ویرگول
ورودثبت نام
رایزن
رایزن
خواندن ۱۵ دقیقه·۱ سال پیش

پرده سوم از جدل بر سر فیزیک

قبل شروع: این متن ادامه این متنه.
در این قسمت شاهد این خواهید بود که من کلّ عالم رو می‌ریزم وسط. با منطق هگل و البته مشاهدات امروزی، میشه چنین تصویری از عالم ساخت. البته اول بحث یکم به تکرار می‌گذره. اما از وسط به بعد، شاهد چیزهای زیادی خواهید بود. یعنی اگه خوندید، تا تهش رو برید. شاید اولش کسل‌کننده باشه، اما از وسط به بعدش خوب میشه.
این متن، کامل ادامه متن قبله. از همونجایی که تموم شد، ادامه بدید.

فیزیک‌دان:
«اجازه بدهید اول یک چیز را با یکدیگر حل کنیم، اینکه اگر پاسخی ندارید نباید اولین جایی که دست می‌گذارید عدم پیشرفت تکنولوژی باشد. وقتی خطوط طیف هیدروژن برای ما قابل مشاهده است، خطوط طیف اتم‌های دیگر نیز به همان راحتی قابل مشاهده است.
پس قبول کردید در بیگ بنگ ماده پدیدار شده است؟»

من:
«نه مساله یه چیز دیگه است.
ببین بحث من سر شدت تابش هر عنصره.
امواج الکترومغناطیس چطور تشکیل میشن؟
چیزی که فهمیدم وقتی ذرات باردار انرژی جنبشی خودشون رو از دست میدن، این انرژی به صورت موج الکترومغناطیسی درون فضازمان منتشر میشه (این درسته؟ روش دیگه‌ای برای به وجود آوردن این امواج هست؟)
نکته اینه:
هیدروژن و هلیوم به دلیل سبکی خیلی راحت شتاب میگیرند و انرژی جنبشی شدیدی به دست میارن. به همین دلیل شدت تابششون هم زیادتره.
اگه این درست باشه، طبیعتا امواج تابشی از این دو عنصر بیشتر از بقیه عناصر دوام میاره.
صبر کن.
قبول دارم ماده پدیدار شده. اما نه به اون صورتی که بیگ بنگ میگه.
اول اینکه فضازمان همیشه بوده و نامتناهی هم هست. یعنی هر صفحه‌ای در فضا بگیری، به دلیل نامتناهی بودن فضا، این صفحه به صورت یه صفحه مستقیم و اقلیدسی خواهد بود (اما در اطراف جرم، فضا خم میشه و هندسه‌های نااقلیدسی اینجا کاربرد دارند. در مورد این باید بیشتر صحبت کنیم).
دوم اینکه طبق نظریه بیگ بنگ تمام ماده و فضای عالم در یه نقطه متمرکز بوده. اما من میگم فضا از همون اولش به همین صورت پخش بوده و در یه زمان اولین ماده ازش خارج شده.
اون لحظه پدیدارشدن ماده یه انفجار بزرگ نیست. ماده زمانی پدیدار میشه که تعداد نامتناهی از نقاط فضا شروع میکنند به یه حرکت هماهنگ.
منظورت کدوم سه اشکاله؟
اونهایی که در مورد تابش زمینه کیهانی مطرح کردی؟
اگه آره، که فکر میکنم بهشون جواب دادم.»

فیزیک‌دان:
«خیر این کاملا اشتباه است. خطوط طیف اتمی، حاصل پرش کوانتومی بین لایه‌های الکترونی اتم است. اصلا خیالت را راحت کنم از این موضوع که طیف آن‌ها را نیافته‌ایم دست بردار. چون ما دقیقا می‌دانیم که آن کهکشان‌ها از چه چیزی درست شده اند. اگر‌ چیزی غیر از هیدروژن و هلیوم بود، به راحتی یافت می‌شد. پس این را کنار بگذارید و سعی کنید با نظریه‌تان علت جوانی کهکشان‌های اولیه را توجیه کنید.
من پاسخی ندیدم. صرفا گفتید که بیگ بنگ فقط پدیدار شدن ماده بوده است. اگر اینطور است پس انبساط عالم را نیز به شکلی که بیگ بنگ مطرح می‌کند، قبول دارید. یک انفجار که همچنان در حال گسترش است. این توجیه از فراکتال‌ها منطقی تر به نظر می‌رسد. اینطور نیست؟»

