ثنا فرزانه
ثنا فرزانه
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

غم!

غم بر سر من می بارد

همچو کوهی که بر سرش باران برف می بارد

اگر حاشا نمی کردم درد ها را

مگر مانده بود دگر برایم صبری؟

سیگنال نمی دهد شبکه ی زندگی ام

عوض میکنم تا نرود در دور تکرار

سوختن مگر این است که بسوزانی خودت را

گاهی آنقدر میسوزی با حرف هایی

میسوزی و میسوزی

که خود میمانی از این آتش سوزی

من دگر سوختم و خاکستر شدم

دود شدم و به هوا واگذار شدم














ثنآ
ثنآ



نویسنده✍?? دختر آبی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید