سوالات امتحان رو برای اون آقا فرستادم. در جواب بهم گفت:
سوال درست طرح کن. چیزی که تو کتاب باشه. بعضی هاش قابل استفاده هست و بعضی هاش نیست. امتحان باید قابل سنجش و ارزیابی باشه. آنارشیسم که حاکم بر کلاس نبوده.
جواب من این بود:
همه این سوالات از کتاب طراحی شده. بگو کدومش از خارج کتابه؟ کدوم سوال قابل سنجش و ارزیابی نیست؟
مثلا سوال 12 رو نگاه کن. من با این سوال به سنجش این مساله میپردازم که دانشآموز تا چه اندازه حاضره با حکومت همراهی کنه. البته لازمهاش اینه که دانشآموز جرات حرف زدن داشته باشه. اگه از این بترسه که با گفتن حقیقت نظر خودش، بکنندش تو گونی، امکان نداره راست بگه.
یا سوال سیزدهم، سوال بسیار مهمیه. من با استفاده از این سوال، به سنجش این مساله میپردازم که دانشآموز در واقعیت چی دیده. اون ویژگیهایی که تو کتاب گفته که فقط شعاره. چرا دانشآموز باید یه سری شعار رو از حفظ به من بگه؟ درستش اینه که ازش بخوام بگه در واقعیت چی دیده.
سوال هشتم هم بسیار مهمه. تو به عنوان معلم دفاعی کشور باید بدونی دانشآموزانت در مورد اقتدار کشورت حقیقتا چه فکری میکنند. سنجش این مساله وظیفه توئه.
سوال یازدهم هم همینه. تو وظیفه داری با ذهن دانشآموز خودت آشنا بشی. تو وظیفه داری ازش بخوای بهت بگه در مورد وضعیت کشور چه فکری میکنه. چرا؟ چون وظیفه تو اینه که شبهاتش رو برطرف کنی. وقتی نظر حقیقی دانشآموزت رو نمیدونی، چطور میخوای شبهاتش رو برطرف کنی؟
این امتحان ترازه. اون امتحانهای تستی که معلمهای امروزی میگیرند، اصلا امتحان نیست. یعنی هیچ چیزی رو سنجش نمیکنه.
صفحه سه کتاب خودت نوشته امنیت پایدار با همکاری مردم و مسئولان محقق میشه. همین دانشآموزان باید برای تامین امنیت کشور همکاری کنند. این امتحان به سنجش این مساله میپردازه که نسل جدید کشور تا چه اندازه حاضرند بر سر این مساله با مسئولان همکاری کنند.
و دقت کن که این فقط امتحان اوله. این امتحان صرفا برای آشنایی با ذهن دانشآموزه. من با این امتحان با ذهن دانشآموز خودم آشنا میشم تا برای بعدش برنامهریزی کنم. این شیوه تدریس منه. این چیزیه که باید در مدارس اجرا بشه. شما هم باید همین شیوه تدریس رو اجرا کنی.
چنین امتحان باعث هرج و مرج میشه؟