نقد و بررسی سریال آرکین Arcane
سریال Arcane دارای دنیایی عظیم با شخصیت های پیچیده ای است که هم دوست دارید کاراکتر آنها را ریشه یابی کنید و هم دوست دارید از آنها متنفر باشید، داستانی ساده و در عین حال غوطه ور و چند لایه، و انیمیشنی کاملاً جذاب و پیشگامانه با سبک بصری منحصر به فرد. اگرچه از قبل اطلاع داشتید، این سریال یک اقتباس از League of Legends با درهم شکستن تصورات قبلی درباره توانایی رسانه انیمیشن، آخرین میخ را بر تابوت “نفرین اقتباسی بازی های ویدئویی” می زند و شاهکاری بی بدیل را ارائه می دهد که مطمئناً برای سالهای آینده الهام بخش طرفداران و داستاننویسان خواهد بود. Arcane همه اینها را در حالی انجام می دهد که یک داستان هیجان انگیز را ارائه می دهد، حالا فرقی نمی کند که چه کل تاریخ Runeterra را بدانید یا تازه با آن آشنا شده باشید.
داستان Arcane بر اساس افسانه های League of Legends که در عین حال به عنوان پیش درآمدی برای بسیاری از شخصیت ها و عناصر داستانی بازی عمل می کند، در شهر Piltover و منطقه زیرشهری آن Zaun می گذرد. Arcane بیشتر یک داستان درباره طبقات بالا و پایین است که بر تنش ها و ناآرامی های اجتماعی در Zaun متمرکز است، جایی که مردم در شرایط سخت و تحت تهدید دائمی مجریان وحشی Piltover زندگی می کنند. از همان ابتدا، Arcane با تکیه بر داستانگویی بصری و استفاده از ایستراگ ها برای اشاره به دنیایی بزرگتر، بدون اینکه ما را با نمایش های عجیب و غریب و شلوغ بمباران کند، کار خارقالعادهای را در معرفی دنیای گستردهاش انجام میدهد. معماری مکانیکی Zaun و مجسمههایی که به خدایان یا جنگجویان گذشته اشاره میکنند، همگی به بیان این داستان بزرگتر بدون نیاز به توضیحات زیاد کمک میکنند.
سریال بر دو خط داستانی موازی در دو مکان متمرکز است. در Piltover، ما جیس و ویکتور، دو دانشمندی را دنبال میکنیم که در آستانه استفاده از جادو از طریق فناوری هستند. در خیابانهای Zaun، خواهران یتیم Vi و Powder را دنبال میکنیم که درگیر دزدی اشتباه و شروع یک جنگ گروهی در Zaun با عواقب بزرگی برای هر دو شهر میشوند. با وجود بسیاری از بخشهای تکان دهدنه و فراوانی نقاط داستانی و جهانسازی، Arcane در دو خط داستانی اصلی خود باقی می ماند.
با این حال، اگر هرگز بازی آن را تجربه نکردهاید، داستانهای شخصیتها چیزی هستند که شما را اپیزود به اپیزود درگیر میکنند. افسانه ها و داستان های مخصوص آن فقط برای عمیق کردن همه چیز در یک داستان بزرگتر است. این یک تضاد کامل با سریال انیمیشنی DOTA نتفلیکس است، که آنقدر بر داستانهای افسانه ای کاراکتر های آن تمرکز داشت و طرفداران دیرینهاش را خشنود میکرد که به یک آشفتگی گیجکننده برای بینندگان معمولی تبدیل شد.
با این حال، شخصیتهای حرفه ای طراحی شده تنها بخشی از آن هستند، زیرا Arcane همچنین دارای صداگذاری تاثیرگذاری است که کمک میکند لایهای از احساسات را به شخصیتها منتقل کند، از کیتلین خوشکلام کیتی لئونگ تا گریسون پشیمان با صداگذاری شهره آغداشلو. الا پورنل به ویژه طغیان های خشم جینکس را با آسیب پذیری کافی ترکیب می کند تا هر زمان که روی صفحه نمایش است، ترس و ترحم را برانگیزد.
در همان زمان، Hailee Steinfeld با نمایش خارقالعادهاش از Vi در تمام 9 اپیزود، سراسر درد و توشه احساسی پوشیده از لایه ضخیمی از سختی را به ارمغان میآورد. اشتباه نکنید، Arcane آنقدرها هم ناراحت کننده نیست، به خصوص اگر بدانید که بازیها و سرانجام شخصیتهای خاص آن به کجا ختم میشوند. اما حتی اگر این را هم تدانید، این سریال پر از شگفتیها و پیچشهای داستانی است که ماجراجویی شخصیتها را بسیار جذاب می کند. چشم انداز روشنی برای تبدیل شدن این دنیا به دنیا هایی مانند MCU وجود دارد که بتوانید در آن شخصیت های مختلف دنیای خود را به ما معرفی کند و ما را در عمق ماجراجویی های خود فرو ببرد.
