اگر روزی بفهمید دنیایی که در آن زندگی می کنید فقط یک شبیه سازی کامپیوتری است چه احساسی خواهید داشت؟ امکان صحت چنین چیزی دور از دسترس نیست. با این حال، راهی برای کشف وجود دارد.
سه گانه محبوب ماتریکس دنیای مجازی را توصیف می کند که توسط ماشین های هوشمندی که انسان ها در آن زندگی می کنند در واقعیت شبیه سازی شده ایجاد شده است. اکنون یک استاد فلسفه و گروهی از فیزیکدانان به این ایده رسیده اند که ممکن است ما در یک جهان کامپیوتری به نام شبکه زندگی کنیم. ما توانستیم آن را شناسایی کنیم.
به گزارش دیسکاوری، در سال 2003/1382 یک فیلسوف انگلیسی به نام نیک بوستروم مقاله ای منتشر کرد که در آن این موضوع را مطرح کرد که شاید واقعاً در یک شبیه سازی کامپیوتری عددی زندگی می کنیم. بوستروم برای افزودن یک پیچ و تاب فوقالعاده ترسناک به ایدهاش، پیشنهاد کرد که نوادگان بسیار پیشرفته ما ممکن است چنین برنامهای را توسعه داده باشند. با هدف شبیه سازی گذشته، و بازآفرینی شیوه زندگی اجداد دور خود.
او احساس می کرد که چنین آزمایشی برای یک تمدن بسیار توسعه یافته اجتناب ناپذیر است. بوستروم استدلال کرد که اگر هنوز این اتفاق نیفتاده است، این بدان معناست که بشریت هرگز به اندازه کافی پیشرفت نکرده است و سرنوشت ما این است که یک گونه کوتاه مدت باشیم.
حتی برای فراتر از آن، می توان فرض کرد که هویت های هوش مصنوعی که فرزندان دور ما هستند. آنها علاقه زیادی به بازگشت به گذشته و شبیه سازی جهان اجداد بیولوژیکی خود داشتند.
این مضحک و عجیب است، اما اخیراً گروهی از فیزیکدانان از دانشگاه واشنگتن اعلام کردند که یک آزمایش بالقوه وجود دارد که می توان برای فهمیدن اینکه آیا واقعاً در شبکه زندگی می کنیم یا نه. از قضا، چنین رصدی اولین اثبات علمی یک طراحی هوشمند در پشت جهان است.
گروه دانشگاه واشنگتن همچنین پیشنهاد میکند که هویتهای فوقهوشمند، که از جهان خود خسته شدهاند، شبیهسازیهای عددی را برای کشف همه احتمالات ممکن در چشمانداز فضایی کوانتومی زیرساختهایشان (که انفجار بزرگ از آنجا پدید آمد) اجرا کردهاند. آنها گفتند: "این ممکن است عمیق ترین تلاشی باشد که تاکنون توسط یک گونه زنده انجام شده است."
قبل از اینکه این ایده را به عنوان یک فریب کامل رد کنید، خوب است بدانید که واقعیت چنین "شبه جهانی" می تواند بسیاری از اسرار وحشتناک جهان را حل کند. حدود بیست ثابت کیهانی در یک محدوده محدود و دقیق نگهداری میشوند که تنها دلیل آن مربوط به منشا حیات است. برای یک لحظه، تقریباً به اندازه بالانس خودکار بالا غیرممکن است. کافی است یکی از این ثابت ها را کمی تغییر دهیم و زندگی همانطور که می دانیم دیگر وجود ندارد. حتی ستاره ها و کهکشان ها نیز ناپدید خواهند شد. به این می گویند پیدایش انسان.
کشف انرژی تاریک در دهه گذشته بر عجیب بودن جهان افزوده است. نوعی «ضد گرانش» که تار و پود فضا-زمان را می شکند، نزدیک ترین چیز به مفهوم «هنوز هیچ» است. انرژی موجود در فضا 60 درجه ضعیف تر از آن چیزی است که فیزیک کوانتومی پیش بینی می کند. مایکل ترنر، متالورژیست معروف، انرژی تاریک را «عمیقترین راز در کل علم» میداند.
