اقتصاد شهری در کلانشهرها سعید جهاندیده*
قتصاد شهری یکی از چندین رشته تخصصی اقتصاد است که ساختار فاصلهای (فضایی) شهری و موقعیت خانوارها و بنگاهها را بررسی میکند که بر مبنای تقاطع جغرافیا و اقتصاد تعریف میشود. اقتصاد شهری با استفاده از ابزارهای اقتصادی، مسائل و معضلات موجود در شهرها مانند جرم و جنایت، آموزشوپرورش، حملونقل عمومی و مسکن و... را تحلیل میکند. از دیرباز اقتصاد در کلانشهرها بهعنوان عامل محرک توسعه اقتصادی شهری بوده و کانون تمرکز توسعه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، نقش عمدهای را در رشد و توسعه پایدار ایفا کرده است. در اکثر کلانشهرهای ایران بهویژه در کلانشهر تهران، ظرفیتهای اقتصادی گستردهای وجود دارد که مدیران شهری میتوانند بهعنوان مرجع اصلی مدیریت اقتصاد شهری و بازوی اجرائی برنامهریزی و مدیریت شهری، برای اجرای پروژهها و طرحهای خود با بهرهگیری از ظرفیتها، مقدمات لازم را برای توانمندسازی شهروندان، افزایش بهرهوری بخشهای عمومی و بهرهگیری از توان مدیریتی، مالی و فنی بخش خصوصی، مقدمات توسعه پایدار را فراهم کنند. از طرفی میتوانند در ارائه خدمات به شهروندان، ضمن کاهش هزینهها، کارایی و تأثیرگذاری خدمات را ارتقا دهند. به عبارتی فعالیتهای توسعهای در زمینههای اجتماعی، فرهنگی، عمرانی، اقتصادی، حملونقل گردشگری و محیطزیستی از سوی مدیران شهری (شهرداریها) در بلندمدت رضایتمندی شهروندان را به ارمغان میآورد. با وجود مصوبه خودکفایی مالی شهرداریها از سال 1362 و تلاشهای زیاد انجامشده در سالهای گذشته، امروزه علاوه بر ناکافیبودن منابع درآمدی، شهرداریها با مسئلهای به نام ناپایداری منابع مالی و درآمدی همواره دستوپنجه نرم میکنند. بههمیندلیل مدیران کلانشهرها در زمینه برنامهریزی مناسب برای کسب منابع درآمدی پایدار، هنوز بخش عمدهای از درآمد شهرداری را از منابع ناپایدار مانند عوارض ساختمانی (تراکمفروشی) و تخلفات مربوطه به دست میآورند که در درازمدت اثرات سوء زیادی بر بخشهای مختلف زندگی شهری و زیستمحیطی گذاشته است.
در کشورهای توسعهیافته و در حال توسعه به شهرداریها بهعنوان یک پیمانکار بزرگ که فعالیتهای عمرانی و خدماتی شهر را انجام میدهد، نگریسته نمیشود؛ بلکه شهرداریها بهعنوان یک نهاد عمومی غیردولتی برخاسته از مردم است که وظیفه فعالیتهای به سمت توسعه پایدار شهری، فرهنگی و توسعه انسانی را مورد توجه قرار میدهند. امروزه که کلانشهرهای کشور نمادی از فرهنگ و اقتصاد به شمار میآیند و دارای ظرفیتهای بالقوه در گستره اقتصادی و اجتماعی هستند؛ برنامهریزی برای بهکارگیری این تواناییها و قابلیتهای جذاب برای رشد و توسعه پایدار با کمک کارشناسان و نخبگان اقتصادی و مدیریتی اهمیتی چندینبرابری پیدا میکند.
* عضو هیئتمدیره اتاق بازرگانی ایران و کره جنوبی