Sarvclinic79
Sarvclinic79
خواندن ۱۲ دقیقه·۶ ماه پیش

نقش والدین در سلامت روان کودک و نوجوان

نقش والدین در سلامت روان کودک و نوجوان بسیار مهم است. سلامت روان کودک و نوجوان پایه ای برای رشد بسیاری از مهارتها است.
احساس امنیت، اعتماد به نفس، تعامل مثبت اجتماعی، آرامش، همدلی، مسئولیت پذیری، شادابی، انگیزه و حتی بسیاری از عملکردهای اجرایی کودکان در پی مراقبت و حمایت از سلامت روان آنها؛ شکل می گیرد.

شما به عنوان والدین، نقش بزرگی در حمایت از سلامت روان فرزندتان دارید.
مراقبت محبت آمیز پایه ای قوی است که به کودک شما کمک می کند تا مهارت های اجتماعی و عاطفی را که برای داشتن یک زندگی شاد، سالم و رضایت بخش به آن نیاز دارد، توسعه دهد.
در نقطه مقابل بی توجهی به سلامت روان کودک و نوجوان از جانب والدین می تواند بسیار آسیب زا و مخاطره برانگیز باشد.
در این نوشته نکات تخصصی وجود دارد که به شما والدین کمک می کند از سلامت روان کودک و نوجوان خود و همچنین خودتان حمایت کنید.

نقش والدین در سلامت روان کودک 0 تا 5 سال

از اولین لبخند و اولین قدم تا تجربه طیف وسیعی از احساسات، کودک شما مراحل مهم دوران کودکی خود را پشت سر می گذارد.
این زمان طلایی و ایده آلی برای شروع حمایت و پایه گذاری سلامت روان کودک است.

پایه گذاری یک زندگی شاد و سالم

فرزند شما برای عشق، یادگیری و امنیت به شما نگاه می کند. سعی کنید تا حد امکان زمان با کیفیتی را با هم بگذرانید.
یک رابطه گرم و لطیف و کمک به فرزندتان در احساس امنیت و مراقبت، می تواند بسترسازی مناسبی برای یک عمر سلامت روان کودک ایجاد کند.
سعی کنید دستورالعمل های ساده زیر را اجرا نمایید:

نقش والدین در سلامت روان نوزادان

گذراندن زمان با کیفیت با فرزندتان برای هر دوی شما خوب است.
حتی هورمون‌های طبیعی را ترشح می‌کند که به شما کمک می‌کند با کودکتان پیوند عمیقی برقرار کنید و سلامت روان و امنیت عاطفی خود و کودک را افزایش دهید.

  • با آنها بازی کنید.
  • آنها را در آغوش بگیرید.
  • با آنها صحبت کنید، برای آنها آواز بخوانید.
  • به صداهای آنها با کلمات پاسخ دهید تا بتوانند زبان و ارتباطات را درک کنند.
  • در تعامل با کودک سعی کنید تماس چشمی را حفظ کنید.

نقش والدین در سلامت روان کودکان نوپا

همانطور که کودک شما شروع به حرکت بیشتر می کند، تمایل او به کاوش بیشتر می شود. این کنجکاوی نیاز به پرورش و تشویق دارد.

  • برای فرزندتان آواز و شعر بخوانید (اگر می توانید هر روز).
  • بازی هایی انجام دهید که کنجکاوی و یادگیری آنها را درگیر کند.
  • از فرزندتان بخواهید اسم اشیاء را بگوید؛ با نام اشیاء آشنا و ساده شروع کنید.
  • محیط بیرون از خانه را با هم کاوش کنید.

نقش والدین در سلامت روان پیش دبستانی ها

همانطور که فرزند شما مستقل تر و کنجکاوتر می شود، او می خواهد دنیای بیرون را کشف کند و در مورد چیزهای اطراف خود بیاموزد.
تعامل با مردم به آنها کمک می کند تا شیوه های تفکر خود را توسعه دهند و دنیای اطراف خود را بهتر درک کنند.

  • تعامل اجتماعی را از طریق بازی با کودکان دیگر تشویق کنید.
  • از آنها دعوت کنید تا در کارهای ساده متناسب با سن؛ به شما کمک کنند.
  • آنها را از طریق مراحل حل مشکلات ساده راهنمایی کنید.
  • مرزهای واضح و انتظارات واقع بینانه را تعیین کنید.
  • «نه» را با جایگزین‌هایی دنبال کنید که ترجیح می‌دهید به جای آن چه کاری را انجام دهند.
  • هنگام تصمیم گیری در مورد اینکه چه چیزی بخورند، بپوشند یا بازی کنند، انتخاب های واضحی را به آنها ارائه دهید که درک آنها آسان باشد.

نکته قابل ملاحظه در سلامت روان کودک 0 تا 5 سال

کودکان خردسال در حال یادگیری نحوه بیان خود و مدیریت احساسات بزرگ هستند.
این گاهی اوقات می تواند باعث عصبانیت یا استرس شود. چرا که گاهی آنها نمی توانند نیازهای خود را بیان کنند.
هنگامی که کودکان احساس استرس یا درماندگی می کنند، قطعا به یک بزرگسال دوست داشتنی نیاز دارند تا به آنها اطمینان دهد و به آنها کمک کند تا احساسات خود را هدایت کنند.

این کارها به سلامت روان کودک 0 تا 5 سال آسیب می رساند

  • هر نوع خشونت، از جمله فریاد زدن و کتک زدن:
    محیطی منفی زندگی می تواند باعث بروز اختلالات رفتاری و اضطرابی در کودک شود.
    این آسیب ها رشد و تکامل کودک را هم دچار اشکال می کند. همچنین با توجه به حساسیت سنی می تواند مشکلات طولانی مدت در دوره های بعدی را ایجاد کند.
  • مشاجره های مکرر بین والدین و اطرافیان کودک:
    تنش در محیط می تواند برای کودکان استرس زا باشد.
    آنها ممکن است احساس بی توجهی، ناتوانی، تنهایی و آسیب پذیری کنند.
  • هر نوع بی توجهی به کودک:
    در این دوره سنی کودک برای داشتن سلامت روان نیاز به مراقبت و توجه ویژه دارد.
    در کنار او باشید و گام به گام فعالیتهای روزانه را با او تمرین کنید و آموزش دهید. او باید اطمینان پیدا کند که در این راه تنها نیست.

یک نکته مهم: مواظب سلامت روان خود نیز باشید

فرقی نمی کند والدین نوزاد یا کودک نوپا باشید، طیف وسیعی از احساسات را در زمان های مختلف تجربه خواهید کرد و این طبیعی است.
احساسات شامل شادی، ناامیدی، خستگی و عصبی شدن است. هر زمان که احساس خستگی کردید، زمانی را برای مدیریت استرس خود اختصاص دهید.
مطمئن شوید که حمایت اجتماعی خوبی در اطراف خود دارید.
سعی کنید زمان تنهایی را به خود اختصاص دهید تا بتوانید فضایی برای خود داشته باشید و از رشد فردی غافل نشوید.
به یاد داشته باشید که روی خواب کافی، غذای سالم و فعالیت بدنی سرمایه گذاری کنید.
نوعی استرس چیزی است که هر والدین جدید تجربه می کنند، اما از درخواست حمایت نترسید و برای رسیدگی به نیازهای خود وقت بگذارید.

نقش والدین در سلامت روان کودک 6 تا 10  سال

با شروع مدرسه، پیمایش دوستی ها و ایجاد انعطاف پذیری و تمرکز به دنیای بیرون آغاز می شود.
با شروع مدرسه، مهارت های جسمی، ذهنی و اجتماعی کودک به سرعت در حال رشد است.
آنها یاد می گیرند که تجربیات خود را توصیف کنند و بیشتر در مورد احساسات خود صحبت کنند.
دوستی ها و فشار همسالان با تغییر تمرکز خود از خانه به دنیای بیرون، اهمیت بیشتری پیدا می کنند.
با گذراندن زمان بیشتر در خارج از خانه، کودک شما احساس مسئولیت می کند و یاد می گیرد که مستقل باشد.
شروع مدرسه بچه ها را با دنیای بیرون روبه رو می کند و یک رویداد مهم زندگی است.
این یک زمان حیاتی برای کودکان است که اعتماد به نفس خود را در همه زمینه‌های زندگی، مانند هدایت روابط، یادگیری در مدرسه و ورزش و مدیریت احساسات خود، ایجاد کنند.
بررسی عملکرد آنها و حمایت از آنها در طول مسیر می تواند به آنها کمک کند تا انعطاف پذیری و رفاه ذهنی را تقویت کنند.

نقش والدین در سلامت روان دبستانی ها

“گفتگوی مثبت”، “محیطی امن و قابل اطمینان” و همچنین “تخصیص زمان” سه کلید اصلی برای  حفظ سلامت روان در این سنین است.

  • با پرسیدن وضعیت آنها شروع کنید:
    با فرزندتان در مورد مدرسه، دوستان، کارهایی که دوست دارند یا دوست ندارند و چیزهایی که برایشان مشکل است صحبت کنید.
  • از رویدادهای روزمره که باعث ایجاد احساسات مثبت و منفی می شود مانند؛ پیروزی در ورزش یا کسب نمرات پایین و غیره، برای بررسی احساس فرزندتان و ایجاد پیوند قوی با آنها استفاده کنید.
  • همانطور که آنها بزرگتر می شوند و اگر مناسب رشد کودک شما باشد، در مورد تغییرات طبیعی جسمی و عاطفی بلوغ صحبت کنید و به آنها کمک کنید تا بدانند چه انتظاری دارند.
  • احساس آنها را بررسی کنید، اگر نگرانی یا سؤالی دارند می توانید با هم صحبت کنید.
  • محیطی باز، قابل اعتماد و دوست داشتنی را حفظ کنید
  • به فرزندتان کمک کنید تا با شما راحت باشد.
  • فرزند شما دوست دارد اطرافیان او را دوست داشته باشند و قبول کنند. پذیرفته شدن توسط شما اولین قدم برای ایجاد اعتماد به نفس است.
  • مراقب الگوهایی که می سازید، باشید:
    فرزندتان به شما نگاه می کند و احساسات شما و نحوه واکنش شما به موقعیت های مختلف را درک می کند و تقلید می کند.
  • دستاوردها و رفتار خوب آنها را بشناسید:
    آنها را با تمرکز بر اعمالشان تحسین کنید (“شما برای این کار سخت کار کردید و این واقعاً مشخص است!”) به جای آنها به عنوان یک شخص (“اوه، شما باهوش هستید!”).
  • به یاد داشته باشید: زمان شما یک هدیه گرانبها برای فرزندتان است.
  • گفتن “دوستت دارم” یا در آغوش گرفتن فرزندتان تنها راه های ابراز محبت نیست.
  • واقعاً گوش کنید و به آنچه آنها می گویند علاقه واقعی نشان دهید.
  • همراه با فعالیت های خاص هر چقدر هم که کوچک باشد، سرگرم شوید.
  • آنها را در تصمیم گیری های خانوادگی مانند آنچه برای شام بخورند، بگنجانید.
  • بگذارید بدانند که شما آنها را دوست دارید، حتی اگر اشتباه کنند.

نقش والدین در سلامت روان کودک و نوجوان 10 تا 13 سال

تغییرات فیزیکی، ظواهر و دوستی ها؛ در این زمان چالش برانگیزترین مسائل در سلامت روان نوجوان است.
وقتی فرزند شما وارد دوران بلوغ می شود، بهتر می تواند احساسات خود را بیان کند و حس درست و غلط قوی تری دارد.
آنها می توانند انتخاب های خود را در مورد دوستان، ورزش و مدرسه انجام دهند.
با این استقلال، تمرکز بیشتری بر شخصیت، علایق و دوستان خود خواهند داشت.
آنها همچنین دستخوش تغییرات فیزیکی زیادی مانند شروع دوره قاعدگی برای دختران و عمیق تر شدن صدای پسران هستند.
برای برخی از نوجوانان این تغییرات ممکن است نگران کننده یا ترسناک باشد.
تغییرات سریع فیزیکی همراه با نگرانی در مورد ظاهر آنها و اهمیت روابط دوستانه می تواند بر سلامت روانی و عاطفی کودک تأثیر بگذارد.
این می تواند زمان چالش برانگیزی برای کودکان و نوجوانان باشد زیرا آنها این مرحله مهم رشد را طی می کنند.
دانستن اینکه آنها می توانند در مورد نگرانی ها یا مشکلات خود با شما صحبت کنند، می تواند دنیای متفاوتی را ایجاد کند.

چالشهای کودکان و نوجوانان در این سن

  • دمدمی مزاجی را تجربه می کنند.
  • نسبت به تکالیف و وظایف مدرسه احساس فشار و ناامیدی و حتی بی رغبت شوند.
  • در رژیم غذایی دچار وسواس و یا نگرانی شوند.
  • احساس غمگینی یا اضطراب کنند.
  • دچار چالش اساسی در اعتماد به نفسشان شوند.

نوع تعامل شما می تواند باعث تعدیل احساسات ناخوشایند در آنها و حفظ سلامت روان نوجوان شود.

