تپه مارلیک در نزدیکی شهرستان رودبار در استان گیلان یکی از مهد یکی از کهن ترین و برجسته ترین تمدن های ایران بوده است. آثار تاریخی نفیس و بی شماری از تمدن مارلیک به جا مانده که نشانه ی شکوه و بزرگی فرهنگ ایرانی در عصر آهن بوده است.
کاوش های مارلیک یکی از بی سابقه ترین کاوش های جهان است، زیرا تاکنون کم تر دیده شده است، که در کاوش های باستان شناختی، گنجینه ای چنین گرانبها چه از نظر کمیت و چه از نظر کیفیت به دست آید. در این کاوش ها هم چنین انبوهی جام های طلا، نقره، مفرغ، موزاییک، چینی و بدل چینی به دست آمد. در میان جام هایی که در این کاوش ها به دست آمد؛ نمونه های بی مانندی وجود دارد، که در هیچ یک از کاوش های علمی جهان مانند آنها پیدا نشده است. از آن میان جام مارلیک را می توان نام برد، که از زرناب است و ارتفاع آن به ۱۸ سانتی متر می رسد. ارتفاع نقش برجسته های این جام تا دو سانتی متر نیز می رسد، که نشان دهنده مهارت استاد کاری است، که با ضربات چکش ان را آفریده است.
نقش وسط جام، درخت زندگی است، و در دو سوی درخت دو گاو بالدار در حال بالا رفتن از درخت دیده میشوند. نمایش بدن حیوان به حالت نیم رخ و نمایش سر آنها به صورت سه بعدی، از ویژگی های هنر ایرانی است، و همین هویت ایرانی سازنده جام را نشان می دهد. در کف جام، یک گل تزیینی زیبا نقش شده است، و در میان گل ، نقش خورشید دیده میشود، که شعاع های خود را به طور منظم پراکنده است.
تپه مارلیک محوطه ای باستانی در شرق سفیدرود و در دره «گوهر رود» رودبار در استان گیلان است. این تپه بقایای به جای مانده از تمدن باستانی متعلق به دست کم ۳۰۰۰ سال پیش است. پژوهشگران گمان میبرند که این تپه آرامگاه خصوصی فرمانروایان و شاهزادگان مردمان این تمدن بودهاست.
گروهی از پژوهشگران نام مارلیک را برگرفته از واژگان گیلکی «مار» و «لیک» (سوراخ) میدانند و دلیل این نام گذاری را انبوه مارهایی که در گذشته در آن زندگی میکردند میدانند. گروهی دیگر مارلیک را برگرفته از نام قوم آمارد میشمارند. آنها مارلیک را ساخته شده از ۲ واژه «مارد» (اشاره به آماردها) و «لیک» (قوم) میدانند. اگر این نظریه درست باشد این تمدن به مردم آمارد تعلق دارد.
این تپه تا سالهای دهه ۱۳۴۰ تمدنی ناشناخته بود. در طول سالهای ۱۳۲۰–۱۳۳۰ دامنههای البرز جولانگاه قاچاقچیانی بود که اشیابه دست آمده از دره گوهر رود را در بازارهای عتیقه به فروش میرساندند. در سال ۱۳۴۰ بود که دره گوهر رود توسط یک تیم باستان شناس ایرانی به سر پرستی دکتر عزتالله نگهبان کاوش شد. در این دشت تپههای باستانی زیادی وجود دارند که ۵ تپه مارلیک، زینب بیجار، دور بیجار، پیلاقلعه و جازم کول از همه مهمتر هستند.
نمایندگی بوتان در مارلیک با ذکر این موضوع :پژوهشگران بر این باورند که آثار باستانی این منطقه به فرمانروایانی تعلق دارد که در اواخر هزاره دوم و آغاز هزاره اول پیش از میلاد بر این منطقه حکومت میکردند. مردمان این تمدن مردگان خود را بنا بر آیین خود و همراه با اشیاء ارزشمند به خاک میسپردند. در این تپه ۲۵ آرامگاه وجود دارد و در برخی از آنها بازمانده استخوان به دست آمدهاست. در همه آرامگاهها اشیایی مانند ظروف سفالین، دکمههای تزئینی، انواع سرگرز، پیکان، جامهای چینی، طلا، نقره و مفرغ، خنجر، شمشیر، مجسمههای برنزی و سفالی، سرنیزه و کلاهخود و… پیدا شدهاست. پارچههای به دست آمده نیز خبر از وجود بافندگی در هزاران سال پیش در ایران میدهند. همچنین در کاوشگریها آثار ساختمان چهار دیواری پدیدار شد که در حدود ۳۰متر مساحت داشت و به نظر میآمد آرامگاه یا معبد باشد. گفته میشود که جامهای شیشهای در این محوطه از اولین نمونههای صنعت شیشه سازی بشر است.
برای مردم این فرهنگ خورشید تا حد پرستش مهم بودهاست. نقش خورشید به صورت ترنجهای هندسی در کف بسیاری از جامها و ظروف است. خورشید در مرکز همه چیز است و همه جاندران از روشنایی او زندگی میگیرند. همچنین به خاک سپردن مردگان با چنین اشیایی نشانگر اعتقاد آنها به زندگی پس از مرگ میباشد.
این نکته قابل ذکر است که آثار به دست آمده از این تپه به خصوص ظروف مفرغی شباهتهای زیادی به آثار به دست آمده از سیلک کاشان دارد. پارهای از باستان شناسان بر این باور هستند که اقوام سیلک در حقیقت همان مارلیکها بودند که بر آثر حمله آشوریها به منطقه سیلک کاشان مهاجرت کردند، و سپس با پیوستن به مادها در ایجاد امپراتوری مقتدر ماد در آغاز هزاره اول پیش از میلاد نقش به سزا داشتند.