در قسمت آخر سریال جیران، نشان میداد که وقتی ناصرالدین شاه تیر میخورد، از صدراعظمش میخواهد که او را سر قبر جیران ببرد. به این ترتیب، ناصرالدین شاه سر قبر جیران تمام میکند. زمانی که این بخش از سریال را دیدم، فکر کردم که این صحنه بخشی از داستانپردازی حسن فتحی است. به عبارتی نویسندگان سریال خواستهاند با داستانپردازی، حرارت عشق ناصرالدین شاه را به جیران افزون نشان دهند. اما زمانی که بخش قتل ناصرالدین شاه را در حیات یحیی خواندم، متوجه شدم این ماجرا، با اندکی اختلاف، حقیقت تاریخی دارد و نویسندگان سریال این صحنه را، با اندکی تغییر، بر اساس مستندات تاریخی ساختهاند.
یحیی دولت آبادی در حیات یحیی درباره قتل ناصرالدین شاه مینویسد: «پس از رسیدن تیر به قلب شاه، انقلاب شدید در حرم روی داده، زن و مرد فرار مینمایند. شاه بیآنکه سخنی گفته باشد، یک قدم به طرف در جنوبی برداشته، همانجا آهی کشیده، درحالیکه همراهان میخواهند او را نگاهداشته باشند، بر زمین خورده، جان میدهد و نعش او را میکشند به مقبره جیران که در فاصله بینالحرمین واقع است و اکنون جزو فضای مدفن اوست.» (دولتآبادی، 1361: 1/ 145-146)
مطابق نوشته دولت آبادی، ناصرالدین شاه در حرم جان میدهد. سپس همراهان نعش او را سر قبر جیران میبرند. بنابراین قراردادن جنازه در مجاورت قبر جیران اندکی پس از لحظه مرگ، منبع الهامی برای نویسندگان سریال شده تا آن را با اندکی تغییر سینمایی کنند و به این روش حالوهوای عاشقانه سریال را قوت ببخشند؛ بهصورتی که در سریال شاهدیم ناصرالدین شاه، نیمهجان، خود را به سر قبر جیران میرساند و روی قبر جان میدهد.
دولت آبادی، یحیی (1361). حیات یحیی. تهران: فردوس.