در حال یافتن مطلبی بودم که در مورد نوشتن مقاله به سبک اقتباسی باشه و به نظرم موضوع کودک جالب بود و بعد از چند تا سرچ کردن و خوندن چند مطلب در این رابطه فهمیدم که چقدر والدین و کسانی که در ارتباط با کودک هستیم، اصول رفتار با کودکان رو نمیدونیم و به اشتباه باهاشون رفتار میکنیم و این در حالیکه این رفتار ها میتونه خیلی آسیب زننده و مخرب باشه براشون.من میخوام یکسری از این مطالب که جالب بود رو براتون بگم:
یکی از بهترین مطالب در این زمینه بحث توضیح دادن مسائل بود، متاسفانه ما از کودکان انتظار داریم که تمام حرف های ما رو بدون هیچ سوالی گوش کنند و درخواست های ما رو انجام بدن و در قبالش هیچ توضیحی ندیم! این نوع از رفتار درست نیست و ما باید بهش بگیم که چرا ازش میخوایم که این کار رو انجام بده یا چرا انجام نده.
من به این اصل که بچه ها خیلی سریع از بزرگتر ها و اطرافیان الگو برداری میکنند باور دارم، پس من به عنوان یک والد خودم هم باید قوانینی که بیان میکنم و گوشزد میکنم رو رعایت کنم تا بچه با دیدن اجرا شدن قوانین از جانب من، قوانین رو رعایت کنه.
باید به فرزند خودمون قدرت تصمیم گیری رو آموزش بدیم و این کار رو به چه شکلی میشه انجام داد؟ اینکه تو کوچکترین مسائل فرزندمون رو دخیل کنیم تا بتونه تصمیم بگیره مثلا: بهش قدرت انتخاب بدیم که کدوم لباسش رو میخواد برای تولد بپوشه.
میدونیم که اگر کارهای کودکمون رو خودمون انجام بدیم، کارها سریع تر و دقیق تر پیش میرن ولی این دلیل کافی نیست برای اینکه نذاریم کارها رو خودشون انجام بدن، پس ما باید صبرمون رو بیشتر کنیم و اجازه بدیم خودشون کارها رو پیش ببرن تا بتونن یاد بگیرن حتی اگر انجام دادن کارها توسط فرزندانمون زمان بیشتری ببره.
میتونیم با پرسیدن برخی از سوال ها از خود کودک، اعتماد به نفسش رو تقویت کنیم.مثلا کودک میخواد بسته بندی وسیله ای رو باز کنه ولی بلد نیست؛ از ما کمک میخواد ما در اون لحظه به جای اینکه خودمون بسته رو باز کنیم میتونیم ازش بپرسیم که به نظر خودت چجوری میشه بسته رو باز کرد؟ و بهش فرصت بدیم تا آزمون و خطا کنه تا بتونه یاد بگیره و این فرصت دادن و توجه میتونه کمک کنه تا اعتماد به نفس کودک تقویت بشه.
در نهایت اینکه، ما باید صبر و حوصله داشته باشیم تا بتونیم روند تربیتی کودک رو درست پیش ببریم و این اتفاقی نیست که یک شبه رخ بده.
امیدوارم که این مطلب براتون مفید بوده باشه. :)