M.Abazari
M.Abazari
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

می‌نویسم؛ پس هستم.(شرحی کوتاه از قدم‌های اول یک نویسنده‌ی نوپا)


سلام

آنچه در ادامه می‌خوانید شرحی‌ست کوتاه بر داستان زندگی من و مسیری که مرا به سوی نوشتن هدایت کرده است.

علاقه‌ی من به نوشتن به دوران مدرسه و زنگ انشا برمی‌گردد. کلاسی که شاید خوشایند دیگر دانش‌آموزان نبود اما بازی با کلمات و چیدن آن‌ها در کنار یکدیگر از سرگرمی‌های من بود. علاقه‌ام به خواندن شعر و رمان در کنار درس من را تشویق و کنجکاو به دقت در واژگان و عبارات جدید می‌کرد و اشتیاقم را برای نوشتن دوچندان می‌نمود.

سال‌های دبیرستان را به سبب علاقه به ادبیات و تاریخ به تحصیل در رشته‌ی علوم‌انسانی و سال‌های بعد از آن را به تحصیل در رشته‌ی حقوق و کار در شرکت خصوصی و دفتر وکالت گذراندم اما میل به خواندن و متعاقب آن نوشتن همواره در من جاری بود.

معمولا بعد از شنیدن و فکر کردن به هر موضوع جذابی که توجه‌ام را جلب می‌کرد ذهنم لبریز از کلماتی می‌شد که کنار هم قد علم می‌کردند و جملاتی را شکل می‌دادند. گاه به روی کاغذ می‌آمدند و گاه در پستوی ذهنم بایگانی می‌شدند.

رفته‌رفته نوشتن برای من مفهومی فراتر از بازی با واژگان یافت و تبدیل به فرایندی برای خلق مفاهیم تازه‌تر شد و همین امر نگاه من به نوشتن را جدی‌تر کرد. مشتاق‌تر از همیشه سعی کردم بنویسم و بخوانم و ذهنم را به چالش بکشم. دفترچه‌ها و بعدها نوت گوشی مملو از نوشته‌هایی می شد که اغلب در ذهنم ر‌ژه می‌رفتند و مرا به خود مشغول می‌کردند. در همین حین با کار تولید محتوا آشنا شدم و خوشحال از اینکه می‌توان نوشتن را تبدیل به مهارت و تخصص کرد در پی راهی برای ورود به آن بودم.

ابتدا مشغول خواندن مقالات تخصصی‌تر شدم و کم‌کم به تحقیق و خواندن راجع‌به تولید محتوا و اصول نگارش متن و مقاله روی آوردم. و در اوقات فراغت در این مورد اندکی مطالعه می‌کردم.

رفته‌رفته به این فکر افتادم که باید جدی‌تر این مسیر را دنبال کنم و از اساتید این حوزه کمک بگیرم.

در این راه بخت به یاری‌ام آمد و با مجموعه‌ای خوشنام و حرفه‌ای آشنا شدم و چه چیز لذت‌بخش‌تر از آنکه مسیر پیش‌رو را در کنار کسانی آغاز کنی و گام‌های نخست را با کسانی برداری که در حرفه‌ی خود بهترین‌اند؟

بله؛ ستاره‌ی اقبال من درخشید و آشنایی‌ام با آکادمی وبسیما و شرکت در آزمون‌های کارآموزش به حضورم در این دوره منتهی شد. حال من هستم و دو ماه سرشار از تجربه و آموزش که باید آن را غنیمت شمرد.

آموختن راهی‌ست پی‌پایان که اکنون در ابتدای آن هستم. از نگاه من مسیری که پیش‌روی‌ام است مسیری دشوار و در عین‌حال سهل و هموار است. سخت است چون نیاز به دانش و مهارت و آموختن مداوم دارد و سهل است چون گام اول را با تیمی حرفه‌ای برداشتم که صمیمانه تصویری روشن و امیدوارکننده از این راه به من داد و من و دیگر دوستان تیم را دلگرم به آموختن و کسب مهارت کردند.

امید دارم در دو ماه پیش‌رو از لحظه‌لحظه‌ی حضورم در این دوره استفاده کنم و بتوانم به عنوان یک تولیدکننده‌ی محتوا و نه صرفاً کسی که علاقه‌مند به خواندن و نوشتن است قلم به دست گیرم و بخوانم و بدانم و بنویسم که این امر با حضور در کنار کسانی که در این راه خوش درخشیده‌اند و استفاده از تجربیات آن‌ها به خوبی میسر خواهد شد..

به باور من آگاهی و آگاهی‌بخشی لذتی‌ست نامتناهی و بی‌کران که تولیدمحتوا از این دو شکل می‌گیرد. کاوش و جستجو و یادگیری‌ست که خلق مفاهیم و عبارات جدید و انتقال آموخته‌ها را به دنبال دارد و من نیز در پی یادگیری و انتقال آموخته‌ها و خلق مفاهیم جدید هستم.

کارآموزش برای من کلاس درسی‌ست که در آن اصول حرفه‌ای کار و اخلاق حرفه‌ای را می‌آموزم. جستجو و نوشتن و کسب مهارت یک روی سکه است و روی دیگر آن مسئولیت‌پذیری و روحیه‌ی همکاری و همدلی‌‌ست.

کارآموزش کلاس درسی‌ست که نه فقط منجر به کسب دانش تئوریک می‌شود بلکه کارگاهی‌ست که باید خود را در عمل نیز به چالش کشید. توانایی انجام کار و تنظیم کردن وقت و زمان خود با تیم از موارد مهمی است که تنها با کار عملی می‌شود در آن حرفه‌ای شد و وبسیما این شرایط را برای جوانان با انگیزه فراهم آورده است.

آنچه امروز می‌دانم این است که چیزی که باید بیاموزم اصول حرفه‌ای و اخلاقی کاری‌ست که در آن و در کنار دیگران می‌توان رشد کرد و جوانه زد و سبز شد.

نگارنده امید دارد با کسب این مهارت‌ها به درستی قدم در این راه بگذارد و بتواند به عنوان یک تولیدکننده‌ی محتوا رضایت خاطر خوانندگان و همراهان عزیز را برآورده کند.




وبسیماتولید محتواسئوامین اسماعیلی
علاقه‌مند به مطالعه، تحقیق و نوشتن محتوای غنی و ارزشمند هستم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید