شاید جالب باشد که بدانید آستر در زبان فارسی به مجموعه ی بزرگی اطلاق می شود. معنی آستر در فرهنگ لغت معین: 1 - پارچه ای که زیر لباس می دوزند. 2 - رنگ اولی که بر روی سطحی که باید رنگ شود می زنند. حال در ززیر به مواردی اشاره می کنیم که در زبان فارسی که کلمه ی آستر در آنها به کار می رود.
آستر رنگ: لایه آستر رنگ به نوعی سطح را در برابر رنگ مقاوم میکند و از جذب شدن رنگ و نفوذ آن به داخل سطحی که رنگ آمیزی میشود جلوگیری میکند. فرقی نمیکند سطحی که رنگ میزنید از چه جنسی باشد، نبود یک لایه آستر موجب میشود مقداری از رنگ جذب سطح شود و این مساله باعث میشود مجبور شوید چند لایه رنگ بزنید تا به نتیجه دلخواه برسید و این به معنای مصرف رنگ و زمان بیشتر برای پروژهتان است. بعلاوه، پرایمر میتواند درزها و شکافهای احتمالی موجود روی سطح را نیز پر کند که این مساله به یکدست شدن رنگ نهایی کمک میکند.
آستر رنگ اغلب سفید رنگ یا شفاف است تا رنگی که روی آن اجرا میشود تغییر نکند. نیازی به تغییر رنگ پرایمر نیست اما در برخی مواقع به آن پیگمنت اضافه میکنند تا به رنگ نهایی که روی آن اعمال میشود نزدیکتر شود. این کار زمانی مفید است که رنگی که میخواهید بزنید از رنگ فعلی سطح بسیار روشنتر باشد. در این صورت نزدیک بودن رنگ آستر به رنگ نهایی میتواند نتیجه بهتری را رقم بزند.
پارچه آستر: بعضی پارچهها و برخی از لباسها، به علت نوع خاص خود نیاز به پارچه آستر دارند. برای مثال پارچههای بدننما به پارچه آستر نیاز دارند تا از نمایان شدن پوست بدن جلوگیری کنند. همچنین برای زیباتر دیده شدن برخی از مانتو و پالتوها در تن، نیاز است از پارچه آستری استفاده شود. آستر در اغلب لباس های زمستانی مانند پالتو و کاپشن و همچنین در لباس های مجلسی و رسمی چون لباس شب زنانه و کت و شلوار مردانه مورد استفاده قرار می گیرد.
آستر یک حیوان است!
قاطر یا همان اَستَر (در جایی دیگر خراسب) حیوانی است که از جفتگیری دو حیوان به نام خر نر و اسب ماده خلق می شود. استر نژادی به حساب نمیآید زیرا قابلیت تولید مثل را دارا نیست و برای به وجود آوردن استر دیگری باید این روال دوباره طی شود و خودشان به خودی خود توانایی زایش ندارند. این حیوان عموما برای جابه جایی و حمل وسایل ایجاد می شود. اندام استرها در اغلب اوقات از خر بزرگتر است و سر بزرگ آن است که نشان دهنده قاطر است. توانایی جسمی و مقاومت آن در برابر بیماریها به مراتب از خرها بیشتر است و به همین دلیل اهالی روستا ترجیح میدهند از قاطر برای حمل وسایل استفاده کنند. واژه اَستَر ریشه در زبان سانسکریت دارد. در برخی گویشهای ایرانیمانند گویش تاتی به استر، جانور مول گویند.
آستر بدرقه سررسید:
آستر بدرقه اصطلاحا به کاغذی گفته می شود که جلد را به صفحات داخلی سررسید متصل می کند. هر سررسید دارای 2 آستر بدرقه است که یکی در ابتدا و دیگری در انتهای آن قرار می گیرد. آستر بدرقه به چند دلیل دارای اهمیت بالایی است.
دلیل اول، نقش آستر بدرقه در کیفیت سررسید تولید شده (جهت محکم کردن و فیکس کاری جلد سررسید) و دلیل دوم، نقش آن در زیبایی سررسید زیرا بدون مقدمه وارد یک سالنامه یا تقویم شدن توی ذوق آدمی میزند و دلیل سوم و مهم آن نیز به منظور تبلیغات است. زیرا در این صفحه که آستر بدرقه نام دارد شرکت های تولیدکننده سررسید لوگو ، تصویر ، نام شرکت یا موسسه سفارش دهنده ، شماره تماس ، آدرس سایت و یا حتی تبریک سال نوم را چاپ می نمایند یا به صورت لیزر حکاکی می کنند.
ملکه آستر:
در این زمینه اطلاعات موثقی وجود ندارد اما استر یکی از همسران خشایارشاه بود. ملکه استر یتیمی بود که با حیله و مکر به دربار پادشاهی راه یافت.
ضرب المثل ها در مورد آستر:
ماده ای شیمیایی به نام استر:
استر یک ترکیب شیمیایی است که دارای گروه عاملی COO است. ترکیبهایی به فرمول R’COOR، استر نامیده میشود که در آن گروههای R ل میباشند، ولی جزء اصلی تشکیل دهنده آنها، استرهایی میباشند که از واکنش اسیدهای چرب و الکلهای با زنجیر طویل به وجود میآیند.
حکایت در مورد استر
استر (قاطر) و شتر: استر و شتر ی با هم دوست بودند، روزی استر به شتر گفت: ای رفیق! من در هر فراز و نشیبی و یا در راه هموار و در راه خشک یا تر همیشه به زمین میافتم ولی تو به راحتی میروی و به زمین نمیخوری. علت این امر چیست؟ بگو چه باید کرد. درست راه رفتن را به من هم یاد بده.
شتر گفت: دو علت در این کار هست: اول اینکه چشم من از چشم تو دوربینتر است و دوم اینکه من قدّم بلندتر است و از بلندی نگاه میکنم، وقتی بر سر کوه بلند میرسم از بلندی همه راهها و گردنهها را با هوشمندی مینگرم. من ازسر بینش گام بر میدارم و به همین دلیل نمیافتم و براحتی راه را طی میکنم. تو فقط تا دو سه قدم پیش پای خود را میبینی و در راه دوربین و دور اندیش نیستی. ( این حکایت به صورت شعر در دفتر سوم مولانا با عنوان حکایت استر پیش شتر کی من بسیار در می افتم و تو نمی افتی الا به نادر، وجود دارد )