قبل شروع: اگه به منابع اسلامی رجوع کنید، تنها چیزی که در مورد عقل گیرتون میاد، اینه که قوه تشخیص حق از باطله. همین. در ادامه من هم در مورد عقل و انواعش توضیحاتی میدم. کامل نیست. فقط یه بخششه. فقط اینکه من هر چی میگم، از هگله. پس به هگل احترام بذارید.
حیوانات هم عقل دارند، اما عقلشون پنهانه. عقلشون خودآگاه نشده. این عقل پنهان بهشون کمک میکنه یه سری مجردات رو درک کنند. مثلا زنبورها از طریق نماد برای ارتباط استفاده میکنند. برای مثال، یه زنبور اگه یه جایی رو پیدا کنه که شهد زیادی توش وجود داشته باشه، میره به کندو و با یه نوع حرکات موزون اطلاعاتی رو به سایر زنبوران منتقل میکنه. این یعنی زبان. پس حیوانات عقل دارند، اما عقل پنهان ناخودآگاه.
هگل به این مرحله از عقل میگه verstand. قبلا این رو تحت عنوان فهم انتزاعی ترجمه میکردم. اما اشتباه بود. درستش اینه: عقل انتزاعی یا مجردنگر. این عقل به انسان کمک میکنه امور مجرد و انتزاعی رو درک کنه. ما ریاضیات رو با این عقل داریم. زبان رو با این عقل داریم.
این عقل مجردنگر که حیوانات رده بالا دارند، هنوز از خودش آگاه نیست، در نتیجه عقل مطلق نیست. عقلی نیست که حیوان بتونه باهاش خدا یا امر مطلق رو بشناسه. برای همین، حیوانات هنر و دین و فلسفه ندارند. انسانی که خدا رو میشناسه و به زبان هنر یا دین یا فلسفه این خدا رو برای دیگران تبیین میکنه، واجد عقل مطلقه. عقل مطلق عقلیه که با یه روش مشخص، حقیقت رو میشناسه.
بشر واجد این عقل مطلقه. هگل به این عقل مطلق میگه vernunft.
اما این عقل مطلق هم در طول زمان کامل میشه.
قبل از اینکه عقل مطلق پدید بیاد، عقل مجردنگر یا verstand، باید تبدیل به خودآگاهی بشه.
عقل انتزاعی یا مجردنگر که از خودش بیخبره، در یه زمان از خودش آگاه میشه. اون لحظه، لحظه ظهور خودآگاهیه. روی این نکته دقت کنید که وقتی عقل وقتی از خودش آگاه میشه، خودآگاهی و من پدید میاد، عقل مطلق به وجود نمیاد.
به خاطر همین، کودک واجد خودآگاهی میشه. از وجود خودش باخبر میشه. اما هنوز مطابق با عقل مطلق عمل نمیکنه. عقل مطلق یه من آزاده.
لحظهای که کودک مخالفت میکنه، لحظهایه که verstand به vernunft تبدیل میشه. عقل مطلق در این لحظه پدید میاد. اما این عقل یا vernunft هم در لحظهای که پدید میاد، باز هم کامل نیست. باید از مراحلی بگذره تا برسه به عقل مطلق. سه مرحله داره: جدال و نظر و شورا.
عقل اول که پدید میاد، جدال میکنه. باید جدال کنه. روش تکامل عقل همینه. مرحله اول، جداله.
درسته که عقل نباید در این مرحله باقی بمونه، اما باید به این مرحله از عقل، در زمان ظهور خودش، احترام گذاشت.
عقل مطلق زمانی حقیقتا ظاهر میشه که همه شورا کنند.
حرفهای بالا رو دیدید؟ هگل تمام این حرفها رو از خود مفهوم وجود بیرون کشیده. هگل وقتی فلسفه رو شروع کرده، هیچی نداشته. تنها چیزی که داشته یه مفهوم تنها به نام وجود محض بوده. اما از همون وجود محض، تمام این حرفها رو بیرون کشیده.