💠حکومت قانون از دیدگاه "جان لاک"
❇ارسطو شاید نخستین اندیشمندی بود که به روشنی دست بر روی نقطه حساس قانونگذاری گذاشت و این سئوال را مطرح کرد:"حکومت قانون بهتر است یا حکومت انسان؟ آیا می بایست بهترین انسان برای جامعه تصمیم بگیرد یا بهترین قانون بر ما حکم براند؟"اما او نتوانست پاسخ روشنی بیابد .
❇در دوران قرون وسطی هم بر مقوله قانونمندی بحث شد اما آنچه مرکز اندیشه در این باب بود پادشاهی قانونمند و تفاوت آن با پادشاهی مستبد بود.
❇اروپا در عصر مدرن و روشنگری اروپا با پس زدن تفکرات قرون وسطی با مدد اندیشمندانی مانند "جان لاک" وارد مرحله جدیدی شد و بانی از بین رفتن کامل جهان بینی قرون وسطی شدند.
❇او در عصر مدرن از حکومت قانون حرف زد و بر اهمیت حکمرانی با قوانین ثابت تاکید کرد.
❇جان لاک ،حکومت قانون را در برابر حکومت دلبخواهی و خودسرانه قرار داد و منظورش از خودسرانه ،الزاما به معنای ظالمانه یا سرکوبگرانه نبود بلکه معتقد بود که حکومت قانون یعنی احکام حکومت نباید بر اساس افکار ناگهانی افراد شکل بگیردیا بر اساس اراده های نامعلوم و بی ظابطه افراد در لحظات حساس باشد.در واقع او باور داشت که مردم خواهان حکومتی بر پایه قوانین قابل محاسبه و قابل اتکاء هستند.
❇از دید او حکومت قانون در ساده ترین توصیف یعنی برتری قانون بر سیاست .و اینکه هیچ شخص یا نهاد قدرتی بالاتر از قانون نیست و اگر حکومت با توسل به قدرت برای کنترل شهروندان بهره می برد و از طرفی اجازه ندهد برای کنترل خودش از قوانین استفاده شود مشکل پیش می آید.
❇تفکرات قانون گرایانه جان لاک بر اندیشمندانی مانند ولتر در فرانسه و کانت در آلمان تاثیر گذاشت و جهان بینی سیاسی و اجتماعی این کشورها را دچار تغییرات بنیادی کرد.
نویسنده: مجتبی شریفی