نقد و بررسی سریال آرکین Arcane
مانند بازیها، Arcane دارای انبوهی از صحنه های اکشنهای ضربتی است، و اینجاست که نمایش از تحسینبرانگیز به فوقالعاده تبدیل میشود، زیرا تبدیل به خیرهکنندهترین انیمیشن از زمان انتشار Into the Spider-Verse شده است. بسیاری از ستایشها به استودیوی انیمیشن فرانسوی Fortiche تعلق میگیرد، که تقریباً یک دهه پس از موزیک ویدیو Get Jinxed روی صحنه های سینماتیک League of Legends کار کرده است .
سبک هنری منحصربهفرد آنها، که شامل ترکیب شخصیتهای سهبعدی با سایههای دوبعدی و رنگهای مسطح میشود، به سریال جلوهای رنگآمیزی میدهد که در ترکیب با زیباییشناسی استیم پانکی، نزدیکترین چیزی را که احتمالاً به سری Dishonored خواهیم داشت،ارائه میدهد. به همین ترتیب، این سریال ازانیمیشن های دو بعدی برای بافت هایی مانند آب، دود و آتش استفاده می کند که با استفاده از فریم های کمتری نسبت به شخصیت ها ساخته می شوند. آن را با پسزمینههای رنگآمیزی تخت ترکیب کنید، و چیزی شبیه دوربینهای قدیمی دیزنی به دست میآورید، ظاهری که نه خیلی واقعی است و نه خیلی کارتونی. در جایی که امروزه اکثر تولیدات 3DCG بی وزن و جدا به نظر می رسند، ترکیب دو بعدی و سه بعدی و سبک هنری نقاشی به Arcane کمک می کند تا حس وزنی که به شدت در انیمیشن های غربی غایب است را به Arcane بدهد.
چند روز پیش، جیسون دیمارکو از Adult Swim به شوخی اشاره کرد که Arcane بودجه ای بیشتر از فیلم های سینمایی طولانی دارد تا سریال های انیمیشنی!
قطعاً پول در هر فریم نمایش، به خصوص در صحنه های مبارزه ای، مشهود است. فقط به یک صحنه از Rocket & Groot مارول نگاهی بیندازید، که آن هم توسط Fortiche تولید شده است اما سطح هنری سینمایی این نمایش را ندارد. Arcane از تکنیکهای لایو اکشن مانند نورپردازی و کنتراست و حرکات پیچیده دوربین برای ایجاد صحنه های اکشن استفاده میکند که باعث می شود کاملا واقعبینانه به نظر میرسد.
این یک انیمیشن با هدف نمایش برای کودکان نیست، و با این حال، Arcane یک انیمیشن نادر نتفلیکس است که در آن با صحن های غیر اخلاقی یا ناسزا گویی مواجه نمی شویم و در نتیجه در رتبه بندی PG-13 قرار می گیرد. مطمئناً، خشونت و لحظات تاریک زیادی در این اثر وجود دارد، و شخصیتها از فحش دادن خودداری نمیکنند، اما این کار فقط به خاطر عدم سانسور نتفلیکس انجام نمیشود. برعکس، نمایش از فحاشی استفاده میکند تا تفاوتهای بین ساکنان Piltover و Zaun را برجسته کند، که به جهانسازی آن میافزاید.
چیز دیگری که در مورد Arcane منحصر به فرد است این است که این سریال یکی از معدود انیمیشن های فعلی با قسمت های 40 دقیقه ای است. با این حال، برخلاف چیزی مانند فیلم Invincible که به شدت کیفیت انیمیشن خود را به خطر انداخت تا هرچه بیشتر داستان را در یک فصل تلویزیون جمع کند ، Arcane موفق شد کیفیت خود را در طول 9 قسمت فصل اول حفظ کند.
نقد و بررسی سریال آرکین Arcane
نتفلیکس هر آرک را در دستههای هفتگی منتشر کرد و فصل را به سه بخش جداگانه و در عین حال متصل به مدت 2 ساعت تقسیم کرد. علیرغم طولانی بودن، اپیزودها سرعت بسیار خوبی دارند، حجم زیادی از داستان و جهان سازی را در خود جای داده و در عین حال زمان کافی برای دادن فضای احساسی به لحظات احساسی پیدا می کنند.
سریال Arcane توانست با موفقیت خود این موضوع را اثبات کند که اقتباس از بازی های کامپیوتری هم می تواند به یک شاهکار تبدیل شود و اثری را ایجاد کند که در جای خود به یک مجموعه کاملا جدا و متفاوت از خود بازی تبدیل شود.
طراحی ، موسیقی سازی ، داستان سرایی ، صداگذاری در این سریال به بهترین نحو ممکن انجام شده است و صحنه های زیبایی را به مخاطبان اراده می دهد که هر کدام از فریم های آن را می توان به عنوان والپیپر برای خود استفاده کنید.
منبع : کنترل امجی