
موضوع ابرقهرمان بیمهای کمی برایم جالب است و کمی هم ناامیدکننده. چون که بیمه جبران خسارت میکند و جلوی خسارت را نمیتواند بگیرد و تمام روایتهایی که من دوست دارم به عنوان ابرقهرمان بیمهای در آنها ظاهر شوم در اصل نیازمند ابرقهرمانی هستند که جلوی خسارت را بگیرد. چگونه میشود خسارت مربوط به نابود شدن یک اثر هنری را جبران کرد؟ برای پاسخ به این سوال شما را ارجاع میدهم به روایت آتش بزرگ فلورانس که در انتهای قرن پانزدهم رخ داد.
بعد از مرگ لورزنزو د مدیچی (لورنزوی شکوهمند)، شهردار فلورانس، حاکمیت شهر به مدتی کوتاه از دستان خانوادۀ مدیچی که به مدت یک قرن بر فلورانس حکم میراندند، خارج شد. مدیچیها از دوران کازیمو د مدیچی که دوستدار و طرفدار هنر بود و حامی هنرمندان، به اعتلای هنر در شهر فلورانس کمک بزرگی کرده بودند. میتوان گفت که ظهور رنسانس و آثار هنری آن دوره، همگی مدیون مدیچیها بودند. آنها از تکمیل گنبد کلیسای جامع تا حمایت کردن از تقریبا تمام هنرمندان به نام آن دوره را در کارنامۀ خود دارند. این مداومت در حمایت از هنر در میان اعضای خانوادۀ مدیچی به سنتی بدل شده بود که از نسلی به نسل بعد منتقل میشد و ارج والایی داشت. تا این که در دوران حاکمیت لورنزوی شکوهمند، فلورانس بهشت عدنی بود از هنرمندانی که فاخرترین آثار هنری رنسانس را تولید کردند. باتیچلی، میکلآنژ و داوینچی در این دوره میزیستند. در اواخر عمر لورنزو، کشیشی به نام ساوانارولا به میدان قدم گذاشته بود که معتقد بود که کلیسای کاتولیک فاسد شده و به دلیل این قِسم از گفتههای جسورانه، بین مردم مشروعیت یافته بود. بعد از مدتی این کشیش شروع به سخن راندن علیه مدیچیها نیز کرد و اعتلای هنر در فلورانس را آمیخته با گناههای نابخشودنی معرفی کرد. به هنگام مرگ لورنزو، مدیچیها تقریبا تمام مشروعیت خود را به این کشیش از دست داده بودند و بعد از مرگ لورنزو، کشیش ساوانارولا دستور به برافروختن آتشی بزرگ برای سوزاندن تمام آثار هنری داد. بسیاری از هنرمندان با تمام آنچه که میتوانستند با خود حمل کنند شهر را ترک کردند. با این حال تعداد بسیاری از آثار هنری دورۀ رنسانس در آن آتش سوختند. تصور کنید کسی که هنر را به منتها درجۀ معنا ارج مینهد چگونه در مقابل اینچنین خطایی درمانده و فرسوده میشود؟
به هر جهت اگر میتوانستم به عنوان ابرقهرمانی ظاهر شوم، ترجیح میدادم در این دوره به دنیا بیایم و جلوی این چنین گناه نابخشودنیای را بگیرم. اما ابرقهرمان بیمهای درمقابل چنین وضعیتی چه میتواند بکند؟
تصور کنید که میکلآنژ مجسمۀ داوودش را بیمه کرده و این مجسمه به دلیل اشتباه یکی از کارمندان موزه میشکند. این ضایعۀ تاریخی را هیچ بیمهای میتواند جبران کند؟
آنچه که بعد از آتش بزرگ فلورانس رخ داد، دست کمی از خدمات بیمه نداشت. سنت پتروناژ (حمایتگری) از هنرمندان همیشه در میان اروپاییان بها داشته است. رم و واتیکان از باتیچلی و میکلآنژ حمایت کردند و آنها با تولید آثار بعدی خود جبران مافات کردند و اغلب هنرمندان نامی آن دوره بعد از متحمل شدن این چنین فاجعهای دوباره امکان خلق آثار هنری را یافتند.