من:
«یه سوال بپرسم: نور خورشید مگه حاصل همجوشی هسته‌ای نیست؟
اما یه جواب برات داشتم.
ماده ازلی نیست.
ماده در زمان پدید اومده. این جوانی کهکشان‌های اولیه رو توجیه میکنه.
دقیق بگو کدوم سه اشکال
دقیق‌تر بگم.
این سه اشکالی رو یه بار دیگه بگو تا تمومش کنیم و بعد بریم سر هندسه عالم.
شاید این بحث هندسه عالم رو باید از اول میکردیم. این هم یه بحث جدیه. من یکم در مورد هندسه‌های نااقلیدسی خوندم. الان میتونم در موردش دقیق برات توضیح بدم»

فیزیک‌دان:
«بالاتر هست، یا پیام‌های مرا نمی‌خوانید یا زحمت کمی گشتن در پیام‌ها را به خود نمی‌دهید.
بله نور خورشید حاصل همجوشی هسته ای است. ما با بررسی نور خورشید، خطوط طیف اتمی عناصر سازنده‌ی خورشید را مشاهده می‌کنیم و می‌گوییم خورشید از این عناصر تشکیل شده است»

من:
«صبر کن. اگه منظورت از سه ایراد اینه، که من جوابش رو دادم [منظورم سه ایراد مرتبط با تابش زمینه‌ایه]
پس نور خورشید حاصل پرش کوانتومی بین لایه‌های الکترونی نیست.
نور خورشید هم از این طریق به دست میاد که هیدروژنی که گرما و انرژی زیادی درون خودش داره و طبیعتا جنب و جوش زیادی هم داره، به یه هیدروژن دیگه میخوره و در نتیجه انرژی خودشون رو به صورت یه موج به بیرون خودشون می‌تابند. درسته؟
حتی در مورد پرش کوانتومی در بین لایه‌های الکترونی، این الکترونه که انرژیش رو به صورت یه موج از دست میده.
اگه این درست باشه، طبیعتا شدت هر موج بستگی به انرژی اولیه اون پروتون یا الکترون داره.
درسته؟»

فیزیک‌دان:
«به علاوه این سه پرسش. من پاسخ قانع کننده ای دریافت نکردم.
موضوعی که مطرح کردید در اخترفیزیک به آن line blanketing یا line absorption گفته می‌شود. بله ممکن است بعضی از خطوط طیف اتمی، در فضا توسط غبار و توده‌ها جذب شده باشد یا در اثر ردشیفت ضعیف شده باشد. اما حتی با تجهیزات جدیدتر نیز ما نتوانسته‌ایم عناصر دیگر را در این کهکشان‌ها به میزان زیادی بیابیم. از طرف دیگر شواهد دیگری برای اینکه این کهکشان‌ها جوان هستند داریم
اول اینکه این کهکشان‌های دوردست کوچک‌تر هستند و ساختار آن‌ها مانند کهکشان‌های بعدی تکامل پیدا نکرده است و مانند توده‌ هستند تا دارای یک ساختار. ساختار منظمی ندارند و نامنظم هستند. همچنین ستاره‌های سازنده‌ی این کهکشان‌ها بیشتر ستاره‌های بزرگ و آبی هستند که این نیز نشان از تولد تازه‌ی این ستاره‌ها دارد.»

من:
«من جواب دادم.
فکر کنم شما نخواستی قانع بشی.
جواب این هم دادم.
حتی اگه فرض کنیم اون کهکشان‌ها واقعا جوان هستند، تضادی با نظریه من نداره.
چون ماده از اول نبوده
و فکر کنم خودت بهتر بدونی.
هیچ نظریه‌ای نیست که بتونه به تمام سوالات جواب بده. حتی بیگ بنگ هم گاف داره. برای همین رو میارن به خرافاتی مثل انرژی تاریک.
اما من توضیحات قانع‌کننده‌ای به ایرادات شما دادم
به نظرم یه بار دیگه بخون»

فیزیک‌دان:
«اجازه بدهید یک چیز را روشن کنیم، آیا نظریه‌ی شما، یک نظریه‌ی فلسفی‌ست یا یک نظریه‌ی علمی؟»

از اینجا به بعد، از کلّ عالم یه تصویر می‌سازم. یه سری از چیزهایی که در ادامه میاد، خیلی جدیدند، همین امروز بهش رسیدم. پس ممکنه برخلاف مطالب قبلی باشه. برای مثال قبل از این گفته بودم ممکنه اولین ماده 14 میلیارد سال پیش پدید اومده باشه. اما در ادامه خواهید دید برخلاف این حرف میزنم. اون صرفا یه احتمال بود. این هم که در ادامه میاد، صرفا یه احتماله. اما خیلی منطقی‌تر از قبلیه.

من:
«تو به چی میگی یه نظریه فلسفی و به چی میگی یه نظریه علمی؟ بیا قبلش در مورد این مساله به تفاهم برسیم.
یه مساله دیگه هم هست میخوام در موردش باهات حرف بزنم. دیشب داشتم به آسمون نگاه میکردم. یه ایده به ذهنم رسید.
من گاهی علف میکشم. علف کمک میکنه ذهنم باز بشه. دیشب رو علف بودم که اون ایده به ذهنم رسید. ایده رو برات میگم. میخوام ببینم قبل از من کسی بهش رسیده یا نه. اگه آره، تحت چه عنوانی نامیده میشه.

درست شنیدید. حقیقتش یکی از اهدافم اینه که از علف جرم‌زدایی کنم. اگه ادامه متن رو بخونید، متوجه میشید علف چرا میتونه مفید باشه. اما اگه کسی فکر میکنه این حرف خلاف قانونه و میخواد گزارش بزنه، بهش توصیه میکنم قبل از گزارش زدن بیاد بر سر اینکه چرا علف میتونه مفید باشه، صحبت کنیم. میخوام خوب حالیش کنم دارم از چی حرف میزنم. اگه قانع نشد، خودم قول میدم در متن بعد، یه نامه غلط کردم بنویسم. پس گزارش نزنید و بیایید بحث کنیم. ممنون میشم. از خود ویرگول هم تقاضا میکنم اگه کسی گزارش زد، بهش گوش نکنه و بیاد با خودم صحبت کنه تا بهش حالی کنم مساله چیه.

