ویرگول
ورودثبت نام
Sirvan cheraghmanan
Sirvan cheraghmanan
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

روز بیست و نهم اتفاقاتی که دریک روز برایم افتاد

سلام من سیروان چراغ منان هستم و میخواهم اتفاقاتی که امروز یعنی روز بیست و نهم اتفاقاتی که دریک روز برایم افتاد را بنویسم.

امروز یکشنبه بود ومن صبح رفتم مغازه و داشتم یوتیوب تماشا میکردم و مشتری می امد می رفت وباز دوباره می نشستم و یوتیوب نگاه می کردم تا خسته شدم و دیگه تا ظهر نگاه نکردم و تا ساعت ردو منتظر پدرم بودم تا بیاد و نیومد و من رفتم خون دیدم پدرم داره نهار میخوره گفتم چرا نیومدی مغازه گفت دیر اومدم و گفتم شاید بسته شده وبه هرحال منم ناهار خوردمو عصر رفتم زبانسرا وقتی رفتم بهمون کارنامه های امتحان قبلیو دادن ومنم نود هشت گرفتم چون دوتا مثبت هم داشتم بعد از خوندن کمی درس معلم به من و چند تا دانش اموز گفت شما سه شنبه باید امتحان بدیید چون ما چهار درس بعد اومدیم چهار درس عقب بودیم باید امتحان اوناروهم میدادیم گفتیم باشه و رفتم مغازه.

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید