اینستاگرام از آن اپلیکیشنهایی است که نیازی به معرفی ندارد. همینحالا، حاضرم با اطمینان بگویم که همگی شما یا از کاربران فعال اینستاگرام هستید یا گاهگاهی برای پر کردن وقتتان به سراغ آن میروید. اگر در شبکه مجازی اینستاگرام به تولید محتوا مشغولید یا میخواهید فعالیت خود را در این حوزه آغاز کنید، خواندن ادامه این نوشته تا حدودی برایتان سودمند خواهد بود. اگر هم تولید محتوا نمیکنید و قصد تولید محتوا در اینستاگرام را ندارید، باز هم پیشنهاد میکنم تا انتهای این نوشته همراه من باشید.
اصولاً هنگامی که شروع به نوشتن میکنید، در فضای اینستاگرام یا هر جای دیگر، اگر میخواهید نوشته خود را منتشر کنید، از همان اول باید مخاطبانتان را مشخص کرده باشید. با مشخص شدن همین مخاطبان است که متوجه میشوید چه حرفهایی را باید بزنید و چطور بزنید. حتی نوع پستها و استوریهایی که تهیه میکنید هم به نوع مخاطبانتان بستگی دارد.
البته که در هر کاری و هر چیزی، سرعت اهمیت بالایی دارد اما این موضوع در شبکههای مجازی، از جمله اینستاگرام، نمود بیشتری پیدا میکند. هنگام تولید محتوا در اینستاگرام، هرگاه دیدید در حال نوشتن جملات طولانی و توضیحات پرجزئیات هستید، به خودتان گوشزد کنید که نه شما و نه مخاطبانتان وقت کافی ندارید. اینستاگرام هم وقت کافی ندارد و قصد دارد مدام پستهای جدید و جدید و جدیدتر را به کاربران خود نمایش بدهد. پس شما حداکثر به اندازه پنج یا شش کلمه وقت دارید، مخاطبانتان را مجذوب، علاقهمند، کنجکاو یا متعجب کنید و آنها را وادارید که مطالبتان را بخوانند.
اولین کلماتی که برای هر کپشن انتخاب میکنید، اهمیت بالایی دارد. شاید مخاطبی که شما را فالو کرده، چون به صفحه شما علاقهمند شده، استوریهایتان را کامل و بادقت بخواند اما مخاطبی که شما را فالو نکرده و حتی نمیشناسد، با همان پنج یا شش کلمه اول کپشنهایتان قضاوت میکند که آیا باید وقتش را به خواندن توضیحات شما اختصاص بدهد یا بهسرعت به سراغ پست بعدی برود.
در فضای اینستاگرام، هم باید ساده بنویسید و هم کوتاه. جملات طولانی و مرکبی که همزمان چند اطلاعات جدید را در خود جای دادهاند، برای مخاطبان پرسرعت اینستاگرامی، خستهکننده و احتمالاً نامفهوم خواهد بود. بهجای این کار، تاحدامکان از جملات کوتاه استفاده کنید. اشکالی ندارد اگر تراکم اطلاعات مطالبتان پایین باشد. گاه ممکن است برای ارائه یک نکته یا اطلاعات جدید به مخاطبتان، از پنج یا شش جمله کوتاه استفاده کنید.
هنگام تولید محتوا در اینستاگرام، دو راه بیشتر ندارید: یا باید احساسات مخاطب را هدف قرار بدهید یا اطلاعاتی را به او ارائه کنید. البته اگر زرنگ باشید، میتوانید راه سومی هم برای خودتان باز کنید و آن اینکه هم اطلاعات بدهید و هم احساسات مخاطب را برانگیزد.
