علیرضا احمدی قره زاغ
روانشناسی علم پیشگویی و غیبگو و تغییر ماهیت انسان نیست بلکه مربوط به پیرایش روان انسان هست؛ علم روانشناسی مانند طبیب، پرستارومددکاری است که به فرد مراجعه کننده ای که، تصمیم به تغییر خالصانه خود گرفته؛ کمک می کند تا روان سالم خود را بازیابد. بهبود زخم های روان نیز مانند بهبود زخم های جسم به زمان و صبوری و مراقبت های مستمر نیاز دارد تا شما را به آرامش برساند. روانشناسی اسلامی ریشه ناآرامی روانی را در زندگی معلول مسائلی می داند که توسط خودتان ایجاد شده و توسط خودتان هم باید رفع شود. در اینجا فقط به ذکر پنج مورد از عوامل سلب آرامش در زندگی اشاره میشود که عبارتند از:
1- کسی که سعی می کند رفتار دیگران رو کنترل کند؛ حال آنکه شما مسئول کنترل دیگران نیستید بلکه شما مسئول کنترل و مراقبت ازرفتار خودتان هستید.
2- کسی که خودش رو مسؤل انتخاب ها،تصمیمات و شادی دیگران می داند؛ در حالی که هر کس مسئول انتخاب و تصمیم و شادی و ناراحتی خودش بوده، واوست که تصمیم می گیرد، در مقابل مسائل، چه روشی را اتخاذ کند و چگونه با آن مسائل برخورد نماید.
3- کسی که سعی می کند افراد را وادار به رفتارهایی نماید که انتخاب خودشون نیست؛ در حالی که ما فقط می توانیم در انتخاب افراد راهنمایی و ارشاد نماییم و افراد را نمیتوانیم وادار به رفتار خاصی نماییم ؛ آسیب و پیامد اجبار به تغییر رفتار، به وجود آمدن مشکلات اساسی در ارتباطات خواهد بود.
4- کسی که تفاوت و مرز واقعیت و ائده آل را نشناسد، نسبت به داشته ها ناشکر و غافل خواهد بود و نسبت به نداشته ها و ایدئالها در صورت نرسیدن به آنها، دچار یاس و اشفتگی روانی خواهد شد.
5- کسی که شروع هر چیزی را منوط به عالی بودن خود کرده و اعلام می کند "من باید عالی باشم تا شروع کنم"؛ در حالی که برای شروع کردن نیازی به عالی بودن نیست بلکه اصل شروع مهم است تا در پرتو اقدام و عمل و آزمون و خطا ی احتمالی، به مراتب کمال آن کار نائل شوید.
https://eitaa.com/43258637/1815