ویرگول
ورودثبت نام
Ali azimi
Ali azimi
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

ایست زمان

اکنون که زمان ایستاده است، من به دور ترین و کورترین نقطه ی افکار رسیده ام؛

پرسه میزنم و میگردم و میچرخم

و

پریشان این دنیا و ادم هایش هستم. همه در خودو  خود در همه

و

همه در همه می چرخند و بیخیال هم راه بر هم گذر میکنند

و

مهر سکوت بر لب میزنند.

وای که کاش زمان تکانی بر سنگینی این احوال میداد و راه برایم باز میکرد، تا بتوانم این گریز پایان خموش را بیدار کنم.

اما، افسوس که زمان ایستاده است حال دیر ترین زمان برای بیداریست....?

برتر
دیوانگی ما به کسی ربطی نداره ??
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید