هفتم اکتبر مشهور امسال که حماس به اسرائیل حمله کرد، پیام صوتی محمد الضیف منتشر شد. پیامی که رسما اعلام کرد فرمانده گردانهای قسام، یعنی محمد الضیف پشت حمله بوده. حالا این مهمون کی هست؟؟؟
محمد دیاب ابراهیم المصری متولد سال 1965 تو غزه همون محمد الضیف خودمونه. خانوادش از آوارههای سال 1948 شهر عسقلان بودن که با زاده شدن اسرائیل مجبور شدن به غزه مهاجرت کنن. این محمد هم عین بقیه بچههای آواره فلسطینی تو اردوگاه آوارگان کار میکرده و چند سال هم انگار تارک التحصیل بوده. من که خودم از نزدیک ندیدمش، اما کسایی که از نزدیک دیدنش میگن آدم مهربون و خیلی ماخوذ به حیایی بوده. دوره لیسانس رو هم تو دانشگاه اسلامی غزه بوده و گویا تو یه گروه تئاتر کمدی هم عضویت داشته. تو دهه 1980 که انتفاضه اول شروع میشه و اتفاقا تو همین ایام حماس هم تشکیل میشه، محمد میره سمت نیروهای حماس. سال 1989 هم واسه 16 ماه زندانی میشه و همین دوران باعث میشه که محمد با نیروهای نظامی حماس آشنا بشه و بره سمت کارهای نظامی. این وسط با یحیی عیاش آشنا میشه و رابطه دوستانه هم بینشون به وجود میاد. این یحیی عیاش به المهندس مشهور بوده. حالا چرا المهندس؟؟؟ چون نفر اصلی و متخصص بمب گذاریهای حماس بوده، محمد هم این حرفه رو از عیاش یاد میگیره. بعد این قضایا محمد برای تشکیل و ساماندهی گردانهای قسام تو کرانه باختری یه مدت میره اونجا و اتفاقا طوری موفق بود که تشکیلات خودگردان فلسطین تو سال 2000 دستگیرش میکنن، اما میتونه فرار کنه.
انتفاضه دوم میشه اولین اقدامات متقابل نظامی فلسطینی ها علیه اسرائیل. اسرائیل هم در مقابل میاد فرماندهان حماس و قسام رو دونه دونه ترور میکنه. این ترورها به قدری دقیق بودن که تقریبا هسته مرکزی گردانهای قسام از بین میره. همین مسئله باعث پیرشفت محمد میشه و به هسته مرکزی نزدیکتر میشه. البته اینم بگم که محمد در انتقام شهادت یحیی عیاش یه سلسله بمبگذاری طراحی میکنه که باعث کشته شدن 50 تا صهیونیست میشه و این میشه سرآغاز شهرت محمد الضیف. دو سال بعد یعنی سال 2002 محمد الضیف میشه فرمانده گردانهای قسام. تا قبل این فرماندهی محمد اصلا اهل دیده شدن تو انظار عمومی نبود و کلا یه عکس از چهرش در دسترس بود. بعد این فرماندهی هم کلا دیگه زندگی مخفیانه رو شروع میکنه و به همین خاطر بهش میگن ضیف، یعنی مهمون. کلا هیچ تجهیزات الکترونیکی هم پیشش نیست و اسرائیل نمیتونه ردیابیش کنه. از سال 2001 محمد الضیف از 7 تا ترور جون سالم به در برده. تو ترور سال 2002 احتمالا بینایی یه چشمش رو از دست داده و تو ترور سال 2006 احتمالا یه پاش رو از دست داده و ویلچر نشین شده. تو ترور سال 2002 جاسوس های اسرائیل محمد رو حین سوار شدن به ماشین دیده بودن و هلیکوپتر آماده به فرمان اسرائیل اون ماشین و کل ماشینهای اطرافش رو زده بود، اما ضیف بازم زنده مونده بود. تو سال 2014 و جنگ غزه و اسرائیل خونه الضیف رو تو غزه زدن و زن و پسر شیرخوارش شهید شدن. اما محمد باز اونجا نبود. یه بار هم خونه پدریش رو میزنن و بازم اونجا نبود و برادرش شهید میشه. خلاصه خیلی جون سخته.
