از کودکی تا به حال به ما گفته اند که تلاش کن همیشه نظم را در تمام کار هایت رعایت کنی، هر روز صبح مسواک بزنید صبحانه بخورید به مدرسه بروید درس بخوانید به خانه بیایید تکالیف بنویسید و... . خلاص اینکه همه ما در زندگی تلاش خود را میکنیم تا نظم را در کار هایمان حفظ کنیم. اما آیا تا به حال به این فکر کرده اید که اگر در زندگی نظمی نداشتیم چه اتفاقی می افتاد؟
فرض کنید یک نقاشی از یک گلدان را به صورت ذهنی تصور کنید و نقاشی کنید.
در ترکیب بندی این گلدان اگر همه گل ها را به یک جهت با یک الگو و با یک رنگ نقاشی کنیم زیبا میشود؟! قطعا جواب خیر است.
زیبایی در بی نظمی است.
شاید از خود پرسیده باشید زندگی یعنی چه؟نفس کشیدن،غذا خوردن و آب آشامیدن؟
هدف از زندگی چیست؟به دنیا آمدن به مدرسه رفتن کار پیدا کردن بازنشستگی و مرگ؟
نه چون اگر مفهوم زندگی و هدف از آن این بود دنیای ما یک دنیا با نظم و تکراری و زشت بود. همه یک جور بودند و یک هدف داشتند و یک جور فکر میکردند.ولی دنیای ما بی نظم و زیباست.
دنیایی انسان های شجاعی هستند که فرا تر از هدف های دیگران نشانه بروند.
فرض کنید در مدرسه درس میخوانید و فارغ التحصیل میشوید. هدف بعدی شما چیست؟ پیدا کردن یک شغل کارمندی یا آزاد؟رفتن داخل ارتش؟رئیس جمهور شدن؟ یا تبدیل شدن به یک خواننده بازیگر یا روشنفکر که هر حرف او روی تمام دنیا اثر میگذارد؟
ویکتور هوگو: عمر شما از وقتی شروع میشود که اختیار سرنوشت خود را در دست بگیرید