ویرگول
ورودثبت نام
راحیل پیوست
راحیل پیوستشاعر و نویسنده: راحیل پیوست
راحیل پیوست
راحیل پیوست
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

برادران غیور

اینک که شهر شعله ور بی خیالی است

جای برادران غیورم چه خالی است

جای برادران غیوری که بعدشان

این شهر در محاصره خشک سالی است

بی ادعا ز خویش گذشتند و پل شدند

رد عبور صاعقه شان این حوالی است

من حرف می زنم و دلم شعر می شود

در واژه های من هیجان لالی است

طاعون گرفته ایم و کسی حس نمی کند

تا آنکه زنده بودنمان احتمالی است

آلوده است کوچه، خیابان به زندگی

چیزی که هست و نیست حالی به حالی است

بر من چه سخت می گذرد این غروب ها
جای برادران غیورم چه خالی است.

۲
۰
راحیل پیوست
راحیل پیوست
شاعر و نویسنده: راحیل پیوست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید