حق ارتفاق به موجب ماده 93 قانون مدنی،حقی است برای شخص در ملک دیگری که به موجب آن صاحب ملک به اعتبار مالکیت خود می تواند از ملک دیگری استفاده نماید همانند حق عبور از ملک دیگری ، حق داشتن ناودان و مجرای فاضلاب در ملک مجاور نمونه هایی از حق ارتفاق هستند.
حق ارتفاق به شیوه های ذیل ایجاد می شود:
1-به موجب قرارداد : مالک ملک،می تواند با قرارداد حق عبور و یا حقوق دیگری را به شخصی واگذار کند. به طور معمول حق ارتفاق با همین شیوه ایجاد می شود.
2-به حکم قانون: ممکن است حق ارتفاق ناشی از حکم مستقیم قانون و مربوط به وضع طبیعی املاک باشد.
1- عینی و وابسته به ملک است و اختصاص به زمین دارد.
2- حق ارتفاق اصولاً یک حق دائمی است مگر اینکه صریحاً برای مدت محدودی برقرار شود.
3-حق ارتفاق تابع ملک و فرع بر مالکیت زمین است،به این معنا که نمی توان جداگانه به دیگری انتقال داد و همواره با زمین منتقل می شود.
4-حق ارتفاق قابل تقسیم نیست.
مطابق ماده 99 قانون مدنی اصل بر عدم وجود حق ارتفاق است مگر اینکه وجود حق ارتفاق به وسیله قرارداد یا امر دیگری اثبات شود.
در حق ارتفاق مالک نمی تواند مانع استفاده صاحب حق و موجب تضییع و تعطیل حق ارتفاق شود چرا که در این صورت مالک مسئول خسارات دارنده حق خواهد بود و صاحب حق نیز نمی تواند از حدود اذن مالک تجاوز کند و طرز اعمال و محل اجرای حق را تغییر دهد فقط می تواند از حق خود مطابق شرایط قرارداد بهره مند گردد و اگر صریحاً پیش بینی نشده است مطابق عرف و عادت رفتار نموده و به بهانه ی استفاده از حقش در ملک دیگری نمی تواند سوء استفاده کند که در صورت تعدی و تفریط ضامن خواهد بود.
اگر در قرارداد حق ارتفاق،اجرای آن به محل معینی اختصاص داده نشده باشد تعیین محل آن با مالک است تا جایی که به حق ارتفاق ضرری نرسد.
هزینه های اعمال حق و نگهداری و بهره برداری از هر حقی بر عهده صاحب حق است مگر اینکه خلاف آن توافق شود.
برخی موارد ،بدون آن که قراردادی منعقد گردد مالک به دیگری اذن می دهد که از ملک او استفاده کند ، اذن در ارتفاق اباحه محض و تابع اراده مالک است بدون اینکه برای او ایجاد تکلیف نموده و یا ایجاد حقی برای مأذون نماید مالک هیچ الزامی در نگهداری اذن نداشته و می تواند از اذن خود رجوع کند.به طور مثال ،اگر شخصی به همسایه خود اذن دهد که از چاه خانه او آب ببرد همسایه نمی تواند اذن مالک را موجب برقراری حق برای خود بداند.
از آن جا که حق ارتفاق ،محدود کننده استفاده ی مالک است ،به طور معمول در سند رسمی ملک،درج می شود،اما اگر حقوق ارتفاقی ،به هر دلیل ثبت نشده باشد کسی که مدعی داشتن حق ارتفاق در ملک مجاور است و قرارداد مکتوبی ندارد،برای اثبات حق خود باید در مراجع قضایی اقامه دعوا کند، همچنین برای این که حق مزبور در پرونده ثبتی ملک درج شود الزام مالک به ثبت آن نیز قابل مطالبه است.
هرگاه کسی که صاحب حق ارتفاق بوده و در ملک دیگری حق المجری و یا حق الشرب دارد برای برداشتن آب می تواند وارد خانه مالک شده و از آن عبور نماید که اجازه مزبور مبتنی بر قاعده عقلی ((الاذن فی الشی ء الاذن فی الوازمه)) است .انجام هر عملی عقلاً متوقف بر انجام مقدمات و لوازم آن است و استفاده از حق ارتفاق مستلزم وسایل انتفاع از آن نیز خواهد بود.
دعاوی مربوط به املاک و حقوق راجع به آن ها در دادگاه محل وقوع ملک،مطرح می شود.
حکم به اثبات حق ارتفاق در ملک مجاور،جنبه اعلامی دارد و تعلق حق مذکور را برای خواهان مستحکم می کند. به این ترتیب اثبات حق ارتفاق،مرحله اجرا ندارد اما صاحب حق ارتفاق که آن را در دادگاه ثابت کرده است،می تواند به استناد این حکم،دادخواست ثبت حق ارتفاق را تقدیم کند و یا دعوای رفع مزاحمت و ممانعت از حق یا دعاوی دیگری مطرح نماید.