از دید من شنیدن تجربه های افراد تو زمینه های مختلف میتونه خیلی جالب باشه البته اگر حوصله شنیدنش رو داشته باشیم!
پس اگه حوصله اشو داری باهام همراه شو
زندگی خوابگاهی، انتخابی که برای برخی از افراد در مسیر زندگی رخ میده و میتونه تا آخر عمر دوران لذت بخشی براشون باشه یا حتی بالعکس.
برای من به عنوان دانشجوی ورودی سال 95 دانشگاه تبریز، بهترین دوران زندگیم تا به این لحظه دوران دانشجویی و علی الخصوص زندگی خوابگاهیم بوده.
سه سال و نیمی که الان وقتی بهش نگاه میکنم برام خیلی کوتاه به نظر میاد و هنوزم که هنوز خاطراتش رو مرور میکنم و لذت میبرم. این دوران میتونه برای بعضی از افراد خیلی سخت بگذره و برای عده دیگه ای خیلی خوشایند باشه. من خوشبختانه دسته دوم بودم و میخوام در مورد اینکه چجوری میتونه براتون لذت بخش تر باشه صحبت کنم.
شما وارد محیطی میشی که آدم های مختلف با نظر ها و دیدگاه ها و عقاید و فرهنگ های مختلف وارد اون محیط شدن پس در وهله اول باید بتونی به نظراتشون احترام بذاری.
خوابگاه خونه خودتون نیست که هرچی بگی همه گوش کنن و همه چی طبق خواسته خودت پیش بره! پس باید سعی کنی انعطاف پذیر باشی و بتونی خودت رو تا حدی که باعث اذیتت نشه با شرایط موجود وفق بدی.
رعایت کردن یکسری از قوانین تو زندگی دانشجویی خیلی مهمه، مثلا اینکه باهم توافق کنید که ساعت مشخصی چراغارو خاموش کنید و بخوابید و سر و صدا نباشه، چون نه تنها خود اتاق بلکه واحد و طبقه ای که هستید هم در صورت عدم رعایت این قضایا شاکی خواهند بود! ( حالا نترسید! فک نکنید خوابگاه مثل پادگان، ولی به شکل کلی رعایت این موضوع ها به نظم و روال خوب زندگی با چند نفر دیگه کمک میکنه ).
باید بتونی کارات رو بر اساس برنامه ریزی پیش ببری و همیشه هم سو با کل اتاق پیش نری چون آخر شب میبینی که به هیچکدوم از کارات نرسیدی!
مهم ترین نکته ای که در مورد زندگی خوابگاهی هست اینکه تا جایی که میتونی با دوستات و هم اتاقی هات بری بگردی و خوش بگذرونی و لذت ببری و بعد از اتمام اون دوره بشینی خاطرات رو مرور کنی و بگی « عه یادش بخیر چه روزای قشنگی بودن» :)
