ویرگول
ورودثبت نام
انسجام
انسجام
خواندن ۶ دقیقه·۷ ماه پیش

امید و آینده با انحصار سیاست معنا نمی‌شود!

باسمه تعالی

جمهوری اسلامی در لحظۀ دشواری از تاریخ پر شور و حماسۀ خود قرار گرفته است. جهان آبستن تحولاتی است که آن نسلی که امروز سردمدار آرایش قدرت در ایران است، نمونۀ آن را در سال‌های پس از جنگ تا نیمه دهه هفتاد تجربه کرده است. در آستانۀ این پیچ تاریخی، ما با یک گذار نسلی بزرگ نیز در داخل مواجه هستیم. نسل سرسخت و آبدیدۀ انقلاب و جنگ، قدرت عظیم برآمده از این دو معجزۀ خمینی کبیر (ره) را دیر یا زود باید به نسلی منتقل نماید که هنوز میدان‌های سخت و پیچیده قدرت و مسئولیت را نیازموده است.

به نظر می‌رسد، همین شرایط خاص بوده که منجر به اتخاذ راهبردی وحدت‌گرایانه به نفع جریان اصلی اصولگرایی گردیده است. راهبردی که نتایج آن را در انتخابات مجلس شورای اسلامی یازدهم در سال 1398 و نیز انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم در سال 1400 دیده‌ایم؛ تثبیت روابط اصولگرایی، نواصولگرایی و پایداری در دولت و مجلس. اما اکنون نتایج چنان آرایشی از قدرت پیش روی ماست.

کانونِ مدیریت عمومی کشور، فعال‌تر و پویاتر از رکودِ دولت تدبیر و مجلسِ امید، در حال انجام کار است. اما «مشارکت سیاسی» در انتخابات‌ها و توافق اجرایی در فرایندهای حکمرانی کشور به وضع حداقلی و نامناسب خود رسیده است؛ به همین سبب بسیاری فضای سیاسی کنونی کشور را «راکد و خاموش» توصیف می‌کنند. اما مشکل چیست و چرا «خدمت» و «کار»، به مثابه‌ی ایده سیاسی هم‌پیمانان حاضر در ساخت قدرت دولت و مجلس، نمی‌تواند موجبات مشارکت ملّی و ارتقای امید را در سپهر سیاسی کشور فراهم سازد؟

واقعیت آن است که مردم مدت‌هاست خود را شریکی «مولّد» در اقتصاد و سیاست نمی‌دانند؛ نمی‌دانند وضعیت موجود چه سرنوشتی پیدا خواهد کرد؟ و اگر سرنوشتی در میان است، آن‌ها چه نقش و وظیفه‌ای در راستای آن دارند؟ این تصویر از بی‌سرنوشتی، نتیجه موقعیت و نحوه حضور ما در اقتصاد سیاسی جهانی است. در یک دهه گذشته نقش ایران در اقتصاد جهانی از دست رفته است. بر خلاف جهت‌گیری نظامی و امنیتی ما در منطقه، جهت‌گیری‌ها و رفتار سیاسی و اقتصادی ما تحولی در آرایش فعلی اقتصاد سیاسی جهانی پدید نخواهد آورد. پس با فرض تداوم تحریم‌های دشمنان نیاز به سیاست‌ورزی خارجی و داخلی متفاوتی داریم.

از سوی دیگر سیاست‌ها و رفتارهای موجود، پیروزی‌های میدانی جبهه مقاومت را که با رشادت‌های مجاهدینی چون سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و حماسه‌ای چون طوفان الاقصی پدید آمده، به دستاوردی برای تولید اقتصاد، جغرافیا و سیاست در جمهوری اسلامی و محور مقاومت تبدیل نکرده است.

همۀ این موارد نمایانگر ضرورت «تجدید مطلع سیاسی» در آینده‌ای نه چندان دور است؛ ضرورتی که پس از جنگ اوکراین و نهایتاً با طوفانِ طوفان الاقصی به اوج خود رسیده است. این فرصت باید بتواند آرایش سیاسی کنونی کشور را نه صرفاً به سوی اصلاح و جرح و تعدیل جزئی، بلکه تحولی انقلابی در ضمنِ بازسازی ساختارهای سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی رهسپار سازد.

ساختارهای بروکراتیک کنونی، میانگین فهم هم‌پیمانان فعلی حاضر در صحنه رسمی قدرت، مکانیسم‌های رشد سیاسی در جریانات موسوم به اصولگرایی، نواصولگرایی و پایداری، و نیز بینش‌های حکمرانی ویژه مجلس و دولت که برخاسته از این سازوکارهاست، موجب بازماندن از تحولات اساسی مذکور و نهایتاً انفعال و رخوت در صحنه سیاسی اداره کشور شده است.

