تقابل مذهب و شعور در منظر برتراند راسل
برتراند راسل : " احتیاجی به مذهب نیست اگر نمیتوانید درست را از نادرست تشخیص دهید کمبود فهم و شعور است، نه مذهب ".
نقد عقلی:
1- اخلاق بدون مبنا و اتکا:
- اگر اخلاق را مستقل از دین بدانیم، سوال این است که مبنای اخلاق چیست؟ در صورتی که مذهب را بهعنوان معیار حقایق اخلاقی حذف کنیم، تفسیری مطلق از «درست» و «نادرست» نخواهیم داشت. معیارهای غیرمذهبی از جمله عقل، عرف یا منفعت ممکن است در موقعیتهای مختلف متغیر باشند.
آیا ممکن است چیزی که امروز عقلانی به نظر میرسد، فردا غیراخلاقی شود؟ بدون مذهب یا یک حقیقت متافیزیکی فراتر، اخلاق نسبی خواهد شد و نمیتواند اعتبار یا ضمانت ماندگاری داشته باشد.
2- تضاد در منبع تشخیص درست و نادرست:
- برتراند راسل تاکید دارد که فهم و شعور به تنهایی کافی است، اما سوال پیش میآید که آیا «شعور یا عقل بشری» همواره توانسته به طور مستقل، صحیح را از خطا تشخیص دهد؟ تاریخ نشان داده که انسانها عاداتی داشتهاند که در یک دوره پذیرفتهشده و حتی درست تلقی میشده (مثل بردهداری یا استعمار)، اما بعدها نادرست دانسته شده است. بدون وجود یک منبع ثابت و فراعقلی، معیارهای بشری در معرض خطا و تغییر هستند.
3- محدودیتهای فهم و عقل:
- عقل بشر بهتنهایی کافی نیست تا بتواند به تمامی حقیقتِ درست و نادرست برسد، چرا که محدودیتهای علمی، تجربی، و ادراکی انسان مانع از دستیابی به قطعیت کامل میشود. به همین دلیل، نیاز به منبعی فراتر از عقل انسانی (مانند وحی) وجود دارد که بتواند معیارهای نهایی را برای تصمیمگیری اخلاقی تعیین کند.
4- نادیده گرفتن تفاوت در قوای ادراکی:
- این بیان راسل همه افراد را قادر به تشخیص درست و نادرست از طریق شعور میداند، اما توجهی ندارد که قوای فهم و شعور افراد در سطح یکسانی قرار ندارد. بسیاری از انسانها، بهدلیل عواملی چون جهل، خطا، یا محیط اجتماعی، به انحرافات اخلاقی و فکری میافتند. در چنین مواردی، حضور مذهب بهعنوان یک راهنما به جلوگیری از این خطاها کمک میکند.
5- جایگاه عقل و وحی در اسلام:
- اسلام نه تنها جایگاه ویژهای برای عقل قائل است، بلکه تأکید میکند که عقل انسانی، در کنار وحی، باید مورد استفاده قرار گیرد. در اسلام، عقل بهتنهایی راهنمای کاملی برای تشخیص درست از نادرست نیست، چراکه عقل انسانی محدود است و ممکن است در هنگام فشارهای نفسانی یا اجتماعی یا حتی درک محدود دنیا، به خطا رود. وحی الهی بهعنوان منبعی فراتر از عقل، مکمل آن بوده و معیارهای ثابتی برای اخلاق ارائه میدهد.
6- نیاز به مذهب برای تکامل اخلاقی:
- از دیدگاه اسلامی، گرچه عقل ابزار مهمی برای شناخت است، اما در بسیاری از موارد نمیتواند تمام ابعاد حقیقت را درک کند. برای مثال، مفاهیمی چون عدالت، بهرهبرداری صحیح از نعمتها، یا حتی اصولی چون حقالله و حقالناس، نیازمند وحی است. دین، بینشهایی درباره حقایق ماورا (مانند خداوند و آخرت) ارائه میدهد که درک صرفاً عقلانی از آنها ممکن نیست.
7- معیار ثابت برای اخلاق:
اسلام، اخلاق را بر اساس معیارهای الهی و ثابت تعریف میکند و آن را از نسبیگرایی و تغییرپذیری دور نگه میدارد. بر اساس آموزههای اسلام، تنها خداوند دانای مطلق است و میتواند معیارهای درستی و نادرستی مطلقی ارائه دهد که عقل انسانی نمیتواند به تنهایی به آن برسد. این معیارها در شریعت و آموزههای دینی آمده است.
8- عدم پذیرش شعور و اخلاق مستقل از خدا:
- بر اساس آیات قرآن و اصول اسلامی، شعور و اخلاق مستقل از خدا پذیرفته نمیشود. انسان بدون هدایت الهی دچار طغیان میشود:
«إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَىٰ أَن رَّآهُ اسْتَغْنَىٰ» (سوره علق، آیات 6-7).
این آیات نشان میدهند که انسان هنگامی که خود را مستقل و بینیاز (چه از خدا و چه از دین) بداند، دچار انحراف و طغیان میشود.
9- پاسخ به نسبیت اخلاقی:
- ادعای راسل تلویحاً به نسبیت اخلاقی اشاره دارد، چرا که شعور و عقل افراد در شناخت درست و نادرست متفاوت است. اسلام این نسبیت را نفی میکند و بر معیارهای وحیانی تاکید دارد. در غیر این صورت، افراد هرکدام با معیار شخصی خودشان به سراغ اخلاق رفته و تعریفی متناقض ارائه خواهند کرد.
10 هدایت برای عموم مردم:
- اسلام دین همه افراد با سطوح مختلف فهم، شعور، و عقل است. راسل این پیشفرض را مطرح میکند که گویا همه انسانها از شعور و استدلال قویای برخوردارند، در حالیکه بسیاری از انسانها بهدلایل گوناگون (مثل جهل، تعصب، یا شرایط محیطی) نیازمند هدایت خارجی (مذهب) هستند.
جمعبندی کلی
برتراند راسل در این جمله، نقش مذهب را بهطور کامل انکار کرده و تشخیص درست و نادرست را صرفاً وابسته به شعور و عقل فرد دانسته است. این دیدگاه از منظر اسلامی و عقلی قابل نقد است:
- محدودیت عقل و شعور بشری: عقل انسان به دلیل محدودیت تجربی و درک، نمیتواند بهتنهایی همه حقایق اخلاقی و نظامات درست و نادرست را بفهمد.
- نسبیگرایی اخلاقی: در غیاب دین، اخلاق به نسبیگرایی و تغییرپذیری دچار میشود.
- لزوم وحی برای تکامل اخلاقی: اسلام وحی را منبعی ضروری و مکمل برای هدایت عقل میداند.
- حفظ معیار ثابت برای اخلاق: فقط مذهب میتواند معیارهایی فراگیر، پایدار و فرازمانی برای تشخیص درست و نادرست ارائه دهد.
از این رو، رد کامل مذهب (آنگونه که راسل مدعی است) نه تنها از جنبه شرعی، بلکه از منظر عقلی نیز نقصهایی جدی دارد.