آیلین امینی
آیلین امینی
خواندن ۴ دقیقه·۱ سال پیش

کتاب کیمیاگر : اثر پائولو کوئلیو


جوان، متعجب پرسید: «بزرگ‌ترین فریب دنیا دیگر چیست؟»

«این‌که در یک لحظه از حیات خود، مالکیت و فرمان زندگی را از دست می‌دهیم و تصور می‌کنیم سرنوشت بر زندگی مسلط شده است، همین نکته، بزرگ‌ترین فریب دنیاست.» (کیمیاگر – صفحه ۴۲)

وقتی پا به کتابفروشی میگذاریم میتوانیم کتاب های گوناگونی را در ژانر های مختلف ببینیم . کمدی،جنایی،علمی تخیلی،عاشقانه و.... دسته ای از این کتاب ها کتاب های فلسفس هستند که در بین حداقل هم سن و سالان من (نوجوانان) محبوبیت کمتری دارند . اغلب انها اینطور احساسشان را بیان می کنند که این کتاب ها حوصله سر بر هستند . خب درست است برخی کتاب های فلسفی را مانند کتاب دنیای سوفی شاید خیلی ها نپسندند چرا که نویسنده به طور مستقیم در ان راجع به فلسفه سخن گفته و سیر تاریخی گفته ها و ناگفته های سقراط و ارسطو و افلاطون را به قلم تحریر درآورده است .

کیمیاگر اما کتابی پر طرفدار و مشهور در دنیا است که در این گروه از کتاب ها قرار میگیرد . با این وجود این کتاب چاشنی داستانی بینظیری را در بر میگیرد که با تمام شدن کتاب خواننده ناگهان به خود می آید میبیند که با کارکتر اصلی داستان سفر کرده است و تجربیات او را گویی خود پشت سر گذاشته است


داستان کتاب کیمیا گر :

این کتاب بیانگر داستان چوپان جوانی به نام سانتیاگو است . سانتیاگو در آندلس متولد و بزرگ شد . پدر و مادرش دوست داشتند که او کشیش بشود ولی سانتیاگو سفر کردن را دوست داشت . به همین علت چوپان شد. در نهایت سرنوشت دست به دست هم میدهد و اتفاقاتی برای سانتیاگو می افتد که او تصمیم میگیرد وطنش را ترک کند و به دنبال گنج دفن شده ی اهرام مصر به قاره ی افریقا سفر کند . این جوان بی تجربه در ابتدای راه سختی های زیادی را تحمل میکند : پولش دزدیده میشود ،ناامید میشود،زبان کسی را بلد نیست و... ولی شرایط همینطور نمی ماند . سانتیاگوی جوان با امیدی که در دلش میجوشد تنها به هدف خود فکر میکند و برای رسیدن به ان هر کاری انجام میدهد در بلور فروشی کار میکند و سختی ها پیاده روی ها را تحمل میکند تا اینکه در میانه ی سفرش با کیمیاگری اشنا میشود . کیمیاگر به سانتیاگو درس های بزرگی میدهد و در این قسمت از کتاب ما میتوانیم مشاهده گر استعاره ها و مفهوم های عمیقی از داستان باشیم . استعاره هایی که خواننده را درخود غرق میکند و شاید به مدت دو روز تنها به جمله ای از این کتاب فکر کنید و ذهنتان را درگیر کند . در یکی از سفر های سانتیاگو با کیمیاگر انها به مقصدی میرسند و جوان تصمیم میگیرد که از چاه اب بردارد .وقتی به دم چاه میرسد دختری را به نام فاطمه ملاقات میکند . فاطمه و سانتیاگو به هم علاقه مند میشوند و حتی سانتیاگو تصمیم میگیرد که سفر خود را نیمه تمام گذاشته و با فاطمه ازدواج کند او برای تصمیم گیری از کیمیاگر مشورت میگیرد و در نهایت تصمیم میگیرد که رسالت خود را به پایان برساند . جوان کیمیاگر در اخر از هم جداشده و جوان به اهرام میرسد ولی وقتی انجا میرسد متوجه میشود که در اصل هیچ گنجی در اهرام نیست و جایی که گنج دفن شده است در کلیسای اندلس یعنی زادگاهش است . او برمیگردد و گنج را پیدا میکند و در اخر کتاب سانتیاگو به سمت شهر فاطمه به راه می افتد

مهمترین نتیجه ای که میتوان از این کتاب گرفت این است که گنج واقعی که سانتیاگو به دست اورد تجارب و نشانه هایی بودند که او را در این سفر راهنمایی کردند ،کیمیاگری بود که اورا با زندگی اصلی آشنا ساخت و فاطمه ای بود که به او شجاعت ادامه ی سفر را داد

کیمیاگر بهترین کتاب برای کسانی است که به حقایق و معنای زندگی علاقه مندند ولی از خواندن کتاب های فلسفی حوصله شان سر می رود

در اینجا داستان را بسیار مختصر توضیح دادم تا تنها با موضوع ان آشنا بشید . اگر از ان خوشتان امد میتوانید کتاب کامل را تهیه کرده و این داستان جذاب را بخوانید.

زمانی که واقعا خواستار چیزی هستی، باید بدانی که این خواسته در ضمیر جهان متولد شده است و تو، فقط مامور انجام دادنش بر روی زمین هستی. حتی اگر فقط هوس سفر کردن باشد یا ازدواج با یک دختر بازرگان… یا جستجوی گنج. روح دنیا از خوشبختی یا بدبختی هوس یا حسادت مردم انباشته است. هیچ نیست مگر یک چیز: تکمیل «حدیث خویش» که آن هم، تنها اجبار انسان‌هاست. وقتی خواستار چیزی هستی، همه جهان در تکاپوی آن است که تو به خواسته‌ات برسی. (کیمیاگر – صفحه ۴۶)

هرکس در پی رویایی است و رویاها شبیه یکدیگر نیستند. (کیمیاگر – صفحه ۹۱)

پیشنهاد مطالعه برای علاقمندان کیمیاگر پائولو کوئیلو

شعر رنج دیرینه هوشنگ ابتهاج

شعر تنهایی هوشنگ ابتهاج

اشعار سهراب سپهری

کتابکیمیاگر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید