اقتصاد ایران در وضعیت بحرانی قرار دارد و ادامه مسیر فعلی، تنها به تعمیق مشکلات منجر خواهد شد. اصلاحات اقتصادی هرچند دشوار است، اما اگر با برنامه ریزی درست و اراده قوی همراه باشد، میتواند کشور را از این بحران نجات دهد.
سعید جهاندیده*: اقتصاد ایران سالهاست که درگیر بحرانهای ساختاری و مشکلاتی مزمن مانند تورم افسارگسیخته، کاهش ارزش پول ملی، رکود اقتصادی، بیکاری گسترده، فساد اقتصادی و ناکارآمدی مدیریتی است. این مشکلات، در کنار تحریمهای خارجی و سیاستگذاریهای نادرست داخلی، وضعیت اقتصادی کشور را بیش از پیش شکننده کرده است. اما چرا اقتصاد ایران بیمار است و چه راهکاری برای درمان آن وجود دارد؟
یکی از بزرگترین مشکلات اقتصاد ایران، تورم افسارگسیخته است که سالهاست زندگی مردم را تحت تأثیر قرار داده است. تورم ناشی از افزایش نقدینگی بدون پشتوانه، سیاستهای نادرست پولی و مالی، کاهش ارزش ریال و رشد شدید قیمت کالاها و خدمات، باعث شده که قدرت خرید مردم به شدت کاهش یابد. چاپ بیرویه پول توسط بانک مرکزی، وابستگی دولت به منابع بانکی برای جبران کسری بودجه و کاهش تولید داخلی از مهمترین عوامل افزایش تورم هستند. در نتیجه، هر سال مردم شاهد افزایش چشمگیر قیمتها، نوسانات بازار ارز و کاهش ارزش داراییهایشان هستند.
اقتصاد ایران دهههاست که به صادرات نفت متکی است. این وابستگی باعث شده که با هر افت قیمت نفت یا اعمال تحریمهای بینالمللی، کشور دچار بحران اقتصادی شود. کاهش درآمدهای ارزی ناشی از تحریمها، نوسانات شدید در بازار ارز و افزایش هزینههای واردات، به مشکلات اقتصادی دامن زده است. در حالی که بسیاری از کشورهای منطقه مانند امارات و عربستان در حال متنوعسازی اقتصاد خود هستند، ایران همچنان برای تأمین بودجه دولت به فروش نفت وابسته است.
فضای کسبوکار نامناسب، عدم حمایت از تولید داخلی، موانع اداری و بروکراتیک، و عدم ثبات اقتصادی باعث شدهاند که سرمایهگذاریهای مولد کاهش یابند. بسیاری از واحدهای تولیدی تعطیل شدهاند و سرمایهها به سمت بازارهای غیرمولد مانند طلا، ارز و مسکن سرازیر شدهاند. این موضوع باعث افزایش بیکاری، کاهش تولید و تضعیف رشد اقتصادی کشور شده است. بیکاری بهویژه در میان جوانان و فارغالتحصیلان دانشگاهی به شدت افزایش یافته است. عدم تطابق میان سیستم آموزشی و نیازهای بازار کار، باعث شده که بسیاری از تحصیلکردگان، نتوانند شغل مناسبی پیدا کنند. این مسئله مهاجرت نخبگان را تشدید کرده و کشور را از نیروی انسانی متخصص محروم کرده است.
یکی از مهمترین عوامل بیماری اقتصاد ایران، فساد سیستماتیک و رانتخواری است. بسیاری از تصمیمات اقتصادی بر اساس منافع گروههای خاص گرفته میشود و فضای رقابتی سالمی برای فعالان اقتصادی وجود ندارد. توزیع ناعادلانه منابع، عدم شفافیت در مناقصات دولتی، و نفوذ افراد پرقدرت در اقتصاد، باعث شده که بسیاری از سرمایهگذاران و کارآفرینان نتوانند در شرایط برابر رقابت کنند. فساد اقتصادی، نهتنها مانع توسعه و رشد اقتصادی شده، بلکه اعتماد عمومی را نیز از بین برده است. شفافیت در نظام مالی، مبارزه جدی با رانتخواری و اصلاح قوانین اقتصادی میتواند در کاهش فساد نقش مهمی ایفا کند.
