
این عنوان جالب نتیجه یکی از تحقیقات آقای پارکینسون نویسنده و مورخ بریتانیایی است.
این قانون، که در سال ۱۹۵۷ مطرح شد، به پدیدهای در سازمانها و کمیتهها اشاره دارد که در آن افراد یا گروهها وقت و توجه نامتناسبی را صرف بحث و تصمیمگیری دربارهٔ مسائل جزئی و پیشپاافتاده میکنند، در حالی که مسائل کلیدی، پیچیده و بسیار مهم را به سرعت و بدون بحث کافی، تصویب میکنند یا نادیده میگیرند.
پارکینسون این ایده را بر اساس مشاهدات خود از جلسات یک کمیتهٔ مسئول تصویب طرح احداث یک نیروگاه اتمی مطرح کرد:
موضوع این جلسه ساخت نیروگاه اتمی (قرارداد ۱۰ میلیون پوندی) بود اعضای این جلسه که اکثرا افراد غیرمتخصص بودند در عرض 2.5 دقیقه مذاکره در مورد این موضوع پیچیده را به متخصصان واگذار کردند و در ادامه جلسه سکوت کردند تا نادان به نظر نرسند.
موضوع بعدی جلسه ساخت سایهبان دوچرخه در محیط نیرگاه بود که هزینه بسیار کمی حدود 50 پوند داشت . اعضای جلسه در مورد این موضوع ساده و پیش پا افتاده ۴۵ دقیقه مذاکره و صحبت کردند چون همه میتوانستند یک سایهبان دوچرخه را در ذهن خود تصور کنند و درکی از آن داشتند، هر کس میخواست "سهمی در تصمیمگیری" داشته باشد و نظرات بیپایان ارائه دادند.
نتیجهگیری پارکینسون: زمان صرف شده برای بحث روی یک موضوع، نسبت معکوس با اهمیت و هزینهٔ آن موضوع دارد.
۲. چرا مردم به چرندیات علاقه نشان میدهند؟ (علل روانشناختی)
سطح درک عمومی: موضوعات ساده (مانند رنگ یک سایهبان یا محتوای روزمرهٔ شبکههای اجتماعی) برای همه قابل فهم هستند. این موضوعات نیازی به دانش تخصصی ندارند و همه میتوانند فوراً نظر بدهند.
اجتناب از پیچیدگی: بحث در مورد مسائل پیچیده مانند مدل OKR یا ساختار یک راکتور) نیاز به تلاش شناختی بالا دارد و خطر "اشتباه کردن" را افزایش میدهد. بنابراین ذهن ناخودآگاه، بحث را به سمت مسائل سادهتر هدایت میکند تا از چالش فرار کند.
تمایل به مشارکت: همه میخواهند در یک گروه یا جلسه مفید به نظر برسند و سهمی در تصمیمگیری داشته باشند. وقتی موضوعی بسیار تخصصی باشد، فرد احساس میکند نادیده گرفته شده است. در عوض، در مورد مسائل پیشپاافتاده، فرد میتواند بهراحتی مشارکت کند و حس ارزشمندی خود را ارضا نماید.
۳. ارتباط این اصل با توسعه کسبوکار
مدیران زمان خود را تلف میکنند: این قانون توضیح میدهد که چرا تیمهای مدیریت، ساعتها وقت را صرف بحث دربارهٔ جریمهٔ دیرکرد یا شکل لوگوی جدید میکنند، اما به سختی ۳۰ دقیقه برای طراحی استراتژی کلان دو ساله وقت میگذارند.
یک مدیر حرفه ای در نقش مربی باید مجموعه خود را از دام بحثهای "سایهبان دوچرخه" خارج کرده و مستقیماً به سمت راکتور اتمی (چالشهای کلیدی کسبوکار) هدایت کند.
در جلسات شما ممکن است افرادی حضور داشته باشند که رای آنها مهم است ولی دانش و صلاحیت در مورد موضوع تخصصی مورد نظر شما نداشته باشند .در این مواقع می توانید مباحث تخصصی را با افراد معدودی که حضور دارند مطرح کنید و برای بقیه که دانش و صلاحیت لازم را ندارند یک مسئله بی ارزش را عنوان کنید تا آنها هم بتوانند نظر دهند و در نهایت احساس کنند دیده شده اند و به موضوع شما رای موافق دهند .