پستهای احساسی همانهایی هستند که ما را میخندانند، باعث تعجب ما میشوند، ترحم و دلسوزی را در ما بیدار میکنند یا اشکمان را درمیآورند. بعد از خواندن کپشنها، پستها و استوریهای اینچنینی، نمیتوانید ادعا کنید که نکته جدیدی یاد گرفتهاید یا بر دانش شما افزوده شده. فقط میتوانید بگویید کمی خندیدهاید یا گریهتان گرفته. برعکس، متنهایی هم هستند که اطلاعاتی را به مخاطبان خود عرضه میکنند. خوشبختانه، تعداد و تنوع بالایی هم دارند. اگر صفحه شما هم از نوع دوم است، پیشنهاد میکنیم مخاطبان خود را با اطلاعات، اشباع نکنید! مخاطبی که بعد از ۹ ساعت کار، به خانه برگشته یا بعد از ساعتها کارِ خانه، تصمیم گرفته به اینستاگرام خود سر بزند، ذهنش برای دریافت حجم بالایی از اطلاعات، زیادی خسته است. پس لطفاً تراکم اطلاعات متنهایتان را کمی پایین بیاورید اما حواستان باشد با حذف اطلاعات و جایگزینی احساسات، صفحهتان به ابتذال نکشانید.
اینستاگرام جایی است که شما میتوانید با میلیونها کاربر در ارتباط باشید، بدون اینکه در طول عمرتان با حتی یکی از آنها رودررو شوید. مخاطبانی که صفحه شما را دنبال میکنند، از این که شما گاهی خود را در نوشتههایشان نشان بدهید، استقبال خواهند کرد. مثلاً ایرادی ندارد اگر گاهی بهجای «ما» از «من» استفاده کنید. همین ضمیر اولشخص مفرد میتواند صمیمیتی هرچند اندک را میان شما و دنبالکنندگان صفحهتان ایجاد کند. در عین حال، اگر گاهی بهجای «شما» از «تو» استفاده کنید، این حس را به مخاطبان خود منتقل میکنید که گویا تمامی آنها، تکبهتک برای شما مهم هستند.
البته شخصیسازی یک متن، مصادیق پیچیدهتری هم دارد. مثلاً هنگامی هم که در نوشتههایتان به بازگویی تجربیات شخصی خود در مورد یک موضوع میپردازید، در واقع دارید متن خود را بهسوی شخصیشدگی هدایت میکنید.
شاید اگر بخواهید یک مقاله علمیپژوهشی بنویسید یا کتابی را تدوین کنید، توجه به کاربرد صحیح علائم نگارشی، از نان شب هم برایتان واجبتر باشد. بااینوجود، اگر تصمیم گرفتهاید برای اپلیکیشنی مثل اینستاگرام تولید محتوا کنید، بهتر است این واقعیت را بپذیرید که در این فضا، تصاویر از نوشتهها مهمترند! یعنی چه؟ یعنی اگر میتوانید مفهومی را با استیکر و عکس نشان بدهید، بهتر است سراغ نوشتن نروید. اگر در متن خود به موضوعی تعجببرنگیز برخوردید، چه بهتر که بهجای علامت تعجب از استیکری که این حالت را نشان میدهد، استفاده کنید.
اگر بخواهم در این مورد، یک راهنمای کوتاه و کاربردی و صادقانه ارائه بدهم، باید بگوییم از علامت تعجب و نقطهویرگول اصلا استفاده نکنید. گاهگداری میتوانید دونقطه و ویرگول را به کار ببرید. نقطه را هم همیشه میتوانید استفاده کنید. گیومه و پرانتز را بهتر است در کپشنها به کار ببرید، نه در پستهای اسلایدی و استوریها.
گفتیم که در اینستاگرام، فرصت زیادی برای جذب مخاطب ندارید. بهترین حالت این است که مخاطب خود را در کوتاهترین زمان ممکن، نسبت به مطالبی که نوشتهاید کنجکاو کنید، اما نه به هر قیمتی! یک روش رایج اما ناخوشایندی که بین ادمینها و تولیدکنندگان محتوای اینستاگرام رایج شده، استفاده از غلطهای املایی است. دو نمونه پرکاربرد آن استفاده از «پصت» بهجای «پست» و «اصتوری» بهجای «استوری» است اما بیش از اینها تنوع و کاربرد دارد. توصیه که نه، اما عاجزانه خواهش و تمنا میکنم که بههیچوجه از این غلطهای املایی برای جذب مخاطبان یا برانگیختن کنجکاوی آنها استفاده نکنید. زبانی که از نیاکانمان به ما ارث رسیده باارزشتر از آن است که برای جلب توجه مخاطبان به بازی گرفته شود. مخاطبی که به خاطر دیدن چند غلط املایی، جذب نوشتههای شما بشود، قطعاً مخاطب وفاداری نخواهد شد. از ما گفتن!