کوچینگ نوجوان یک رابطه دو طرفه بین کوچ (مربی) و نوجوان است که هدف آن رساندن نوجوان به استقلال، خودکفایی و خودنظارتی در رسیدن به اهدافش می باشد.
کوچ (مربی) مشاور نیست، معلم نیست، روانشناس یا روانپزشک نیست. بلکه یک همراه، حامی و مشوق است.
من در کوچینگ نوجوان بر تقویت مهارتهای اجرایی تکیه می کنم. این مهارتها، توانایی هایی هستند که هرکس چه کودک چه نوجوان چه بزرگسال برای انجام هر کاری از یک یا چند مورد از آنها استفاده می کند تا در آن کار موفق شود. مانند برنامه ریزی، مدیریت زمان، کنترل هیجانی و…
تقویت مهارتهای اجرایی در فرآیند کوچینگ ما پایه در علم عصب شناسی و مغز دارد. این مهارتها بطور بالقوه از پنج سالگی تا بیست سالگی بطور طبیعی رشد می کند، اما چون ژنتیک و تجربیات نوجوان همیشه مساعد و منجر به تمرین و تقویت این مهارتها نمی شود، سیستم مغزی اصطلاحا آنها را هرس می کند و نهادینه نمی گردد.
بنابراین مشاهده می کنیم که در بزرگسالی ضعف این مهارتها از دوران نوجوانی همچنان به جا مانده و نوجوان در مسیر رسیدن به اهدافش با چالش و مساله جدی رو به ور می شود.
من با تسهیل و حمایت از نوجوان برای بکارگیری و تمرین این مهارتها، آن را تبدیل به عادت می کنم تا اعتماد به نفس داشته باشد، توانایی خودمدیریتی بدست بیارد و در نتیجه در این دوران و دوره های بعدی زندگی، دردنیای پیچیده امروز به اهدافش برسد.
شناسایی نقاط ضعف و قوت مهارتهای اجرایی نوجوان .
با همراهی نوجوان برنامه ای متناسب برای غلبه بر موانع رشد تدوین می شود.
کوچ(مربی) میزان و دقت بکارگیری فعالیت ها و اقدامات توافق شده با نوجوان را نظارت می کند.
بررسی و ارزیابی میزان موفقیت و رشد نوجوان در مسیر کوچینگ بصورت دوره ای.