ویرگول
ورودثبت نام
رایزن
رایزن
خواندن ۵ دقیقه·۱۰ ماه پیش

آیا پوپولیسم بر جنبش دانشجویی غالب می‌شود؟

دو تا کانال تلگرامی رو دنبال میکنم که اخبار مربوط به اعتراضات دانشجویی رو منتشر می‌کنند: دانشجویان پیشرو و شوراهای صنفی دانشجویان کشور.

اولی خیلی داغونه. دقیقا بز گریه که قادره به تنهایی یه گله رو گر کنه. مدیران کانال هنوز در توهم انقلاب به سر می‌برند و تلاششون دقیقا اینه که با تحریک احساسات مخاطب از جاهلان و متعصبان، قهرمان بسازند. مثلا این پیام رو نگاه کنید:

فارغ از اینکه توماج تا آخرش می‌مونه یا نه، اما این آدم صرفا یه جاهله و هیچوقت نباید به عنوان یکی از چهره‌های اصلی یه جنبش مطرح بشه. من دقیقا با همون گفته‌ای کار دارم که این کانال تلگرامی بهش افتخار میکنه:

مردم بالاتر از قانون هستن، چون کشور مال مردم است..

معتقدم این جمله عین پوپولیسم یا عوام‌گراییه. ویکی‌پدیا در مورد عوام‌گرایی اینجوری گفته:

عَوام‌گرایی یا پوپولیسم آموزه و روشی سیاسی است در طرفداری کردن یا طرفداری نشان دادن از حقوق و علایق مردم عامه در برابر گروه نخبه. در سده بیستم بیشتر جنبش‌های «عامه‌گرا» با جنبش‌های آمریکای لاتین و هند شناخته می‌شد اما از دهه ۱۹۸۰ به بعد این جنبش‌ها در کشورهای کانادا، ایتالیا، هلند، اسکاندیناوی و ایالات متحده نیز درجاتی از موفقیت را به‌دست آورده‌است. بزرگداشت مفهوم مردم (یا توده) تا حد مفهومی مقدس، و باور به اینکه هدف‌های سیاسی را می‌باید به خواست و نیروی مردم جدا از حزب‌ها و نهادهای موجود پیش برد. عوام‌گرایی خواست مردم را عین حق و اخلاق می‌داند و بر آن است که می‌باید میان مردم و حکومت رابطهٔ مستقیم وجود داشته باشد. هم چنین با ایمانی ساده فضایل مردم را در برابر منش فاسد طبقهٔ حاکم یا هر گروهی که موقعیت سیاسی و منزلت اجتماعی برتر داشته باشد قرار می‌دهد و می‌ستاید. یکی از ویژگی‌های عوام‌گرایی یافتن «توطئه‌های ضد مردمی» در هر جاست و این برداشت معمولاً به دشمنی‌های نژادی و قومی دامن می‌زند.

من موافق نخبه‌گرایی نیستم، اما با عوام‌گرایی در این شکل ساده‌انگارانه‌اش که هر خواست مردمی رو بالاتر از حق و حقیقت و قانون در نظر می‌گیره‌، مخالفم. اگه عوام جهل و تعصب داشته باشه، عوام‌گرایی فاجعه به بار میاره.

نمونه‌اش همین قانون باطل اجبار حجاب حداکثری تنها برای زنانه.

قبلا اثبات کردم چیزی که اصله، خود حجاب و عفافه و حد حجاب یه مساله فرعیه که با شرایط زمان و مکان میتونه تغییر کنه. اینجا دیگه در موردش حرفی نمی‌زنم.

به الان نگاه نکنید که درصد مهمی از جامعه با این قانون مخالفه. زمانی که این قانون وضع شد، وضعیت این طوری نبود. اول انقلاب دقیقا همین شد که خواست و نظر عوام جاهل (حتی کسی مثل خمینی هم در این زمینه جاهل بوده) بالاتر از حق یا حقیقت یا قانون الهی قرار گرفته. سال 57 مردان و زنانی انقلاب کردند که معتقد بودند زن باید با چادر و چاقچور بگرده و این نظر و خواست شخصی رو به زور بر همه تحمیل کردند. اینکه نسل پنجاه و هفتی نظر شخصی خودش رو به عنوان حق می‌دید، صرفا حاکی از جهل اون نسله. اما اینکه این خواست رو به زور توسری تحمیل کرد، حاکی از بیماری اون نسله. تشخیص من سادیسمه یا میل به دگرآزاری.