اگر از انفعال سخن گفته می‌شود، نظر به آن تمایلی است که برای حفظ «رویه‌های عادی» وجود دارد. رویه‌هایی که برای تأمین امنیت و تسهیل معیشت می‌کوشند، اما در واقع وابستگی خارجی را بازتولید می‌کنند. این رویه‌ها می‌خواهند اوضاع کشور از تعادل خارج نشود هرچند که این تعادل مخرب باشد؛ همین تعادل مخرب است که انتخابات را در کشور از رمق انداخته است. ما در انتخابات به فعالیت حقیقی نیاز داریم و این فعالیت حقیقی شرایطی دارد. اما بسیاری از جریان‌های استقبال‌کننده از انتخابات حائز این شرایط نیستند. جریان هایی که نهایتاً انتخابات را به ابزاری برای مشروعیت بخشی به حفظ روال‌های عادی کشور یا تسویه حساب‌های شخصی تبدیل می‌کنند.

پس در چنین وضعی لزوماً کارِ بیشتر و تعدیل مشکلات و مسائل و وعده‌های فریبنده، مشارکتِ ملّی و امیدِ روزافزون نسبت به آینده خلق نمی‌کند؛ مشارکت و امید در وضعی خلق می‌شود که مردم و نخبگان ذیل چشم‌انداز مشخصی امکان کنش سیاسی و اقتصادی را پیش روی خود ببینند. حضور مکرر ایده‌ها و شخصیت‌هایی که در نظرگاه عمومی دوره‌ی آن‌ها تمام شده و پاسخ‌های آن‌ها تناسبی با وضع موجود ندارد، تصویری هراس‌آور، و نه امیدآفرین، از آینده تولید می‌کند.

این معنا در آینۀ بیان حکیمِ پیشران انقلاب اسلامی در بیانیه گام دوم آشکار می‌گردد: «برای برداشتن گام‌های استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربه‌ها درس گرفت؛ اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغ‌ها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت. »

هدف از بیان موارد فوق صرفاً هشدار در خصوص ضیق فرصت و وقت سیاست‌ورزی نیست؛ سال‌ها ایستادن در کنار نسل مؤسس انقلاب و تلاش برای تحول‌آفرینی از مجرای هشدار و مشورت و تجویز و مشارکت در ادارۀ امور روزمرۀ بروکراسی به نیروهای جوان انقلابی آموخته است که قدرت تنها زبان یک چیز را می‌فهمد: مسئولیت! با تسلیم در برابر رویکرد قیم‌مآبانۀ پدرخواندگان و حمایتگری محافل پشت‌پرده، نسل جدید انقلاب نخواهد توانست به بلوغ مسئولیت و آمادگی سیاست نائل شود. ما عزم داریم هزینۀ این گذار و مسئولیت این تحول را به جان بخریم و امیدواریم تقابل با پدرانی که شاید از سر شفقت مسیر ما را مسدود کرده‌اند، بخشی از این هزینه نباشد.

اکنون وقتِ شکست انحصارِ سیاست، وقت پایان دادن به حکمرانی محفلی و عیان شدن منطق رقابت‌ها و تصمیمات سیاسی است.

محافل سنتی قدرت در اصولگرایی با نوعی تمایزگذاریِ ُِغیرسازنده با غرب‌گرایان، که خود عملا به نتایج و الزامات آن پایبند نیستند، همواره عرصه رقابت را برای نیروهای نوآور معتقد به انقلاب و مقاومت تنگ کرده‌اند.

بر همین مبنا، «ائتلاف سیاسی انسجام» که متشکل از نیروهای سیاسی-مدنی جبهه انقلاب و مقاومت است، انتخابات مجلس شورای اسلامی پیش رو را فرصتی مهم برای ایجاد پیمان سیاسی نوین حول شکستِ انحصارِ محافل پشت پرده اصولگرایی، نواصولگرایی و پایداری می‌داند‌؛ فرصتی برای معرفی نیروهای سیاسی-مدنی مستعد حکمرانی مبتنی بر ایده انقلاب اسلامی و شکستِ انحصارِ بروکراسی مدرن ایرانی برای پیشبرد سیاست «تولید» و «مقاومت». سیاستی که سرچشمه حقیقی قدرتِ جمهوری اسلامی ایران بوده است.

ما با تحریمِِ اجتماعات دستچین شده و سازوکارهای انتخاباتی اصولگرایان، به دنبال راهبردی از بسیج سیاسی هستیم که اولا غیر هرمی و مبتنی بر شبکۀ هسته‌های سیاسی باشد و ثانیا امر نمایندگی را از موسمی و شب انتخاباتی بودن رهایی بخشد.

ائتلاف سیاسی انسجام درصدد شناسایی و تشکیل اجتماعی از نیروهای سیاسی مستقل، مولّد و متعهدی است که نه تنها عزم افزایش مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی را دارند بلکه ورود در مجلس شورای اسلامی را فرصتی مهم برای «احیاء سیاست» در ایران می‌دانند و به‌همین سبب پس از انتخابات نیز رابطه علمی-سیاسی خود را با نمایندگان منتخب حفظ خواهند کرد. انسجام عزم دارد حضوری هم‌زمان در ساختار رسمی و میدان‌های اجتماعی داشته باشد تا بتواند به سمت مشارکت حقیقی حرکت کند و آن را گسترش دهد.

در روزهای پیشِ‌رو، نامزدها یا تشکّل‌های سیاسی مستقل، مولّد و متعهدِ حاضر در صحنه سیاسی انتخابات مجلس شورای اسلامی 1402 مورد حمایت و معرفی قرار خواهند گرفت.

انتخابات مجلسسیاسی اقتصادی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید