نگهداری و تعمیرات، فراتر از تجهیزات فیزیکی است .... این فرآیند باید انسانها را نیز در بر بگیرد
در سازمانها، وقتی صحبت از نگهداری و تعمیرات میشود، همه ذهنها به سمت تجهیزات، داراییهای فیزیکی، برنامههای PM و شاخصهای MTBF میرود. اما یک دارایی حیاتی هست که در هیچ نرمافزاری ثبت نمیشود، هیچ سنسوری پایشاش نمیکند، و هیچ نموداری وضعیتش را نشان نمیدهد: انسانی که از این تجهیزات نگهداری میکند.
👷♂️ تکنسینی که ساعتها در گرما و سرما، در سکوت و بیتوجهی، پیچها را سفت میکند، روغنها را عوض میکند، و خودش آرام آرام فرسوده میشود.
👤نیرویی که در یک ماه، بیش از ۳۵۰ ساعت اضافهکاری دارد. اما آیا کسی پرسیده چرا؟
· آیا فشار مالی او را وادار کرده؟
· آیا کمبود نیروی انسانی در سازمان باعث شده؟
· یا شاید ساختار برنامهریزی آنقدر ناکارآمد است که همه بار روی دوش او افتاده؟
🧳 و فردی که به خاطر «خوشخوابی» از این واحد به آن واحد منتقل شده. اما آیا کسی بررسی کرده که پشت این رفتار چیست؟
· آیا خستگی مزمن و فرسودگی روانی باعث شده؟
· آیا بیانگیزگی ناشی از بیهویتی سازمانی است؟
· یا شاید این فرد هیچگاه احساس تعلق و مسئولیت نداشته چون هیچ مدیری او را «مال خود» ندانسته؟
🔍 اینها فقط رفتار نیستند—نشانهاند. نشانههایی از یک سیستم نگهداری ناقص که فقط ماشینها را میبیند، نه انسانها را.
اگر نگهداری تجهیزات مهم است، نگهداری انسانها مهمتر است. اگر برای ماشینآلات برنامهریزی میکنیم، برای انسانها هم باید برنامه داشته باشیم: برنامهای برای آرامش، برای رشد، برای تعلق، برای احترام.
🛠️ نگهداری و تعمیرات یعنی حفظ پایداری. و هیچ پایداریای بدون انسانهای سالم، باانگیزه و محترم ممکن نیست.
بیایید نگهداری را از انسانها آغاز کنیم. از آنها که هر روز، بیصدا، سازمان را زنده نگه میدارند
علی ببیرپور - سیمان صوفیان