شاه عباس یکی از شاهان مقتدر ایران و یکی از شاهان مقتدر عصر صفوی است. ایران در زمان شاه عباس شاهد عمران، آبادی و رونق اقتصادی بسیار زیادی است و شاه عباس یکی از نقاط اوج و افتخار در حکومت صفویه است. نام و آوازه و قدرت و اقتدار شاه عباس بهقدری بود که نهنتها تاریخهای بسیاری درباره وی نگاشته شده؛ بلکه قصههای کوتاه و بلند بسیاری دربارهی وی ساخته و پرداخته شده است.
حسین کرد شبستری یکی از قصههای بلندی است که با محوریت شخصیت شاه عباس نگاشته شده است. در این متن و نیز در قصههایی که در کتاب هویت ملی در ایران عصر صفوی نقل شده اند، چهره مثبتی از شاه عباس به نمایش درمیآید. در این قصهها، شاه عباس دلسوز رعیت، عدالتخواه، ظلمستیز و حامی شریعت اسلام و مذهب تشیع معرفی میشود. علی الخصوص در قصه حسین کرد شبستری شاه عباس یکی از جوانمردان و در اصل سردسته جوانمردان و متصف به اخلاق جوانمردی است که گاه خود، بهشخصه دست بهکار میشود تا با دشمنان ازبک تن به تن بجنگد و رعیت ستمدیده را از شر تعدیکنندگان نجات دهد.
نام و آوازه شاه عباس بهحدی است که در مفاتیح الجنان نیز از وی یادشده است. در مفاتیج الجنان شاه عباس حکم حامی تشیع را دارد. در شرایطی که عبدالمؤمن خان ازبک به مشهد حمله و حرم امام رضا را خراب کرده، شاه عباس با آباد کردن حرم در نقش حامی تشیع و ستیزنده با دشمنان تشیع نمایش داده میشود. اما این همه ماجرا نیست.
به طور متعارض، صمد بهرنگی از قصههایی در فولکلور آذربایجان نام میبرد که در آنها چهرهای منفی، ظالم و ستمگر از شاه عباس به نمایش درآمده است.
در یک از قصههایی که صمد بهرنگی از آن یاد میکند، شاه عباس دزد ناموس است. در این قصه، شاه عباس عروس فردی بهنام توفازقانلی عاشیق عباس را از حجله میرباید. توفازقانلی نیز با پای پیاده برای دادخواهی به اصفهان حرکت میکند.
به گفته صمد بهرنگی، زمانی که شاه عباس قزلباشان را قلع و قمع کرد و ایشان را از دربار صفوی راند، قزلباشان کینه شاه عباس را به دل گرفتند. در نتیجه، در فولکلور آذربایجان قصههایی با چهرهای منفی پیرامون شاه عباس شکل گرفت.
در زندگی شاه عباس اول از نصرالله فلسفی، شاه عباس به تندخویی و خودکامگی توصیف میشود و در میان اروپاییان معروف است که شاه عباس به خونخواری ایوان مخوف بود. اما آنچه جالب و درخور توجه است، شکلگیری قصهها و روایتهای متعارضی است که چهرههایی متعارض از شاه عباس به نمایش میگذارند.