یه نقطه رو در نظر بگیر به عنوان مرکز عالم. مهم نیست چه نقطه‌ای، هر جا رو دلت خواست مرکز بگیر. و بیا از اون نقطه رفتار موج الکترومغناطیس رو بررسی کنیم. این کاریه که فیزیک‌دانان میکنند. فکر میکنم انیشتین در مورد این نظر میده. رفتار موج الکترومغناطیس نه. اشتباه شد. پیام‌های موج الکترومغناطیس رو بررسی کنیم
این موج برای ما حامل پیامه
پیامی از سرتاسر عالم
اما پیامی که میاره، مربوط به زمانی که به ما میرسه، نیست.
پیام این موج، متناسب با فاصله‌اش از مرکز، به یه زمان عقب برمی‌گرده.
ما الان میتونیم یه دستگاه مختصات چهاربعدی از اون مرکز رسم کنیم
به این نحو:
یه دستگاه مختصات سه بعدی بساز. در فضای r3.
یه نقطه رو بگیر مرکز
سه محور i و j و k به صورت عمود بر هم از این نقطه خارج میشن. نقطه صفر و صفر و صفر در این دستگاه مختصاتی، اینجا و اکنونه. زمان و مکان حال. هر جقدر از این مرکز دور بشیم، به زمان عقب بازمی‌گردیم، در حقیقت، در مکان به عقب برمی‌گردیم. فضازمان فهمیدی چیه؟ الان فهمیدی اشتباهت چی بوده؟
این ایرادی که تو میگیری [منظورم از ایراد، ایراد مرتبط با جوان بودن کهکشان‌های دوردسته] به این نظریه (که من طرفدارش هستم، یعنی «فضا ازلیه و از درون در حال انبساط») وارد نیست
جواب اینه:
این چیزی که تو می‌بینی، مربوط به زمان گذشته است.
تو داری 13 میلیارد سال پیش رو می‌بینی.
در 13 میلیارد سال پیش، خود کهکشان راه شیری هم مثل اون بوده.
یه کهکشان جوان بوده و همون خصوصیاتی رو داشته که تو الان می‌بینی که اون داره.
اون کهکشان جوان در فاصله 13 میلیارد سال نوری از ما، آیینه خود ما است.
راه شیری هم 13 میلیارد سال پیش، اون شکلی بوده.
اما الان این شکلیه.
پس تمام کهکشان‌ها الان این شکلی‌اند.
این نشون میده در تمام نقاط فضا، ماده همزمان شکل گرفته.
یعنی یه جا شکل گرفته، همزمان شروع کرده به شکل دادن به بقیه نقاط.
عالم بی‌انتها است
اما وقتی یه ماده شکل گرفته، فقط یه ماده، همون زمان شروع کرده به تحت تاثیر قرار دادن بقیه
اول یه ماده شکل گرفته، یه ماده پایدار:
پروتون
پروتون، الکترون رو شکل داده.
پروتون شروع کرده به بازتولید خودش در فضای اطراف خودش.
البته قبلش کوارک بوده.
کوارک خودش و غیر خودش رو بازتولید کرده
و بعد با خودش پیوند برقرار کرده
سه جفت کوارک
متناسب با محورهای x y z
هر جفت هم مثبت و منفی داره
کوارک چیه؟
یه حرکت در درون فضا.
بی‌نهایت نقطه بی‌جرم و بی‌بعد فضا شروع میکنند به یه حرکت دور خودشون
یه حرکت هماهنگ
و به سرعت نور میرسند
اما بیشتر از سرعت نور نمیتونن حرکت کنند
در نتیجه جرم میگیرن
این جرم یه واحد میشه
حالا پروتون چیه؟
یه حرکت پایدار بین سه تا کوارک
نمیدونم چه حرکتی بین اینها هست
اما بدون شک یه حرکت دارند
شاید بشه اینجوری گفت:
دو تا کوارک که بار مثبت دارند، با واسطه یه کوارک که بار منفی داره، به دور هم می‌چرخند.
و در این چرخش به سرعت نور میرسند
در نتیجه یه جرم باردار میشن
یه جرم باردار پایدار
این جرم باردار که یه حرکت داره، دور خودش فضا رو به حرکت در میاره.
الکترون رو می‌سازه
و این هیدروژن میشه یه ذره پایدار در دمای عادی
در دمای پایین
هیدروژن خودش رو باز تولید میکنه
در فضای نزدیک خودش از خودش میسازه
اینجوری اولین ستاره‌ها تشکیل میشن.
یه ستاره تشکیل میشه و اطراف خودش ستاره می‌سازه
نور و جاذبه این خورشید شروع میکنه به اغتشاش فضای اطرافش
بخاطر جرمش فضا رو خم میکنه
و به خاطر نورش فضا رو مرتعش میکنه.
موج الکترومغناطیسی میسازه.
با ضایعات ناشی از تشکیل ستاره یه منظومه ستاره‌ای تشکیل میشه.
این ستاره فضاهای دورتر خودش رو مغشوش کرده
اونجاها هم فضا مناسب میشه برای تشکیل اولین کوارک‌ها
و بعد همین روند تکرار میشه
هر منظومه، خودش رو به صورت یه شبکه بازتولید می‌کنه.
اگه منظومه در فاصله نزدیک تشکیل بشه، به درون منظومه اول کشیده میشه.
اما اگه در یه فاصله مشخص تشکیل بشه، ممکنه اینقدر بیاد جلو که با هم تشکیل یه کهکشان اولیه بدن.
انبساط خود فضا مانع از این میشه که نیروی جذب این دو جرم در هم ادغام بشن
