رایزن
رایزن
خواندن ۲ دقیقه·۹ ماه پیش

درباره نماز

نماز رو میشه از دو بعد فردی و اجتماعی بررسی کرد. اول این رو بخونید:

نماز دو بعد فردی و اجتماعی داره.
البته بعد فردیش به این برمی‌گرده که نماز از ته دل باشه
نماز شکره
و شکر حاکی از امیدواریه
و میدونی که امید برای تداوم حرکت لازمه
بعد اجتماعی هم برمیگرده به نماز جماعت
اصل نماز به جماعته
رو هدف از جمعی خواندن نماز، این بوده که جامعه مومنین هر روز ساعت‌هایی دور هم جمع بشن و از حال هم باخبر بشن و در مورد مسائل جامعه بحث کنند

در مورد بعد فردی یه دوست یه سوال پرسید که چرا اینقدر روی این شکل از شکرگزاری تاکید شده. جوابم این بود:

گفتم که چون تمرینیه برای شکر و حفظ امیدواری
اما سوال اینه که چرا همه مجبور شدند به یک شکل واحد چنین کاری رو انجام بدن
مسأله اینه که محمد به جای اینکه به افراد فقط توصیه کنه امیدوار و شکر گزار باشند، یه تمرین روزانه بهشون داده که انجامش باعث حفظ این دو میشه
از طریق یه عمل و یه عادت، امید حفظ میشه
یه بار در مورد این پرسیدی که چطور به لحاظ عملی از دیگران گذر کنیم و فقط در حرف نباشه
نماز یه عمله برای حفظ امید
یا مثلا روزه رو نگاه کن
معتقدم مهمترین حکمت روزه آماده نگه داشتن بدنه
ریاضت به بدن برای اینکه به سمت تنبلی و کاهلی نره
حالا محمد اگه فقط به این اکتفا میکرد که به افراد بگه تن‌پرور نشید، به نظرت چند درصد از افراد انجام میدادند؟
اما وقتی عملی مثل روزه تعریف میشه، در عمل فرد از تن‌پروری دور میشه

اما در مورد بعد اجتماعیش به مطلب زیر نگاه کنید:

هگل مطالعه اخبار رو نماز انسان جدید معرفی کرد.
اما من میگم کار سیاسی از طریق اصناف نماز جماعت انسان جدیده.
برای مثال، نماز جماعت دانشجویان اینه که در تشکل‌های دانشجویی دور هم جمع بشن و دهن مسئولان کشور رو سرویس کنند. نماز جماعت کارگر اینه که صنف تشکیل بده و برای احقاق حقوق خودش مطالبه‌گری کنه.
مسجد زمان محمد یه مکان سیاسی بود. پیش‌نماز یا امام نماز جماعت سیاست‌مدار بود.
جمهوری اسلامی مسجد رو از معنای اصلی خودش (که سیاسته) خالی کرده. فقط یه نگاه به نماز جماعتی که در مدارس یا دانشگاه یا ادارات برگزار میشه، بندازید. بی‌معنیه.


حکمت مطلق
در کار کلام
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید