ویرگول
ورودثبت نام
▀▄▀▄▀▄ YOUSEF ▄▀▄▀▄
▀▄▀▄▀▄ YOUSEF ▄▀▄▀▄
خواندن ۴ دقیقه·۲ سال پیش

حال و هوای کنکور هنر

سلام رفقا امیدوارم که حالتون خوب باشه

قبل از شروع گپ و گفت مان در این قسمت،میخواهم بگویم که اگر بخش قبل را خوانده اید شاید برایتان سوال پیش آمده باشد که طرف خودش هنوز باغچه اش بیل نخورده است و تکلیفی ندارد،چطور برای ما در مورد کنکور هنر صحبت میکند؟؟؟!!!

خب باید بهتان بگویم که هدف من از این نوشته هایم این است که در پایان مسیر،فارغ از اینکه نتیجه چه باشد،اگر حتی یک نفر از من درباره این راه پر پی پیچ و تاب سوال کرد،به او بگویم این نوشته ها را بخواند تا با آگاهی وارد این مسیر شود...حتما میگویید خب چرا نمیگذاری مسیرت به پایان برسد و بعد راجب این موضوع صحبت کنی؟!
من فکر میکنم حال و هوای همین الان ام که در میانه مسیر قرار دارم خیلی صاف و ساده تر از زمانی باشد که این مسیر را به پایان رسانده ام. از این لحاظ که اگر نتیجه دلخواه ام را کسب کنم ممکن است برایتان حرف هایی بزنم که شعار باشد و نتوانم آنچه در حین ماجرا رقم میخورد را برایتان تشریح کنم.و اگر بلعکس، نتیجه دلخواهم را کسب نکنم ممکن است صحبت هایم منفی باشد و متقابلاً اثر منفی روی شما بگذارد. پس، در این نوشته هایم صاف و ساده، و رک و راست با شما گپ خواهم زد؛ از این بابت خیالتان راحت باشد.

در قسمت قبل گفتیم که کنکور هنر مسیری دارد که لازمه آن پشتکار و علاقه بسیار است.من در فضای مجازی دوستانی را دیده ام که از پنج ماه قبل سوال می کردند که آیا از الان شروع کنیم موفق می شویم؟؟ و این سوال شان تا همین الان که با شما گپ میزنم ادامه دار است...اشاره کردیم که شروع کار ممکن است دشوار به نظر برسد اما اگر کمی صبور باشیم متوجه خواهیم شد که میتوانیم مسیر خوبی را پیش بگیریم.

از بد اقبالی ما، فارغ از تغییر و تحولات عجیب و غریبی که کنکور امسال به همراه داشت،اوضاع مملکت مان هم تعریفی ندارد و هر روز که از خواب بلند می شویم منتظر یک اتفاق و حادثه جدید هستیم.خب اگر بگوییم که اوضاع مملکت چه دخلی به درس خواندن ما دارد بی انصافی است.الان که با شما صحبت میکنم عزیزانی را داریم که دوستان شان و یا حتی اعضای خانواده شان به علت مسمومیت روی تخت بیمارستان هستند و خب فکر میکنم با من هم عقیده باشید که در چنین موقعیت هایی، درس خواندن اهمیت خودش را از دست میدهد چرا که پای سلامتی عزیزانمان در میان است؛ بگذریم...

چند روز پیش نتایج آزمون مرحله اول(دی ماه) به دستمان رسید و جایتان خالی، حسابی از اینکه شاهد آن کارنامه درخشان بودیم کیف کردیم...بماند که خیلی هایمان گمان می کردیم که این نمرات قرار است در عددی ضرب شوند و یا چه میدانم یک سری فعل و انفعالاتی انجام شود تا آن عدد کمی جان بگیرد.قسمت تلخ ماجرا آنجا بود که متوجه شدیم خیر!!! از این خبرها نیست و همان عدد نامردی که نظاره گرش هستیم،اعمال مان را نشان میدهد و قرار نیست تحت هیچ شرایطی کمی " آخ" بگوید و دستخوش تغییری باشد.

از بچه هایی که با کمی شیطنت کارنامه را دست کاری کرده بودند تا سر به سرمان بگذراند، تا آن دوستم که فکر می کرد منفیِ کنار نمراتش اشتباه تایپی بوده است، هیچ کدام مان حال و احوال جالبی نداشتیم،با آنکه میدانستیم که هنوز راه جبرانی هست و غم و غصه اصلی را میتوانیم در مرداد ماه نوش جان کنیم(((:

از طرفی عزیزانی را می دیدم که تحت تاثیر آموزشگاه ها قرار گرفته بودند و با آنکه میدانستند چهار درس تخصصی حذف شده است،بازهم برایشان سرمایه گذاری کرده بودند و کلی وقت شان را تلف کرده بودند و حالا پشیمان و افسرده بودند.

دوستانی رو داشتیم که سعی می کردند با مرور تجربه های اطرافیانشان به بچه ها امید بدهند و نگذارند در این باتلاق نا امیدی غرق شوند.از طرفی طبق معمول، افرادی هم بودند که کلا نتیجه به حالشان فرقی نداشت و در همان لحظات تبدیل شده بودند به بانمک ترین افراد روی این کره خاکی(:

صحبتم این است که حال و احوال ما در تمامی شرایطی که پیش می آید بستگی به خودمان دارد...یکی ممکن است با دیدن آن نتایج افتضاح کلا منصرف شود،دیگری ممکن است برایش همان نتایج بد، بشوند موتور متحرکی که میتواند سوخت او در ادامه مسیر را تامین کند. پس طبق تجربه من تا به الان این موضوع کاملا بستگی به خودمان دارد.

در یک پادکستی از دکتر تارا (طرفداران پادکست جافکری به عنوان دایی میشناسنشون) شنیدم که میگفتن برای کارهایی که اهمیت زیادی دارن برای ما (مثل کنکور) لازمه که در مقدمه و شروع کار وقت بیشتری بگذاریم.مثلا من خودم اشتباهی که کردم قبل از شروع سال تحصیلی نرفتم دنبال کلاس و یا کارهایی که نیاز است برای شروع انجام بدیم.به همین خاطر حدود دو ماه از وقتم را هدر دادم.پس سعی کنید قبل از شروع تان تمام پیش نیاز ها را فراهم کنید تا موقع شروع،خیالتان راحت باشد.

کنکور هنرکنکورینکته کنکوریدرس خوندنهنرستان
مشتاقم تا در این فرصت کم، هنر بیاموزم، گاهی سینما، گاهی ادبیات و گاهی...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید