این مدت با افراد زیادی مواجه شدم. بالاخره رسیدم به یکیشون که جانشین فرمانده است. حدودا چهار پنج ماهی با هم سروکله زدیم تا در نهایت مجبور شدم نامه زیر رو براش بنویسم:
نکته اول: خامنهای باید از خودش بناله چون از ماست که بر ماست. فقط دشمن نیست که ولایت فقیه رو استبداد جلوه میده، سربازان خود خامنهای در سپاه هم همین کار رو انجام میدن.
نکته دوم: قرار به شایستگی باشه من باید مسئول جهاد تبیین در سپاه شهرستان خودم باشم، نه اینکه صلاحیتم توسط یه موجود جاهل و تنبل تعیین بشه (میگم تنبل چون یکی از کارهایی که در زمینه تبیین میکنه، اینه که تو خیابون جلوی یه زن بدبحجاب رو میگیره و با رعایت ادب بهش میگه خانم شما لطفا فلان کتاب رو که در مورد حجابه، بخون و رد میشه. اون موجود همین کار رو به عنوان کار جهادی جا میزنه.
نکته سوم: اگه نه اجازه بده در مدارس تبیین کنم و نه اینکه با مسئولان بر سر قوانین باطل جدل و شورا داشته باشم و نه اینکه کارت پایان خدمتم رو بده و بهم بگه باید تا آخرش رو برای ما خرحمالی کنی، بهش میگم تو صرفا یه لجنی و دیگه ادامه نمیدم.