ما همچنین در دوره خاصی از تاریخ جهان زندگی می کنیم که طی آن جهان تحت تأثیر انرژی تاریک از کند شدن به شتاب تغییر کرده است. شخص واقعاً احساس می کند که باید فریاد بزند: "چرا من؟ چرا حالا؟"
اگر انرژی تاریک قوی تر بود، جهان قبل از تشکیل ستاره ها به دو نیم می شد. اگر کمی ضعیفتر بود، زمین خیلی وقت پیش فرو ریخته بود و مگابنگ دیگری ایجاد می کرد. ابعاد فوقالعاده کم نور آن به عنوان شواهد واضحی از جهانهای موازی در نظر گرفته شدهاند که هر کدام دارای قدرتهای تاریک خاص خود هستند که میتوانند باعث آسیب شوند. مثل این است که بگوییم در میان انبوه جهانهای موازی، جهان ما کسی است که در قرعهکشی برنده شد و تمام محدودیتهای فیزیکی برای مقداری که میتوانیم وجود داشته باشیم تعیین شده است.
سرانجام؛ یک جهان مصنوعی می تواند پاسخی به پارادوکس فرمی باشد (که در آن همه بیگانگان هوشمند هستند)، زیرا ما واقعاً در این دنیا تنها هستیم. این جهان منحصراً برای اجداد دور ما ایجاد شده است.
برای یادگیری هوش مصنوعی و وارد شدن به دنیای حرفه ای برنامه نویسی می توانید از DEVELOPER CLUB آکادمی رستاوا کمک بگیرید. شما با وارد شدن به این باشگاه، می توانید به صورت رایگان به مدت ۱۵ روز از مزایای آن بهره مند شوید که شامل ارتباط مستقیم با منتورها و اساتید برتر و همچنین دانشجویان است. فرصت را از دست ندهید و همین الان آن را امتحان کنید.
امروزه، ابررایانههایی که از تکنیکهای «کرومودینامیک کوانتومی شبکه» استفاده میکنند، تنها میتوانند بخش کوچکی از جهان را شبیهسازی کنند. به گفته مارتین ساویج، فیزیکدان دانشگاه واشنگتن، این مقیاس تنها کمی بزرگتر از هسته یک اتم است. مگا رایانه ها در آینده می توانند اندازه این شبه جهان را گسترش دهند.
به گفته محققان، اگر در چنین برنامهای زندگی کنیم، شاهد اطلاعاتی از شبکه زیرساختی برای ادامه فضا-زمان آن وجود دارد. این رد یا امضا می تواند به عنوان یک حد انرژی پرتو کیهانی ظاهر شود. این پرتوهای ساختگی به صورت مورب در دنیای مدل حرکت می کنند و در همه جهات اثر یکسانی ندارند. این برخلاف آنچه دانشمندان بر اساس کیهان شناسی مدرن انتظار دارند است.
اگر بتوان این نتایج را اندازه گیری کرد، فیزیکدانان باید تمام توضیحات طبیعی برای این ناهنجاری ها را به نفع ایده طراحی هوشمند کنار بگذارند.
اگر دنیای ما تقلیدی است; بنابراین افراد باهوشی که آن را مدیریت می کنند. آنها می توانند شبیه سازی را برای ایجاد یک جهان مشابه جهان ما اجرا کنند. در این صورت و بدون شک می توان مفهوم جهان موازی را «پردازش موازی کلان» نامید.
اگر همه موارد بالا برای انفجار مغز شما کافی نیست، Bostrom سطوح "تدریجی" واقعیت را متصور است. او میگوید: "ما میتوانیم افرادی که شبیهسازیهای ما را اجرا میکنند، خود شبیهسازی شدهاند؛ و خالقان آنها نیز میتوانند موجودات شبیهسازی شده باشند. فضایی برای سطوح بینهایت واقعیت وجود دارد و این تعداد میتواند در طول زمان افزایش یابد."
برای پیچیده تر کردن مسائل، بوستروم مجموعه ای از خدایان باستانی را تصور می کند او میگوید: «به نوعی، انسانی که شبیهسازی را اجرا میکند، مانند یک خداست، اما همه خدایان در سطح پایه واقعیت، توسط خدایان قدرتمندتر در سطوح پایینتر مجازات خواهند شد».
اگر همه جهان های موازی بر روی یک پایگاه کامپیوتری اجرا شوند، آیا می توانند صحبت کنند؟ اگر اینطور است، بهتر است امیدوار باشیم که مامور اسمیت مجنون ماتریکس هرگز شکل مادی خارجی به خود نگیرد.