در حالی که اقشار کمدرآمد و تولیدکنندگان کوچک تحت فشار مالیاتی شدید قرار دارند، بسیاری از نهادها و شرکتهای بزرگ از پرداخت مالیات معاف هستند یا با استفاده از نفوذ خود، مالیاتهای ناچیزی پرداخت میکنند. فرار مالیاتی گسترده و نبود یک سیستم مالیاتی عادلانه، باعث شده که دولت نتواند درآمدهای پایدار و کافی برای تأمین بودجه خود داشته باشد. این امر، فشار مضاعفی بر اقتصاد وارد کرده و دولت را مجبور به استقراض از بانک مرکزی کرده که خود عامل افزایش تورم است.
بحران اقتصادی ایران فقط محدود به شاخصهای کلان اقتصادی نیست، بلکه زندگی روزمره مردم را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. کاهش قدرت خرید مردم، افزایش فاصله طبقاتی، مهاجرت نخبگان و کارآفرینان، و رشد نارضایتی اجتماعی از جمله پیامدهای این بحران است. افزایش فقر و شکاف طبقاتی باعث شده که بسیاری از مردم برای تأمین نیازهای اولیه زندگی با مشکل مواجه شوند. افزایش هزینههای مسکن، بهداشت و آموزش، فشار اقتصادی زیادی را بر اقشار کمدرآمد و طبقه متوسط وارد کرده است. در چنین شرایطی، مهاجرت سرمایه و نیروی کار متخصص به خارج از کشور افزایش یافته است. بسیاری از نخبگان و کارآفرینان به دنبال فرصتهای بهتر در کشورهای دیگر هستند و این موضوع، روند توسعه اقتصادی ایران را کندتر کرده است.
کنترل تورم و اصلاح سیاستهای پولی و مالی ، جلوگیری از چاپ بیرویه پول و کنترل رشد نقدینگی، استقلال بانک مرکزی از دولت و اتخاذ سیاستهای پولی مناسب، کاهش هزینههای غیرضروری دولت و مدیریت کسری بودجه.
حمایت از صنایع تولیدی و صادرات غیرنفتی، جذب سرمایهگذاری خارجی در بخشهای غیرنفتی، توسعه صنعت گردشگری و فناوری برای کاهش اتکا به منابع نفتی.
کاهش موانع بروکراتیک و تسهیل صدور مجوزهای کسبوکار، کاهش مالیات بر تولیدکنندگان و ارائه تسهیلات به کارآفرینان، حمایت از صنایع دانشبنیان و استارتآپها برای ایجاد اشتغال پایدار.
اصلاح ساختارهای فسادزا و شفافسازی عملکرد اقتصادی نهادهای دولتی، اجرای قوانین سفت وسخت برای مقابله با رانتخواری، حمایت از رسانهها و نهادهای نظارتی برای افشای تخلفات اقتصادی.
دریافت مالیات عادلانه از نهادها و شرکتهای بزرگ، کاهش فشار مالیاتی بر کسبوکارهای کوچک و متوسط، جلوگیری از فرار مالیاتی و افزایش شفافیت در نظام مالیاتی.
اقتصاد ایران در وضعیت بحرانی قرار دارد و ادامه مسیر فعلی، تنها به تعمیق مشکلات منجر خواهد شد. اصلاحات اقتصادی هرچند دشوار است، اما اگر با برنامه ریزی درست و اراده قوی همراه باشد، میتواند کشور را از این بحران نجات دهد. تصمیم گیران باید بهجای سیاستهای کوتاهمدت و مسکنگونه، به اصلاحات اساسی روی آورند تا این اقتصاد بیمار، دوباره به مسیر رشد و توسعه بازگردد.
اگر امروز برای اصلاحات اقتصادی تصمیمگیری نشود، فردا بسیار دیر خواهد بود.
*عضو اتاق بازرگانی ایران