نقش والدین در سلامت روان کودک در گذار به نوجوانی

  • گوش دهید:
    فعالانه سعی کنید به آنچه می گویند گوش دهید بدون اینکه اجازه دهید افکار و قضاوت شما هدایت مکالمه را داشته باشند.
    به نظر فرزندتان احترام بگذارید و آن را تشویق کنید.
  • تصدیق کنید:
    به آنها اطمینان دهید که افکار و احساسات آنها را درک می کنید، آنها را تشویق کنید تا با شما صریح باشند و اطمینان دهید که در کنار آنها هستید.
    به آنها یادآوری کنید که شما نیز یک بار در این سن بوده اید و به یاد داشته باشید که همان احساسات را تجربه کرده اید.
  • راه حل ارائه دهید:
    از آنها بپرسید که آیا فکر کرده اند که چه چیزی ممکن است نیاز به تغییر داشته باشد ؛ “به نظر شما چه کاری باید انجام شود؟”
    اگر این کار را نکرده‌اند، به آنها پیشنهاد دهید و با آنها صحبت کنید. از آنچه که برای داشتن احساس بهتری نیاز دارند، حمایت کنید.
  • زمان و مکان را برای شروع گفتگو بدون هیچ گونه فشار و انتظاری اختصاص دهید.
  • زمانی را در نظر بگیرید که با هم باشید؛ مانند زمان انجام کارهای خانه، آشپزی یا سفر و گردشی در طبیعت.
  • اجازه دهید مکالمه شما به طور طبیعی جریان داشته باشد؛ به جای «بازجویی»، دوستانه و طبیعی باشد.
  • نسبت به خلق و خوی آنها حساس باشید؛ اگر روز بدی دارند یا مشغول هستند، زمان دیگری را انتخاب کنید.
  • ارتباط باز، صادقانه و مستقیم باشد.
  • اگر متوجه تغییراتی در خلق و خو یا رفتار فرزندتان شدید، به آرامی به او بگویید متوجه شده اید و از او بپرسید که آیا دوست دارد در مورد آن صحبت کند.
    مثلا: آنها مثل قبل با دوستان خود معاشرت نمی کنند؛ آیا بحث و جدل داشتند؟
    نمرات مدرسه آنها پایین می آید؛ آیا موضوع خاصی وجود دارد که با آن دست و پنجه نرم می کنند؟
    به نظر می رسد که آنها بدخلقی، غمگین تر یا ساکت تر شده اند؛ آیا چیزی در ذهن آنها وجود دارد؟

این کارها به سلامت روان نوجوانان آسیب می رساند

  • دستوری عمل کردن:
    در عوض دادن دستور، بپرسید چگونه می توانید به آنها کمک کنید.
  • نادیده گرفتن احساسات نوجوان:
    به یاد داشته باشید، باز کردن احساساتی که ممکن است برای کودک و نوجوان گیج کننده باشد، دشوار است. بنابراین وقت بگذارید نه اینکه از آن عبور کنید.
  • جر و بحث:
    به افکار و احساسات خود توجه کنید و مراقب درگیری باشید.
    سعی کنید هر گونه درگیری یا مشاجره را در اسرع وقت حل کنید. اگر این اتفاق افتاد، عذرخواهی کنید و دوباره شروع کنید.
  • سرزنش دیگران و فرافکنی:
    گفتن “این تقصیر مدرسه شماست!” به عنوان مثال، مشکل را بیرونی می کند اما آن را حل نمی کند.
    بنابراین به فکر حل مساله باشید نه پاک کردن صورت مساله از طریق فرافکنی.
  • مقایسه کردن:
    از گفتن جملاتی مانند «کودکان دیگر این مشکلات را ندارند» خودداری کنید.
    مقایسه می تواند آسیب های زیادی به اعتماد به نفس و استقلال نوجوان وارد کند.

صبر و ثبات کلید های اصلی در حفظ سلامت روان نوجوان

در این سن و مخصوصا در دوران گذار به نوجوانی، کودک شما ممکن است کمتر نسبت به شما ابراز محبت کند.
گاهی اوقات ممکن است بی ادب یا دمدمی مزاج به نظر برسد.
همانطور که آنها مستقل تر می شوند و می خواهند کنترل بیشتری بر شرایط خود داشته باشند؛ به احتمال زیاد با مقاومت آنها روبرو خواهید شد.
این مکالمات جدید هستند و به عنوان والدین تعجب نکنید بلکه شرایط را درک کنید.
بدانید که برای کودک شما هم ناراحت کننده است که چالشهای جدیدی را با والدینش تجربه می کند که قبلا اصلا نداشته است.
به یاد داشته باشید، ممکن است کمی طول بکشد تا به یک تعامل موثر و مثبت با نوجوانتان برسید.
باید درک کنید و تمرین کنید که شما دیگر سرپرست و مراقب نیستید، بلکه رفیق همدیگر هستید. 
همیشه این را روشن کنید که آنها را دوست دارید و فقط به فکر رفاه آنها هستید.


شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید