هر گاه آدمی زاد سیر شود و بیش از اندازه خود مصرف کند و یا بیش از اندازه خود به پست و مقام برسد افسارش پاره می شود و در میدان دنیا جولان می دهد. و این سرمنشا ناسپاسی می گردد. تعادل در هر چه نیکو است. آدمی که گرسنه است، نیازمند است، بی پول است، محتاج کسی است، لنگ کاری است.غالبا دست به عصا راه می رود. اما برخی آدمی زادها که در یکی از این موارد به حد سیری رسیده دیگه به سختی می تواند دیگران را درک کند. و به قول معروف چون « خر از پل رد شده» دیگر گذشته را فراگربه می کند و موضوعاتی که یک روز برایش مهم بود دیگر کم اهمیت و کمر رنگ می شود.