پژوهشهای صورتگرفته حول هدف افراد از زندگی، به نکتۀ قابل توجهی اشاره میکند؛ از هر پنج دانشآموز دبیرستانی تنها یک نفر میداند که هدف نهایی وی در زندگی چیست. این آمار با ورود به دانشگاه کمی کمتر میشود، بهطوریکه از هر سه دانشجو تنها یک نفر به رسالت زندگی خویش پی برده است (دامون[1]، 2008). جالب اینجاست که آمار یادشده در پژوهشهای خارج از ایران ارائه شده است و میزان مطابقت آن با وضعیت کشورمان نیاز به پژوهش مستقل دارد؛ با این حال برخی پژوهشگران به این موضوع اشاراتی داشتهاند؛ برای مثال، دکتر شهرام خسروی[2](2017)، استاد رشتۀ انسانشناسی دانشگاه استکهلم، در پژوهش خود اصطلاح «بلاتکلیف» را شایعترین توصیفی بیان کرده است که جوانان ایرانی از وضعیت خود در مصاحبه با ایشان به زبان آوردهاند. ایشان یکی از جنبههای بیهدفی و بیهنجاری جوان ایرانی را حاصل عدم انتقال ایمن و پایدار از دوران نوجوانی به بزرگسالی میداند. بنابراین، بحث غایت و هدف زندگی امروزه بسیار اهمیت دارد و باتوجه به وضعیت کشورمان اهمیت آن دوچندان میشود. این موضوع در روانشناسی مثبتگرا نیز پژوهشهای بسیاری را رهبری میکند. از جمله اساتیدی که روی این مفهوم کار میکند دکتر ویلیام دامون استاد دانشگاه استنفورد است. طبق نظر دامون غایت و هدف زندگیِ یک فرد، قصد و نیت پایدار و همهجایی او برای به سرانجام رساندن هدفی است که همزمان برای فرد دارای معنا است و برای جهان بیرون از فرد دارای پیامد است.
به عنوان مثال شخصی را در نظر بگیرید که معنای زندگی خود را رفع درد از مردم جهان میداند و در این راستا به مردم آفریقا جهت رفع بیماری مالاریا یا افزایش سطح بهداشت کمک میرساند. به عنوان مثالی دیگر معلمی را در نظر بگیرید که توانمندسازی قشر ضعیف جامعه برای او معنادار است و در این راستا ارتقای سطح فرهنگ و آموزش کودکان دبستانی مناطق محروم را هدف معنادار خود میداند. باتوجه به مثالهای یادشده، توجه به این مفهوم و کار بر روی آن از جمله مهمترین کارهایی است که یک شخص در هر سن و سالی باید انجام دهد؛ چراکه رسالت، انگیزه و جهتگیری کل زندگی او را تحتالشعاع قرار میدهد. لذا چه بهتر که این کار از همان ابتدا و در سنین تحصیلی و آموزشی انجام شود تا زمان رسیدن به سن دانشگاه تکلیف انسان با خودش مشخص باشد. به راستی مدارس و دانشگاهها و نهادهای آموزشی ما چقدر برای این مفاهیم ارزش قائل هستند و در راستای آن خدمات ارائه میدهند؟ والدین چطور؟ آیا آنها صرف تحصیل در مدرسه و دانشگاه خوب را هدف تربیت فرزندانشان میدانند یا نه! امروزه ماجرا فرق کرده است و محتوا و مفاهیم اینچنینی در سبد ارزشی خانوادهها جای بالاتری پیدا کرده است؟
[1] Damon, W. (2008). The path to purpose: How young people find their calling in life. New York, NY: Free Press.
[2] Khosravi, S. (2017). Precarious lives: waiting and hope in Iran. University of Pennsylvania Press.