وقتی در سوره بقره تدبر میکنیم دو فصل کلی در آن روشن است: فصل اول که در مورد اهل کتاب (به ویژه یهود داعیهدار) و ارتباط آن با اسلام سخن میگوید و فصل دوم احکام قصاص، جهاد، انفاق، زناشویی، ربا و ... است. فصل اول تقریبا از ابتدای سوره تا آیه ۱۷۷ ("لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَکُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لکِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ...") ادامه دارد و فصل دوم از این آیه به بعد. مساله این است که این دو فصل چه ارتباطی با هم دارند؟ برای درک این ارتباط نیاز است که در سیاقهای هر فصل تدبر کنیم و ارتباطات لفظی و محتوایی آن را دنبال کنیم. در ادامه نتیجه تدبر بنده در این دو فصل خواهد آمد.
در نظر بگیرید که دین جدید اسلام آمده و خود را ادامه ادیان الهی میداند. توقع میرود که هم اهل کتاب به دین جدید بگروند و هم پیامبر (ص) دین خود را بر مبنای تمدن ادیان پیشین بنا نهد. یعنی اتفاقا اهل کتاب -که دارای تمدن وحیانی هستند- دست راست پیامبر و افراد شاخص اسلام باشند. این درحالی است که اهل کتاب خود سدی برابر گسترش اسلام شدهاند. منظور از اهل کتاب بنیاسراییل است. پیامبران ابراهیمی همه از نسل یعقوب (اسرائیل) بودند. حتی مسیحیت نیز انقلابی از دل بنیاسراییل برای نجات آن از انحراف بود.
پیامبر (ص) تا قبل از تغییر قبله به سمت بیت المقدس (قبله اهل کتاب) نماز میگذارد و به نوعی پیرو و ادامه آنان بود. اما خداوند با تغییر قبله این مرجعیت را از متمدنان (تمدن وحیانی پیشین) میگیرد و آن ها را از معادلات آینده خارج میکند. یعنی باید درخت جدیدی از ابتدا کاشت و نمیتوان در ادامه درخت منحرف بنیاسراییل ادامه داد. خوب این انشعاب، اتفاق بزرگی است که نیاز دارد تاریخ بنی اسراییل و انحرافشان به تفصیل تبیین شود (آیات ۸ تا ۱۴۱). تغییر قبله سرآغاز این پیچ تاریخی و سنگ بنای تمدن مستقل و جدید است. شاید فکر کنید که این تغییر اهمیت خاصی ندارد اما اهمیت این تغییر را خداوند در آیه ۱۴۳ شرح میدهد:
وَكَذٰلِكَ جَعَلناكُم أُمَّةً وَسَطًا لِتَكونوا شُهَداءَ عَلَى النّاسِ وَيَكونَ الرَّسولُ عَلَيكُم شَهيدًا ۗ وَما جَعَلنَا القِبلَةَ الَّتي كُنتَ عَلَيها إِلّا لِنَعلَمَ مَن يَتَّبِعُ الرَّسولَ مِمَّن يَنقَلِبُ عَلىٰ عَقِبَيهِ ۚ وَإِن كانَت لَكَبيرَةً إِلّا عَلَى الَّذينَ هَدَى اللَّهُ ۗ وَما كانَ اللَّهُ لِيُضيعَ إيمانَكُم ۚ إِنَّ اللَّهَ بِالنّاسِ لَرَءوفٌ رَحيمٌ﴿۱۴۳﴾
به واسطهی تغییر قبله مسلمانان -به جای بنیاسراییل- امت وسط (وسط بین رسول و مردم) میگردند. یعنی امتی که باید -حرف و عملشان- به راه خدا گواهی دهد. یعنی مردم باید وقتی به آنها مینگرند درستی اسلام را دریابند (همانگونه که پیامبر بر درستی اسلام بر مسلمین گواهی میدهد). بدین ترتیب پرچمداری از بنیاسراییل گرفته میشود. تغییر قبله پیش از این به نوعی توقع برخی از مسلمین (آیه ۱۴۳) و مورد انتظار پیامبر (آیه ۱۴۴) نیز بوده که با نزول سوره بقره محقق میشود.
استقلال دینی نیازمند برخورداری از شریعتی غیر تحریف شده و الهی است. چرا که بنا نیست غرب و شرق مرجع مسلمین و تعریفکننده برّ باشند (لیس البر... ۱۷۷). بنابراین خداوند برّ تحریف نایافته را در فصل دوم تعریف میکند که پایه شریعت اسلام است: قصاص، وصیت، روزه، حج، جهاد، خانواده و ... . البته این بیان شریعت همراه با تبیین بینش پشت آنها ارائه میگردد.
تبیین فوق با این که سوره بقره اولین سوره بعد از حمد است کاملا مطابق میباشد. سوره حمد در دیباچه قرآن، درخواست انسان موحد از پروردگار برای هدایت او به راه مستقیم بود که با قرآن (از سوره بقره به بعد) مستجاب میشود. در گام اول این استجابت (سوره بقره) پایههای این هدایت طرحریزی میشود و زیرساخت تمدن وحیانی به صورت کاملا مستقل بنا میگردد. بنایی که با ابتناء به انحرافات پیشین ممکن نبود. ادامه قرآن (سور بعد از بقره) تفصیل همین تمدن است.