برای همین کهکشان تشکیل میشه
ما الان درون یه شبکه نامتناهی از کهکشان‌ها زندگی میکنیم
یه شبکه نامتناهی از کهکشان‌ها که در فضای r3 پخش شدند.
یعنی کل فضا پر شده از کهکشان
حداقل این منطقه‌ای که ما هستیم، پر از کهکشان شده
و کل این منطقه، اگه محاسبات دانشمندان درست باشه، 13 میلیارد سال پیش شروع شده
یعنی اون چیزی که می‌بینیم، 13 میلیارد و خرده‌ای سال پیش شروع شده
هر کهکشان مثل یه ویروسه
یه کهکشان اولیه شکل گرفته و مثل ویروس خودش رو در فضای اطراف خودش بازتولید کرده.
معلوم نیست چند سال پیش این بازی شروع شده
اما یه زمان شروع شده
منطقه ما به گفته این دانشمندان (که من چندان هم قبول ندارم) از 14 میلیارد سال پیش شروع کرده
اینکه در همچین فضای عظیمی یه دفعه این همه کهکشان شکل می‌گیره، حاکی از اینه که بازی از خیلی سال پیش شروع شده.
کی؟
نمیدونم
اما اگه یه روز ببینیم، میتونم زمانش رو بهت بگم
ولی خود فضا، ازلی و ابدیه
ماده در زمان پدید اومده
اون هم به این طریق که برات تعریف کردم
اول سه جفت کوارک
بعد پروتون
بعد الکترون
بعد دوران هیدروژن به دور خودش
بعد همجوشی هسته‌ای
تشکیل نور
البته نوترون هم هست.
احتمالا نوترون یه ذره پایدار دیگه است که منتها جمع کوارک‌هاش باردار نیست
پس نوترون و پروتون ذرات پایداری هستند که خودشون رو بازتولید میکنند
و وقتی به قدر کافی زیاد بشن، شروع میکنند به چرخش دور همدیگه و وقتی سرعتشون به اندازه کافی زیاد بشه، بهم میخورن و سایر عناصر رو تشکیل میدن
یه جا این بازی شروع شده و بعد همین بازی رو در بقیه جاها شروع کرده
اینکه کل این منطقه از 14 میلیارد سال پیش شروع شده، نشون میده ما از نقاط مختلف مورد حمله سایر کهکشان‌ها و یا منظومه‌ها قرار گرفتیم.
این منطقه‌ای که ما می‌بینیم، تا حدودا 14 میلیارد سال پیش آروم بوده.
اما یه دفعه لشکر کهکشان‌ها و منظومه‌ها از همه نقاط بهش حمله کردند
یه سری ذرات ناپایدارند.
این ذرات ناپایدار چی هستند؟
مثلا مزون
دو کوارک داره
و ناپایداره
اما همین هم اگه به سرعت نزدیک به نور حرکت کنه، حرکتش پایدار میمونه
هیچوقت نمیتونه به سرعت نور برسه
اما خیلی نزدیک به نور حرکت میکنه و به همین دلیل پایدار میشه
متوجه میشی دارم چی میگم؟
یه نکته دیگه
فضا هنوز هم پر نشده
چون نامتناهیه هنوز هم نقاطی هست که بی‌نهایت از ما دورند و توش هیچ کهکشانی تشکیل نشده
در همه جهات هنوز هم چنین نقاطی هست
فضای محض
که در حال انبساط خودشه
یه فضای سه بعدی بی‌نهایت در نظر بگیر که کل این شبکه کهکشانی داره توش از تمام جهات پیشروی میکنه
هی داره بزرگتر میشه
اما هیچوقت به پایانش نمیرسه
حالا نکته قشنگ‌تر میدونی چیه؟
هر شبکه کهکشانی محدوده.
بالاخره در مقایسه با خود فضا، هر شبکه محدود و متناهیه
بیا طول یه شبکه رو بگیریم واحد اندازه گیری
حالا میتونیم فرض کنیم اگه فضا به صورت r3 و در هر جهت نامتناهی باشه، در فواصل بسیار بزرگتر از واحد طول هر شبکه کهکشانی، یه شبکه کهکشانی دیگه هست
به احتمال زیاد چند تا شبکه کهکشانی هست
در خود این فضای بی‌نهایت، جا به جاش احتمال داره شبکه کهکشانی تشکیل شده باشه که هیچ ارتباط خاصی هم با هم نداشته باشند
و در حال بزرگ کردن خودشون هستند و ممکنه یه زمان به هم برسند
همونجوری که یه جسم آلی از نقاط مختلف شروع میکنه به پوسیدن و این نقاط به هم متصل میشن، شبکه‌های کهکشانی هم در نقاط محتلف تشکیل میشن و در نهایت به هم میرسند
یعنی یه شبکه واحد رو تشکیل میدن
و این فرایند هیچوقت تموم نمیشه
چون فضای r3 نامتناهیه
اما بذار برات بگم اولین خورشید چطوری خودش رو بازتولید کرده.
اولین خورشیدی که تشکیل شده، کوارک‌ها رو فرستاده به دورترین نقاط از خودش در فضای خالی اطرافش.
این کوارک‌ها بالاخره یه زمان در فضا متوقف میشن. چون فضا در حال انبساطه و کوارک بالاخره متوقف میشه
کوارک‌ها وقتی برسن به یه نقطه خالی خودشون رو بازتولید میکنند
اگه سه تا یا شاید هم شش تا کوارک برسن به یه منطقه، اول خودشون رو بازتولید میکنند و بعد پروتون و نوترون رو می‌سازند و بعد یه خورشید دیگه
به اندازه کافی جنون داشت؟»

