اگر تو یک مصاحبه ازم بپرسن "رمز موفقیت چیست؟" من میگم اگر شما موفقیت رو و یا اگر بخوایم دقیقتر بگیم راز خوشبختی و رضایت از زندگی رو یک قفل و یک کلید در نظر بگیریم این قفل و کلید برای هرکس متفاوته و فقط با چکش کاری هستش که میتونید بفهمید که کدام کلید برای کدوم قفل هستش
"موفقیت" برخلاف کلمش که دارد یک جامعیتی رو میرسوند در واقعیت اصلا چیز جامعی نیست ! و قطعا برای هر کس تفاوتی دارد، نظر من به شما این است که شما اگر میخواهید به موفقیت برسید حرفهای هیچکدام از ایدهها و طرزه فکرهایی که میاد رو در اینترنت گوش ندید (و چه بسا بدتر که بخواین این کاررو تبدیل به یک روتین برای خودتون کنید) و به جاش بیشتر وارد جامعه و سختیهاش بشید، و بزارید یک جامعه رُس شمارو بکشد و بزارید از جامعه ضربه بخورید تا از خود، این رو هم بدونید و به یاد داشته باشید که همین ایده ها و طرزه فکرها از دل همین جامعه بیرون میاد.
الان من هم طرزه فکر خودم رو از زندگی دارم و میتونم الان بیانش کنم ولی چه فایده؟! چه فایده ای برای تو دارد، چه سودی برای تو دارد جز اینکه این برنامه رو ببینی و سرگرم بشی و همینطور که از کلمه "سرگرمی" پیداس حرف های من رو از این گوش وارد کنی واز اون گوش به در
همهی این طرزه فکرهایی که دورو ور خودتون میشنوید؛ یک طرزه فکری هست که میگه که طرزه فکری که من دارم، مدل فکری که من دارم صد درصد یک آدم دیگر هم در این دنیا و جمعیت میلیاردی که هست این طرزه فکر را دارد و بزارید این را بهتون بگویم که اصلا همچین چیزی وجود ندارد! درسته که ما هممون انسانیم ولی در عمل و فکر ریزه کاریهای بسیار تا بسیاری داریم که شاید هیچوقت متوجه همشون نشیم
الان شما دنیارا ببینید ما چیزی داریم به اسم سوسیالیسم خب سوسیالیسم یک طرزه فکر هستش و از این کلمه پیداس که دارد طرزه فکر جامعه گرایی را میرساند(ما فعلا کلی و کلمهای اینجا این موضوع رو بیان میکنیم وگرنه در مورد سوسیالیسم جای بحث زیاد است) و یک معنی دارد؛ ولی یک سوال؟ سوسیالیسمی که هگل تعریف میکند کجا سوسیالیسم مارکس کجا سوسیالیسمی که لنین تعریف میکند کجا یا اون سوسیالیسم ناسیونالیستی که هیتلر تعریف میکند کجا؟! (که خب آخری خیلی ارزش توضیح ندارد) همینطور که میبینید تمام این افراد یک مفهموم را میرسونند. ولی مسیری که این افراد طی کردند تا به مفهوم سوسیالیسم برسنند سر تا آسمون باهم فرق میکنند.
درمورد خوشبختی و موفقیت هم همینطوره و هرکس مسیر خودش رو طی کرد تا به اون رضایت از زندگی خودش رسید. و ازتون خواهش میکنم! که اینقدر خودتون رو سرگرم دیدن ویدیوهای آدم های موفق نکنید! تا تو فضای ذهنیتون غرق بشید و مثل یک حلقه تکراری مفاهیم رو درجا بزنید.
به جاش خودتون رو سرگرم جامعه کنید که سختی های زیاد و لذت های کمی دارد(البته اگر از نظر تئوری و ریاضی بگیم) و این رو هم بدونید که آخرش به اون موفقیت و رضایت هم میرسید.
(نمیگم که تمام این ویدیوهایی که بیرون اومده نیت بد پشتشون بوده و یا خواستند که بسازند تا شما این جوری بشید صد درصد این طور نبوده ولی چه کنیم که همیشه یک نیت خوب توی این دنیا و عصر اطلاعاتی که زندگی میکنیم با طمع تبدیل به یک معضل میشود ویدیوهای انگیزشی که نیت پشتشون آگاه سازی مردم از این زندگی خیلی تلخ بود با طمع تولیدشون زیاد شد و به جایی رسید تا این مصاحبه کننده ازم این سوالو بپرسه چون که سوالی هستش که خواهان زیادی دارد و خواهان زیاد مساوی هستش با پول زیاد؛ حرف من اینه که درسته که اونا از خودشون طمع نشون میدن و میان حرف های تیتر زردی زیادی رو میگن و محتواش رو تولید میکنند ولی خواهشم اینه که تو خودت، طمع این حرفهارو نداشته باش)