این روزها واژهی فناوری اطلاعات (IT) همهجا شنیده میشه. کمی کمتر هم فناوری اطلاعات و ارتباطات
( ICT) . توسعهی پایدار هم که چند سالی هست که هم در ادبیات جاری روزمره، هم به ویژه در رسانهها و تریبونهای مسئولین، و پیشتر از اون در متون تخصصی جای خودش رو پیدا کرده. اما چرا اینقدر این واژهها و به فراخور روندهای مربوط به اونها تا این حد همهجا دیده و شنیده میشن؟ دلیل این همه سر و صدای به پا شده چیه؟
خوشبختانه یا متاسفانه این از اون دست موضوعاتیه که سر و صداش الکی نیست. متأسفانه چون خواستگاهش مشکلات و مسائلِ بزرگه و خوشبختانه چون فناوریهای اطلاعات و ارتباطات ابزار بسیار خوبی برای کمک به مقابله با این موضوعات و دغدغهها هستن. تا جایی که مفهوم ICT4Dیا فناوری اطلاعات و ارتباطات برای توسعهی پایدار یکی از اصلیترین برنامههای سازمان ملل متحده که به تحقق اهداف 17 گانهی توسعهی پایدار کمک میکنه. مثل هر مفهوم دیگهای موافقین و مخالفینی داره و اجرای اثربخش برنامههای اون هم با چالشهایی مواجه میشه که سعی دارم قدم به قدم تمامش رو توضیح بدم. اول از تعریف هر کدوم از مفاهیم و شروع شکلگیری مفهوم ICT4D شروع میکنم:
«فناوریهای اطلاعات و ارتباطات مجموعهای از ابزارها و منابع فناورانهای هستند که برای انتقال، ذخیرهسازی، ایجاد و به اشتراک گذاری یا مبادلهی اطلاعات استفاده میشوند و این ابزارها و منابع فناورانه شامل کامپیوتر، اینترنت (وبسایتها، وبلاگها، پست الکترونیکی)، فناوریهای پخش زنده (رادیو، تلویزیون، پخشِ اینترنتی)، فناوریهای پخشِ از قبل ضبط شده (پادکست، پخشِ صوت و ویدیو، و ابزارهای ذخیرهسازی) و تلفن (تلفن ثابت یا موبایل، ماهواره، کنفرانس تصویری/ویدیویی) است.»
تعریف بالا تعریف جامع و خوبیه ولی اگر بخوایم کمی صادقتر باشیم حتی سیستم پیامرسانی از طریق دود هم شکل ابتداییِ فناوریهای اطلاعات و ارتباطات هست که هیچ محدودیتی برای دسترسی نداشته و احتمالاً اگر نرخ نفوذ رو برای اون محاسبه میکردند این عدد فقط بر اساس میزان دسترسی به مواد اولیهی آتشزا تغییر میکرده!
همهی ما تا حدی با کاربردهای این فناوریها آشنایی داریم. به ویژه کاربردهای روزانه. و اگر الان جایی هستیم که میتونیم این مقاله رو بخونیم، به احتمال زیاد تا به حال به کاربردهای دیگهای که این فناوریها میتونن داشته باشن فکر نکردیم. بنابراین میخوایم در ادامه تعریفی از توسعهی پایدار و اهداف اون داشته باشیم تا بتونیم بهتر درک کنیم که چطور این فناوریها قراره به تحقق اهداف توسعهی پایدار کمک کنن و اهمیت مفهوم ICT4Dدر چی هست.
«گرچه میتوان گفت پس از جنگ جهانی دوم که در پی بازسازیِ تخریبهای حاصل از جنگ مفهوم توسعه به عنوان یک ضرورت جهانی مطرح شد این مفهوم همیشه یکسان نماند و به فراخور اقتضائات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و ... دستخوش تغییرات زیادی شد. اصطلاح توسعهی پایدار یا Sustainable Development اولین بار در کمیسیون برتلاند (1987) به عنوان توازنی میان توسعه اقتصادی و محیط زیستی مطرح شد. پایداری واژه سادهای است که به تحمل کردن اشاره دارد. این واژه دربارهی توسعهای است که نیازهای حال را بدون قربانی کردن توانایی نسل آینده در تأمین نیازهایشان برآورده میسازد. به عبارتی پایداری به محدودیتهای محیطی احترام گذاشته و درعین حال نیازها و خواستههای اجتماعی را نیز تأمین میکند. در واقع پایداری روی سه رأس اصلی محیط زیست (محافظت و بازیابی سیستمهای زیست محیطی)، برابری اجتماعی (ارتقاء رفاه همه مردم)، و تقاضاهای اقتصادی (بهبود کارایی اقتصادی) بنا شده است.»
