سلام بچه ها من باز اون برای پارت دوم شوگا جیمین خب داشتم می گفتم شوگا از اوا خوشش ا مد و رفت پیش اوا و برو که باهم قدم بزنن و من معلوم شدم من که جیمین رو دیدم خیلی خجالت زده شدم جیمین منو بقل کرد من خیلی شوق زده شدم
جیمین گفت: برو خونه فردا بیا پیشم ساعت ۱۰من پرسیدم چرا انقد زود کنسرت که ساعت ۷و۸ شروع میشه گفت کارت دارم ساعت ۹ شب بود منو اوا اومدیم خونه من گفتم: اوا زود بخواب که فردا قراره بریم؟ ساعت ۱۰ پیش بی تی اس اوا:چرا من:نمیدونم نگفت ما خوابیدیم فردا زود بلند شدیم و رفتی جایی جیمین گفت چی من گف :من بهت یه رقصی یاد میدم که با ما برقصی نه مثل ما مثل بلک پینک ما تا شب تمرین کردیم شب رفتیم کنسرت و رقصیدیم ما عضو گروه شدیم تا اینکه کرونا اومد و ما دیگه شرکتم نکردیم امید وارم ازاین داستان خوشتان اومده باشه دوستانم تموم شد