علیرضا احمدی قره زاغ
علیرضا احمدی قره زاغ
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

آغاز«غیب الهیه»


به مناسبت آغاز امامت و آغاز غیبت حضرت حجت (عج)

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ وَ صَلّیَ اللهُ عَلَى خَیرِ خَلْقِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِین‏ أللّهمَّ صلِّ وَ سَلِّم، وَ زِد وَ بارِک، عَلی: صاحبِ الدَّعوَةِ النَّبویَّة، وَ الصَّولَةِ الحَیدریَّة، و العِصمَةِ الفاطِمیَّة، و الحِلمِ الحَسَنِیَّة، و الشّجاعَةِ الحُسَینِیَّة، و العِبادَةِ السَّجّادِیَّة، و المآثِرِ الباقِریَّة، و الآثار الجَعفَرِیَّة، و العُلومِ الکاظِمیَّة، و الحُجَجِ الرَّضَوِیَّة، و الجُودِ التَّقَوِیَّة، و النَّقاوَةِ النَقَوِیَّة، و الهَیبَةِ العَسکَریَّة، و الغَیبَةِ الإلهیَّة، القائمِ بِالحَقِّ، و الدّاعی إلی الصِّدقِ المُطلَقِ، کَلمةِ الله، و أمانِ الله، و حُجّةِ الله، القائمِ بِأمرِ الله، المُقسِطِ لِدینِ الله، الغالِبِ لِأمرِ اللهِ، و الذّابِّ عن حَرَمِ الله، إمام السّرِّ والعَلَنِ، دافعِ الکَربِ والمِحَن، صاحبِ الجُودِ و المِنَن، الإمامِ بِالحَقِّ، أبی القاسِم محمّدِ بن الحَسن، صاحبِ العَصرِ والزَّمان، وقاطعِ البُرهان، و خَلیفةِ الرَّحمان، و شَریکِ القُرآن، و مُظهرِ الإیمان، و سیِّد الإنسِ و الجانّ، أللّهمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ وَ اسْلُکْ بِی مَحَجَّتَهُ

ابو الادیان می گوید: من خدمتکار امام حسن عسکری (ع)بودم و نامه‌های او را به شهرها می‌بردم. در آن بیماری که منجر به فوت او شد، نامه‌هایی نوشت و فرمود: «آن‌ها را به مداین برسان.

چهارده روز این جا نخواهی بود و روز پانزدهم وارد سامرا خواهی شد و از آن جا صدای واویلا می‌شنوی و مرا در محل غسل می‌یابی.»

پرسیدم: «ای آقای من! چون این امر واقع شود، امام و جانشین شما که خواهد بود؟» فرمود: «هرکس پاسخ نامه‌های مرا از تو خواست، همو قائم پس از من خواهد بود.» گفتم:

«دیگر چه؟» فرمود: «کسی که بر من خواهد بود.» گفتم: «دیگر چه؟» فرمود: «کسی که خبر دهد در آن همیان چیست، همو قائم پس از من خواهد بود.» بزرگواری آن حضرت مانع شد که از او بپرسم در آن همیان چیست.

نامه‌ها را به مداین بردم و پاسخ آن‌ها را گرفتم و همان گونه که فرموده بود، روز پانزدهم به سامرا رسیدم. ناگاه صدای واویلا از سرای او شنیدم و او را بر محل غسل یافتم.

برادرش جعفر بن علی را بر در سرا و شیعیان را بر در خانه اش دیدم که وی را به مرگ برادر تسلیت و بر امامت تبریک می‌گویند. با خود گفتم: «اگر این امام است که امامت باطل خواهد بود»؛ زیرا می‌دانستم او شراب می‌نوشد و قمار می‌کند و تار می‌زند. پیش رفتم و تبریک و تسلیت گفتم. او از من چیزی نپرسید. آن گاه عقید بیرون آمد و به جعفر گفت: «ای آقای من! برادرت کفن شده است؛ برخیز و بر او نماز بگزار! » جعفر بن علی داخل شد و برخی از شیعیان مانند سمان و حسن بن علی -که معتصم او را کشت و به سلمه معروف بود-اطراف وی بودند.

چون به سرا درآمدیم، حسن بن علی را کفن شده، بر تابوت دیدم. جعفر بن علی پیش رفت تا بر برادرش نماز گزارد. چون خواست تکبیر گوید، کودکی گندمگون با گیسوانی مجعد و دندان‌های پیوسته بیرون آمد و ردای جعفر بن علی را گرفت و گفت: «ای عمو! عقب برو که من به نماز گزاردن بر پدرم سزاوارترم.»

جعفر با چهره‌ای رنگ پریده و زرد، عقب رفت.

آن کودک پیش آمد و بر او نماز گزارد. آن حضرت کنار آرامگاه پدرش به خاک سپرده شد.

سپس گفت: «ای بصری! پاسخ نامه‌هایی را که همراه تو است، بیاور.» آن‌ها را به او دادم و با خود گفتم: «این دو نشانه. باقی می‌ماند همیان.» آن گاه نزد جعفر بن علی رفتم؛ در حالی که او آه می‌کشید، حاجز وشاء به او گفت: «ای آقا من! آن کودک کیست تا بر او اقامه حجت کنیم؟» گفت: «به خدا سوگند ! هرگز او را ندیده‌ام و او را نمی‌شناسم.»

نشسته بودیم که گروهی از اهل قم آمدند و از حسن بن علی (علیهما السلام ) پرسش کردند. فهمیدند او درگذشته است و گفتند: «به چه کسی تسلیت بگوییم؟» مردم به جعفر بن علی اشاره کردند. آنان بر او سلام کردند و به او تبریک و تسلیت گفتند و از وی پرسیدند: «همراه ما نامه‌ها و اموالی است؛ بگو نامه‌ها از کیست و اموال چقدر است؟» جعفر در حالی که جامه‌های خود را تکان می‌داد، برخاست و گفت: «آیا از ما علم غیب می‌خواهید؟» راوی گوید: خادم از خانه بیرون آمد و گفت: «نامه‌های فلانی و فلانی همراه شما است نیز همیانی که درون آن، هزار دینار است و نقش ده دینار آن محو شده است.» آنان نامه‌ها و اموال را به او دادند و گفتند: «آن که تو را برای گرفتن اینها فرستاد، همو امام است.

بدین ترتیب غیبت امام مهدی(ع) آغاز گردید، در ادامه موضوع غیبت امام علیه السلام مورد بحث قرار می گیرد.

به نقل از منتهی الامال،ج۲،ص۵۸۶.

امام مهدی
من یک پژوهشگر و مبلغ دین با تخصص نویسندگی و مشاوره و تبلیغ، علاقمند به تعامل و هم افزایی با رعایت حریم های اخلاقی در یک فضای سالم با اهل علم و قلم و اهل دل ومعرفت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید