سهیلا غفاریدرDidiino·۲ ماه پیشحسچون لبت روی لبم حس میکنم/تب جون و تنت و تست میکنم/داغی تنتوروبدنم حس میکنم/کل وجودتو پره احساسمیکنم/یک تمنای بزرگ تو خودم حس میکنم/بازوهات…
سهیلا غفاری·۲ ماه پیشاعتمادهر بندی از تنم زخمی شد و در رگم خون مرد/اعتماد رنگش سیاه شد رفت ز دل رو دست خورد/هر حرف،هر قسم و یاد او از دلم اعتبارش کند برد/باورم بی تاب…
سهیلا غفاریدرDidiino·۲ ماه پیشسخنچون شود وقت سحر اغوش برایم باز کن/سخن و حرفی نگو هیچی نگو لب به لب باز کن/آن بهشت موعوداغوش داغ من است/من نوازش میخواهم بخوابان مرا ناز کن/…
سهیلا غفاریدرDidiino·۲ ماه پیشفهمیدیدل من عاشق که شد فهمیدی / یاغی بود رام تو شد فهمیدی / غرق ار تو شدفهمیدی /یار بیمار تو شد فهمیدی/افتاده در دام تو شد فهمیدی /مست اغوش تو…
سهیلا غفاری·۵ ماه پیشمارمن یارتوهستم تو یار که شدیدردام تو هستم تو مست که شدیجان رفته زدستم تو وصل که شدیصدنامه نوشتم جوابش ننوشتیمن شعر سرودم نخوانده گذشتیمن عاشق…
سهیلا غفاری·۵ ماه پیشرنجیدممیگویی به من چقدر خراب است ذهنتفکرخوب کنی خوب میشی باز میشه ذهنترنجیدم از این حرف که گفتی تو به مناین فاصله ساختی و گذاشتی بینتقلبم گرفته ز…
سهیلا غفاری·۵ ماه پیشاسمانیهاشما ای اسمانیها دل بخشش نداریدببخشید زمینی گناهکارکجای اسمان زندگانی میگذرانیدشما بخشنده اید مارو ببخشیدشنیدم اسمان روی بهشت استتا در روی ز…
سهیلا غفاری·۵ ماه پیشدر هر نفسیدر هرنفسی تورا جوان میبینمبر شانه خود تو را همای میبینمشاعرشده ام بیت غزلهای منیدر قصیده ام معنی ایمان منیکامل شده ام تورا کمال میبینمگویم…
سهیلا غفاری·۶ ماه پیشغروبمن همانم درغروب هر روز نشسته گریه کردهناله کرده شکایت دارد شکوه کردهاز انهاکه میخورد سنگشان برسینه ام گویم چنان کردهدلم خون گشت دگرلخته شده…
سهیلا غفاری·۷ ماه پیشسری بزن به خودتوقت کرددی یه سربه خودت بزنیه حالی از خودت بپرسببین روبه راهیکم وکسری نداریناراحت نباشیدلتنگ نباشییه کاری کن شادبشیاعتمادبه نفستت چطوره؟ وج…