فیزیک‌دان:
«خیلی زیاد.»

من:
«دیروز از کتابخونه یه کتاب گرفتم به اسم نسبیت انیشتین به زبان ساده (نوشته ریاض شمس‌الدین).
راهگشا بود.
فهمیدم شما فیزیک‌دانان چی رو نمی‌بینید.
شماها به نور نگاه میکنید. به طور کلی، به موج
اما موج پیامرسان خوبی برای عالم نیست
چون سرعتش محدوده
با چشم عقل ببین
اما یه سوال خیلی مهم:
وحدت بزرگ رو دیدی؟»

فیزیک‌دان:
«مساله همین است که اگر فقط با چشم عقل ببینید، دیگر علم نیست. علم نیاز به آزمایش دارد. باید آزمایشی طراحی کرد که این گفته‌ها را اثبات کند.
تا وقتی که آزمایشی آن را نشان ندهد، فلسفه است و نمی‌توانید انتظار داشته باشید در مجامع علمی چندان مورد توجه قرار گیرد. مگر اینکه اثبات ریاضیاتی آن مشخص شود آنوقت فیزیکدان‌های تجربی خود آزمایش مناسب را خواهند یافت.»

من:
«میخوای چه کار کنم؟
طبق این نظریه، هر ستاره درست عین یه موجود زنده، تخم پاشی میکنه.
کوارک‌ها رو میفرسته به نقاط دور از دسترس خودش و بعد اون کوارک‌ها یه خورشید دیگه تشکیل میدن. دقیق‌تر بگم، دور از دسترس جاذبه‌اش
باید سفر یه کوارک رو زیر نظر بگیریم
اما اگه بخواهیم زیر نظرش بگیریم، رفتار کوارک عوض میشه»

فیزیک‌دان:
«باید بتوانید نتایج آزمایشاتی که هست را براساس این نظریه تفسیر کنید»

من:
«آزمایشات رو بگو تا ببینیم میشه تفسیر کرد یا نه»

فیزیک‌دان:
«عناوینش را برایت می‌فرستم. یا خودت باید مطالعه کنی یا صبر کنی تا من پست‌هایش را منتشر کنم. چون فرصت نمی‌کنم یک بار توضیح دهم و یک بار هم پست آن را منتشر کنم.»

من:
«عناوینش رو بذار.
هر زمان فرصت کردم یکی یکی نگاه میکنم
تو خودت هم هر کدومش رو که فرصت کردی، بذار تا ببینم چی»

پ.ن: ببینیم در ادامه چی میشه!


ابطال بیگ بنگکلامهگلحکمت مطلقعالم به مثابه کلّ
در کار کلام
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید