دانشجویان دانشگاه تهران در ۱۶ آذر ۳۲ در اعتراض به ورود نیکسون معاون وقت رییس جمهور ایالات متحده «بانی اصلی کودتا علیه دولت ملی مصدق» دست به اعتراض و تظاهرات مسالمت آمیز زدند اما نظامیان تا دندان مسلح شاهنشاهی جهت مقابله با این اعتراض وارد سرای مقدس دانشکده فنی شدند و علاوه بر ضرب و شتم تعداد زیادی از دانشجویان، ۳ تن از آنان را به ضب گلوله از پای در آوردند. « قند چی، بزرگ نیا و شریعت رضوی» حزب توده بعدها بزرگ نیا و شریعت رضوی را از اعضای سازمان جوانان این حزب اعلام کرد و چه زیبا تعبیری از زبان دکتر علی شریعتی که گفت این سه شهید را در پیش پای نیکسون قربانی کردند.
درست روز بعد از واقعه ۱۶ آذر، نيكسون به ايران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهي كه هنوز به خون دانشجويان بي گناه رنگين بود دكتراي افتخاري حقوق دريافت كرد. صبح ورود نيكسون يكي از روزنامهها در سر مقاله خود تحت عنوان «سه قطره خون» نامه سرگشادهای به نيكسون نوشت؛ در اين نامه سرگشاده ابتدا به سنت قديم ما ايرانيها اشاره شده بود كه «هرگاه دوستي از سفر ميآيد يا كسي از زيارت بازمي گردد و يا شخصيتي بزرگ وارد ميشود ما ايرانيان به فراخور حال در قدم او گاوي و گوسفندي قرباني ميكنيم؛ آنگاه خطاب به نيكسون گفته شده بود كه «آقاي نيكسون! وجود شما آن قدر گرامي و عزيز بود كه در قدوم شما سه نفر از بهترين جوانان اين كشور يعني دانشجويان دانشگاه را قرباني كردند.»