پس دقت کنیم که وضعیت امروز دقیقا نتیجه همینه که اون مردم خودشون رو بالاتر از حق و حقیقت می‌دیدند و اگه هنوز هم این قانون باطل برقراره، به همین دلیله که اخلاف اون نسل هنوز هم نظر و خواست خودش رو بالاتر از حق و حقیقت می‌دونه و درست به اندازه همون نسل میل به دگرآزاری داره. شاهد بیماری معتقدان به اجبار حجاب حداکثری تنها برای زنان این برخوردهاست که در کانال شوراهای صنفی دانشجویان کشور بازتاب داده شده:

به نظر میرسه در این چند سال اخیر یه جنبش دانشجویی در حال شکل‌گیری بوده. بعد سرکوب 88 در فضای دانشگاهی و در بین دانشجویان کشور یه بی‌تفاوتی نسبت به سیاست وجود داشت. اما امروز وضعیت تغییر کرده و شاهد این هستیم که سیاست مجددا دغدغه دانشجویان شده.

دانشجویانی که در 88 سرکوب شدند، اشتباه از خودشون بود. درک درستی از مفاهیمی مثل قانون و حق و حکومت و اسلام و مانند اینها نداشتند و از طرف دیگه، پشت آدمی اشتباهی (اکبر شاه) جمع شدند. من به شخصه اهمیتی نمیدم که سرکوب شدند.

اما این جنبش دانشجویی جدید باید حواسش رو به شدت جمع کنه و از اشتباهات اون نسل جاهل قبلی بپرهیزه. مثلا باید در انتخاب دوستان و یاران وسواس زیادی نشون بده. دوستی یه عده دقیقا مصداق دوستی خاله خرسه است. توماج یه دوست احمقه و با مزخرفات و جهل خودش تیشه به ریشه جنبش دانشجویی می‌زنه.

اما مهم‌ترین نکته‌ای که یه جنبش دانشجویی نباید فراموش کنه، اینه که طبق قاعده بازی کنه. اگه بخوان مثل اون کانال اول فقط در حرف «انقلاب، انقلاب» کنند و یا از درگذشتگان قهرمان‌های پوشالین بسازند، به هیچ جایی نمی‌رسند.

کانال دوم (شوراهای صنفی) بهتر عمل میکنه. اما این هم بی‌ایراد نیست. طبق اون چیزی که ازشون دیدم، دو تا ایراد دارند. اول، با آدم‌های اشتباهی می‌جنگند و دوم، در فاز تدافعی قرار دارند.

به نظر میرسه فضای دانشگاه‌ها الان اینجوریه که مسئولان جاهل و بیمار و متعصب برای حفظ باطل خودشون مکررا به دانشجویان تجاوز می‌کنند و دانشجویان هم کارشون شده اینکه در برابر این تجاوزات یا اعتصاب کنند یا اینکه با صدای بلند جارش بزنند.

دانشجویان باید بفهمند مشکل از حراست دانشگاه نیست. اونها یه سری بیمارند که بیماری خودشون رو به اسم قانون توجیه می‌کنند. مشکل اصلی از قانونه؛ یعنی مجلس و شورای نگهبان طرف جنگ‌اند. دانشجویان الان نباید به خاطر این اقدامات متجاوزانه و احمقانه این مسئولان رده‌پایین کشور عصبانی بشن. باید مزاحمت‌های این افراد رو به چشم سرزنش‌های خار مغیلان ببینند و برای تغییر قانون از طریق خود قانون بجنگند.

طبق گفته اژه‌ای در دانشگاه‌ها کرسی آزاداندیشی هست. دانشجویان باید از این امکان به بهترین نحو استفاده کنند و خواست خودشون رو به گوش مسئولان اصلی کشور برسونند. دانشجویان معترض باید خواستار داشتن جلساتی منظم با مثلا نمایندگان مجلس باشند و این به دست نمیاد به جز اینکه تمام دانشجویان معترض از قبل از طریق بحث و جدل در خود دانشگاه به یه وحدت کلمه رسیده باشند.

خلاصه‌اش این میشه که اگه قرار باشه یه جنبش دانشجویی سالم شکل بگیره، دانشجویان باید به دو تا نکته دقت کنند:

اول، از مزخرفات پست‌مدرنی (مزخرفاتی مثل اینکه نظر و خواست مردم بالاتر از هر چیزیه) اجتناب کنند و بپذیرند حق یا حقیقت یا قوانین مطلقی وجود دارند که هیچکس حق نداره برخلافشون بخواد.

دوم، یکصدا خواستار جلساتی انتقادی با مسئولان رده بالای کشور باشند.

هر طریق دیگه‌ای یه سرابه.

جنبش دانشجوییآزادی بیان
در کار کلام
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید