۲۱ سال پیش دولت کره جنوبی تا مرز ورشکستگی جلو رفت. بحران مالی آسیا مثل ویروس تایلند، مالزی، سنگاپور و دیگر کشورهای جنوب شرق آسیا را در نوردیده و حالا به سئول رسیده بود.
کره ای که در کتابها از آن به عنوان الگوی اقتصاد مقاومتی یاد می شود؛ همان اقتصادی که از یک مستعمره کوچک ژاپن، در نیمه دوم قرن بیستم با اصلاح هوشمندانه سیاست ها و انجام سرمایه گذاری سنگین روی آموزش، به تحول سریع و باورنکردنی دست یافته و خود را به یازدهمین اقتصاد دنیا تبدیل کرده، قطار پیشرفتش با سرعت خیره کننده ای در حرکت بود که سروکله این ویروس بحران مالی پیدا شد.
کارخانه ها یکی پس از دیگری ورشکست شدند، بانک ها با حجم انبوهی از وام های سررسید گذشته مواجه شده و فروریختند، نقدینگی خشک شد، سرمایه گذاران خارجی نزدیک به ۱۸ میلیارد دلار پول خود را از مملکت بیرون کشیدند و صدها هزار نفر شغل خود را از دست دادند.
تنها چاره دولت، توسل به صندوق بین المللی پول (IMF) بود که نهایتاً در دسامبر ۱۹۹۷ موفق به اخذ بزرگترین وام تاریخ به میزان ۵۸ میلیارد دلارگردید. کره هم در مقابل، علاوه بر تعهد بازپرداخت، متعهد به آزاد سازی تجارت و حساب های سرمایه ای، اصلاح بازار کار، بازسازی حاکمیت شرکتی و... گردید. این خود یک بحران جدید قلمداد می شد بطوری که در میان ملت کره به بحران IMF معروف شده بود.
دولت بدون اتلاف وقت به تامین مالی برای بازپرداخت وام مشغول شد و در تاریخ ۵ ژانویه ۱۹۹۸ کمپینی را راه انداخت که یکی از بالاترین نمایش های وطن پرستی و از خود گذشتگی تاریخ محسوب می شود.
در آن زمان تخمین زده می شد که خانوارها معادل حدود ۲۰ میلیارد دلار طلا در قالب گردنبند، سکه، شمش، مدال و...در خانه های خود نگهداری می کنند که به دلیل عشق زیاد به طلا غالباً دارای ارزشی فراتر از معادل پولی برای آنها بود.
جالب اینجاست که ۹۰ سال قبل آن؛ یعنی سال ۱۹۰۷ امپراطور کره به ژاپن ۱۳ میلیون وُن بدهکار شد و برای بازپرداخت آنکه معادل بودجه کل سال بود، مردها با ترک کردن سیگار و زنها با فروش طلا آلات خود، بدهی امپراطور خود را تسویه کردند!
در سال ۱۹۹۸ طلا مجدداً به کمک دولت کره آمد! قریب به ۳.۵ میلیون نفر یعنی ربع جمعیت کره داوطلبانه در کمپین کمک طلا به دولت شرکت کردند. صف های طولانی مردم شامل پیر و جوان، فقیر و غنی در انتظار رسیدن به مراکز اعانه طلا در پاسخ به درخواست دولت برای کمک به اقتصاد ملی تشکیل شد! روبان های زرد رنگ روی پیراهن مردم که در آن نوشته شده بود "بیایید با جمع کردن طلا بر بحران ارزی خارجی غلبه کنیم" دیده می شد.
شرکت های بزرگ کره ای از سامسونگ گرفته تا هیوندای و دوو و سلبریتیها تمامی قوای بازاریابی خود را برای نشر این شعار بکار بستند. آقای لی جونگ بئوم، ستاره آوازه دار جوان بیس بال، با آوردن ۳۱.۵ اونس طلا به ارزش ۹هزار دلار که حاصل مدال های ۵ سال فعالیت حرفه ایش بود، توجه بیشتر ملت کره را به این کمپین جلب کرد. به طور متوسط، هر فرد ۶۵ گرم طلا معادل ۶۴۰ دلار به ارزش همان زمان به دولت کمک کرد.
ظرف کمتر از دو ماه، ۲۲۶ تن طلا به ارزش ۲.۲ میلیارد دلار جمع آوری شد که تمامی آن ذوب و در قالب شمش به صندوق بین المللی پول تحویل داده شد. اگرچه این میزان بخشی از بدهی ۵۸ میلیارد دلاری کره بود اما به خوبی نشان دهنده اتحاد و وطن پرستی ملی است که با حفظ همین روحیه کره توانست کل بدهی را تا ماه آگوست ۲۰۰۱ یعنی سه سال زودتر از سررسید تسویه نماید!
مسلماً کره با داشتن چنین مشت آهنینی؛ یعنی سرمایه اجتماعی قدرتمند اگر بارها و بارها مورد تهاجم بحران های مالی قرار بگیرد، مقتدرانه از پس تمامی آنها بر خواهد آمد!
اقتصاد ایران برای چندمین بار دچار بحران ارزی شده است. هر چه رئیس جمهور، رئیس بانک مرکزی، سخنگوی دولت، وزیر اقتصاد و سایر مقامات به مردمی که از ترس کاهش ارزش دارایی های خود وارد بازار دلار شده اند، هشدار دادند، توصیه کردند که دلار نخرید، واکنش ها حرکت در مسیر عکس این هشدار ها، درخواست ها و توصیه ها بوده است!
به نظر می رسد سنگ بنای موفقیت یک اقتصاد در مقابله با بحرانهای مالی و ارزی؛ داشتن سرمایه #اجتماعی است و سنگ بنای سرمایه اجتماعی هم اعتماد است! تا زمانی که یک #اقتصاد درگیر فساد بالا، واگذاری های غیر شفاف، حاکمیت شرکتی ضعیف، قوانین متناقض و دست و پاگیر راه اندازی کار و کسب بوده و مالکیت ها در آن مورد تهدید قرار گرفته و نتیجتاً اعتمادی در کار نباشد، مردم بومی آن (چه برسد به سرمایه گذاران خارجی) کمتر حاضر به سرمایه گذاری و تولید خواهند شد و بالتبع تقاضا برای واحد پول ملی کم و قدرت آن در بازار ارزهای جهانی روز بروز ضعیف تر خواهد شد.
سعید جهاندیده - عضو هیئت رئیسه اتاق بازرگانی مشترک ایران وکره جنوبی