سازمان ملل متحد اهداف هفدهگانهای رو برای تحقق توسعهی پایدار تعریف کرده که مورد توافق 193 کشور در سراسر جهان است. برای نظارت و سنجش هر یک از این اهداف استانداردها، چارچوبها، و 330 شاخص تعریف شده. این هفده هدف شامل موارد زیر میشن:
با این توضیحات ارائهی تعریفی از ICT4D کار سختی نیست.
فناوری اطلاعات و ارتباطات برای توسعه به معنی پژوهشها و اقداماتی است که متخصصین حوزههای علوم کامپیوتر، مطالعات توسعه، و خبرگان سیستمهای اطلاعاتی به کمک دولتها، بخش خصوصی و سازمانهای مردم نهاد با بهرهگیری از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات برای مقابله با چالشهای توسعهی پایدار و تبدیل کردن جهان به جایی بهتر برای زندگی در سراسر کرهی زمین، برای ساکنین امروز و نسلهای آینده انجام میدهند.
اجلای جهانی برای توسعهی پایدار در سال 1995 در کپنهاگ نقطهی شروعی برای تولد این مفهوم است. اجلاس جهانی برای توسعه اجتماعی (WSSD) تشخیص داد که فناوریهای اطلاعاتی جدید و رویکردهای جدید برای دسترسی و استفاده از فناوریها توسط افرادی که در فقر زندگی میکنند، میتواند به تحقق اهداف توسعه اجتماعی کمک کند. و بنابراین نیاز به تسهیل دسترسی به چنین فناوریهایی را تشخیص میدهدWSSDD تاکید کرد که ارتقای دسترسی همگان به آموزش، اطلاعات، فناوری و دانش ابزاری ضروری برای افزایش ارتباطات و مشارکت در زندگی مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و برای اطمینان از احترام به مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی است. و حقوق فرهنگی اجلاس جهانی در مورد جامعه اطلاعاتی (WSIS)، ژنو 2003 - تونس 2005، بیانیهی کپنهاگ و تعهد تونس همگی به این موضوع اذعان داشتند که فناوری اطلاعات و ارتباطات کلیدی برای ریشه کنی فقر و بیکاری و اهمیت ایجاد جامعه اطلاعاتی مردم محور، فراگیر و توسعه محور است. ، جایی که همه می توانند اطلاعات و دانش را ایجاد کنند، به آنها دسترسی داشته باشند، استفاده کنند و به اشتراک بگذارند، که افراد، جوامع و مردم را قادر می سازد تا به پتانسیل کامل خود در ارتقای توسعه پایدار و بهبود کیفیت زندگی خود دست یابند. در خلال کنفرانس سازمان ملل متحد در مورد توسعه پایدار، ریو+20، دولت ها تشخیص دادند که فناوری اطلاعات و ارتباطات جریان اطلاعات بین دولت ها و مردم را تسهیل می کند. در این راستا، تلاش برای بهبود دسترسی به فناوری اطلاعات و ارتباطات، بهویژه شبکهها و خدمات باند پهن و پر کردن شکاف دیجیتال (در مورد شکاف دیجیتال بعداً صحبت میکنم)، با درک سهم همکاریهای بینالمللی در این زمینه، ضروری است. طبق آمار اتحادیه بینالمللی مخابرات (ITU) در سال 2015، ضریب نفوذ اینترنت از 6 درصد جمعیت جهان در سال 2000 به 43 درصد در سال 2015 رسیده است. امروزه بیش از 7 میلیارد اشتراک تلفن همراه در سراسر جهان وجود دارد. 738 میلیون در سال 2000. در سطح جهان، 3.2 میلیارد نفر از اینترنت استفاده می کنند که دو میلیارد از آنها در کشورهای در حال توسعه زندگی می کنند. پهنای باند تلفن همراه بر چالش های زیرساختی غلبه کرده است و مناطق بیشتری را قادر می سازد به اینترنت متصل شوند. ضریب نفوذ آن بین سالهای 2010 تا 2015 چهار برابر شد و به 47 درصد رسید. فناوری اطلاعات و ارتباطات شیوه زندگی، کار و ارتباط مردم را کاملاً متحول کرده است. نقش آنها برای دستیابی به اهداف توسعهd پایدار (SDGs) حیاتی است. متأسفانه، دسترسی و استفاده از ICT هنوز به طور نابرابر در داخل و بین کشورها توزیع شده است. شکاف دیجیتال با توجه به استفاده از اینترنت، ظرفیت نوآورانه و دسترسی با کیفیت به ویژه برجسته است. به عنوان مثال طبق گزارش MGD 2015 ، بیش از یک سوم جمعیت کشورهای در حال توسعه از اینترنت استفاده می کنند، که این آمار در کشورهای توسعهیافته 82 درصد است.
در ادامه به تفصیل بررسی میکنیم که ICT چطور میتونه به اهداف تحقق توسعهی پایدار کمک کنه. برای این کار دنیا با چه چالشهای روبرو میشه، چه اقداماتی تا به حال صورت گرفته و چه نهادها و سازمانهایی هستند که از این پروژهها حمایت میکنن.