ثنا فرزانه
ثنا فرزانه
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

ماه آسمانم?

ماه قشنگم از آن شب که رفته ای با ستاره هایت سخن می گویم

یک هفته ای میشود که در آسمانت نیستی

انگاری غمی در دل داری یا قهر کرده ای

نیامدی و شهر دیگر روشنایی ندارد

این شهر بدون تو آنچنان تاریک است که نمی توانم بیرون روم

ستاره هایت گاهی فقط چشمک می زنند

خسته شدن از حرف هایم

من دیگر کسی را ندارم با آن سخن گویم

هر شب به امید دیدن تو خیره به آسمان می شوم

ابر جای تو را گرفته است

ظهر آفتاب هم نداریم

من ابر را دوس ندارم

دیگر نه آفتابی دارم که با طلوع زیبایش در چشمانم مرا از خواب بیدار کند نه ماهی در آسمانی که هر شب قبل خواب با او سخن گویم

ابر به آسمان عادت کرده است

اما من نمی توانم به ابر عادت کنم.......

نویسنده✍?? دختر آبی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید