من تقریبا ۱۵ سال ورزش حر فه ای کردم اسیب دیدم ولی نه آسیبی که نیاز به عمل جراحی داشته باشه از عمل و اتاق عمل خیلی وحشت داشتم و اصلا فکر نمی کردم بعد از کنار گذاشتن ورزش قهرمانی اونم وقتی که رفتم سراغ ورزش مورد علاقه ۲۰ سالگیم یعنی شنا اسیب ببینم اونم آسیبی که نیاز به عمل داشته باشه البته که به مرور زمان بوجود آمده بود و بخاطر شنا بصورت مطلق نبود .یه روز تو استخر داشتم تلاش می کردم که کرال سینه با سرعت برم والبته که تو این ۴ سال که شنا می کردم خیلی خوب شده بودم و خیلی لذت می بردم تا اینکه احساس درد شدیدی تو زانوم کردم و بعد از گذشته یه ماه و نیم تو اکادمی ملی المپیک وقتی ام ار ای رو نشون دکتر دادم گفت که وضع زانوم داغونه و اگه اون باشه می عمل ....من در جا یخ زدم وحشت کردم مسابقات آسیایی بود باید می رفتیم چین ،خیلی دوست داشتم نرم تا تکلیف پام زودتر معلوم بشه اما باید می رفتم راه دیگه ای نبود .تو طول سفر با زانو درد خیلی اذیت شدم راه طولانی بود هواپیما عوض کردیم و کنارش مسئولیت ۶ تا دختر با یه عالمه ناراحتی از اتفاقی که برام افتاده بود.به شدت فکرم درگیر بود ۲ ماه از آسیبی که دیده بودم گذشته بود.بچه ها رو خیلی دوست دارم تنها زمانی از دنیای پر از فکر خودم می آمدم بیرون که بچه ها با هم شوخی می کردن و می خندیدن .دنیای صمیمی و بی ریای بچه ها رو خیلی دوست دارم شاید بخاطر همینه که شغلم رو هم خیلی دوست دارم .از سفر که برگشتیم من دوباره دنبال درمان بودم و کمتر از حال بد خودم به کسی می گفتم شنا بهترین چیزی بود که داشتم حالا ازم گرفته شده بود کنار شغل پر استرس و پر کارم دیگه نمی دونستم چه طوری باید یه چیزی پیدا کنم که همون آرامش رو به من بده و البته نمی خواستم باهاش کنار بیام حتی تو سفر مایو خریدم به امید بهبودی و اینکه بالاخره یه روزی دوباره شنا خواهم کرد.
من تقریبا ۱۵ سال ورزش حر فه ای کردم اسیب دیدم ولی نه آسیبی که نیاز به عمل جراحی داشته باشه از عمل و اتاق عمل خیلی وحشت داشتم و اصلا فکر نمی کردم بعد از کنار گذاشتن ورزش قهرمانی اونم وقتی که رفتم سراغ ورزش مورد علاقه ۲۰ سالگیم یعنی شنا اسیب ببینم اونم آسیبی که نیاز به عمل داشته باشه البته که به مرور زمان بوجود آمده بود و بخاطر شنا بصورت مطلق نبود .یه روز تو استخر داشتم تلاش می کردم که کرال سینه با سرعت برم والبته که تو این ۴ سال که شنا می کردم خیلی خوب شده بودم و خیلی لذت می بردم تا اینکه احساس درد شدیدی تو زانوم کردم و بعد از گذشته یه ماه و نیم تو اکادمی ملی المپیک وقتی ام ار ای رو نشون دکتر دادم گفت که وضع زانوم داغونه و اگه اون باشه می عمل ....من در جا یخ زدم وحشت کردم مسابقات آسیایی بود باید می رفتیم چین ،خیلی دوست داشتم نرم تا تکلیف پام زودتر معلوم بشه اما باید می رفتم راه دیگه ای نبود .تو طول سفر با زانو درد خیلی اذیت شدم راه طولانی بود هواپیما عوض کردیم و کنارش مسئولیت ۶ تا دختر با یه عالمه ناراحتی از اتفاقی که برام افتاده بود.به شدت فکرم درگیر بود ۲ ماه از آسیبی که دیده بودم گذشته بود.بچه ها رو خیلی دوست دارم تنها زمانی از دنیای پر از فکر خودم می آمدم بیرون که بچه ها با هم شوخی می کردن و می خندیدن .دنیای صمیمی و بی ریای بچه ها رو خیلی دوست دارم شاید بخاطر همینه که شغلم رو هم خیلی دوست دارم .از سفر که برگشتیم من دوباره دنبال درمان بودم و کمتر از حال بد خودم به کسی می گفتم شنا بهترین چیزی بود که داشتم حالا ازم گرفته شده بود کنار شغل پر استرس و پر کارم دیگه نمی دونستم چه طوری باید یه چیزی پیدا کنم که همون آرامش رو به من بده و البته نمی خواستم باهاش کنار بیام حتی تو سفر مایو خریدم به امید
بهبودی و اینکه بالاخره یه روزی دوباره شنا خواهم