نیما مقصودی·۵ ماه پیشنوار خاطرات (عشق یا قلیان؟)پسرک نوار کاست قدیمی را درون ضبط گذاشت. Hello, hello, hello, is there anybody out there. Just nod if you can hear me. Is there anyone home……
نیما مقصودی·۵ ماه پیشSMSتاق تاریک، نور صفحع مانیتور لپ تاب، طنین صدای واترز، آلبوم The Division Bell، آهنگ A Great Day For Freedom، پیکر پسری جوان بر روی تخت در ک…
نیما مقصودی·۶ ماه پیشپلدر تاریکی شب به آرامی گام بر میداشت. تنها چیزهایی که از او به چشم می آمد آتش سیگارش، دود همراه بخار بازدم مرد که از گرم گاه سینه اش بیرون…
نیما مقصودی·۶ ماه پیششبی مانند دیگر شبهابا احساس سوزش شدیدی چشمام رو باز کردم. اونقدر غرق خاطراتم بودم که نفهمیدم سیگار توی دستم تموم شده و دستمو سوزونده. ته سیگار رو توی زیرسیگ…
نیما مقصودی·۶ ماه پیشنیمکتنور قرمز سیگار چهره پسرک را روشن کرد. جوانی بود 24-25 ساله اما انگار در این چند ساعت سال ها پیر شده بود. نگاهش به مردی 40 ساله می مانست.…