نفس در سینه حبص دارم
هوای گریه بعدش رقص دارم
به کنج دلم بلبلی آواز میخواند
شقایق میرقصد
قاصدک روی نُت ساز میراند
خبری دارد
خبری از دوست
کیست که این راز میداند؟!
جوجه ای میشناسم
که به جبر در انتظار نشسته است
جوجه ای میشناسم
که جیک جیکش
خبر دارد از آن
که او پرواز میخواهد
دوست کوچک من
دلش از جنس خداست
دلش اندازه ی دریاست
جوجه ی قصه ی ما بی پرواست
دل دریایی جوجه ی ما
پرواز را نیاز میداند.???