محمد الضیف به چند دلیل خیلی فرمانده مهمی هست. یکیش اینه که ضیف معتقده که فلسطین برای مبارزه با اسرائیل باید سلاح نظامیش رو متحول کنه و سنگ کارساز نیست، سر همین ضیف کارخونه ساخت موشک تو غزه راه میندازه و به شدت رو توسعه این قضیه کار کرده. مثلا تو جنگ 2014 تو کل 50 روز حماس 4 هزار تا موشک شلیک کرد. تو درگیریهای شمشیر قدس همین تعداد موشک تو 11 روز شلیک شد و در نهایت تو 7 اکتبر فقط تو همون روز اول 4 هزار تا موشک شلیک شد، اینم بگم که نه فقط تعداد موشک ها بیشتر شد، بلکه دقت و برد و قدرت تخریب موشک ها هم هر بار بیشتر شد. علت این قضیه هم فقط کمک های نظامی ایران نیست، علی الظاهر ضیف اهل کارگروهی و تحقیقات علمی هست و یه جور دانشکده نظامی و موشکی تو غزه برای حماس راه انداخته و هزینه اساسی صرفش میکنن و مهندسین نظامی خوبی هم جذب کردن، هم آموزش دادن. یکی از دلایل تفاوت اصلی الضیف با بقیه فرماندهان حماس، اصرار این بزرگوار به رفتن زیر زمین هستش. محمد به برتری نظامی نیروی هوایی و زمینی اسرائیل نسبت به غزه آگاه بوده و به خاطر همین استراتژی تونل ایده این بزرگوار بوده. تو این مسیر هم مثل قضیه موشک موفق بوده و انگار یه شهر زیرزمینی دیگه زیر غزه ساختن و کل تسلیحات و تجهیزات و نیروهای حماس زیر زمین غزه هستن. علت سوم لات بودن الضیف هستش. سر قضیه شمشیر قدس که اسرائیل قشنگ گیر داده بود به زنان خادم مسجد الاقصی و میخواست ساکنین محله شیخ جراح رو آواره کنه، ضیف هشدار داد که اگه دست از این کار برندارین بهتون حمله میکنیم و اتفاقا این کار رو هم کرد. خلاصه یه رگ لاتی داره.
تو جنگ شمشیر قدس که سال 2021 رخ داد، بالاتر گفتم که تعداد موشک ها چند برابر شد و دقت و برد موشک ها و حجم تخریب بیشتر شد. تا جایی که فرودگاه رامونه رو هم زدن و اسرائیل نه خود ضیف رو تونست پیدا یا ترور بکنه، نه بقیه فرماندهان قسام رو، در نهایت مجبور به آتش بس شد و از همین دوره تحلیلگرها معتقدن که معادله قدرت بین فلسطین و اسرائیل تغییر کرد.
شاهکار اخیر 7 اکتبر هم دستپخت ضیف بودش. یه عده میگن 6 ماه و یه عده میگن 2 سال حماس براش برنامه چیده بود. بعد شمشی قدس اسرائیل شروع به ترور نیروهای جهاد اسلامی که همسو با ایران هستن کرد. جهاد دومین گروه بزرگ نظامی مهم تو غزه هستش. اما حماس و گردانهای قسام هیچ واکنشی نشون نمیداد و این باعث نارضایتی مردم غزه شده بود، و از طرفی اسرائیل تصور میکرد که حماس فاز نظامی رو کنار گذاشته. سر همین تصور هم مجوز خروج کارگرهای ساکن غزه برای کار کردن بیرون از غزه بیشتر شد، کارشناس های نظامی یکی از دلایل غافلگیری اسرائیل رو همین وقفه 1.5 ساله عملیات های نظامی میدونن. البته یه سری از کارشناس ها هم کلا احتمال میدن که اسرائیل از این قضیه خبر داشته و دولت وقت برای کاستن از تنش های داخلی و سیاسی اسرائیل تظاهر به غافلگیر شدن کرده، اما احتمال نمیداده که ابعاد این حمله اینقدر گسترده باشه و عواقبش اینقدر سنگین باشه. به محمد الضیف هم القاب متفاوتی میدن. راس الافعی یعنی سر افعی. ابن الموت یعنی فرزند مرگ. رجل الظل هم یعنی مرد در سایه.
